در ماه اکتوبر گذشته، در حالیکه آقای “گیوی مینها” مولف و ناشر کتاب از منزلش در تایلند مفقودالاثر و به یکبارگی ناپدید شد که البته به تعقیب وی در ظرف چند هفته چند ناشر چینایی و هانکانگی نیز غایب گردیدند.
چنین گمان برده می شود که آنها توسط اجنت و فرستادگان چین اختطاف میشوند، زیرا در کتاب و نوشته های آنها شماری از اعضای بلندپایه حزب کمونيست چین مورد انتقاد قرار گرفته اند. در ماه اکتوبر گذشته، در حالیکه آقای “گیوی مینها” مولف و ناشر کتاب از منزلش در تایلند مفقودالاثر و به یکبارگی ناپدید شد که البته به تعقیب وی در ظرف چند هفته چند ناشر چینایی و هانکانگی نیز غایب گردیدند.
چنین گمان برده می شود که آنها توسط اجنت و فرستادگان چین اختطاف میشوند، زیرا در کتاب و نوشته های آنها شماری از اعضای بلندپایه حزب کمونيست چین مورد انتقاد قرار گرفته اند.
اما برخلاف توقع، هفته گذشته “لام وینگ – کی” یک تن از این پنج ناشر مفقود شده بعد از تحمل پنج ماه زندان و زندگی در یک اطاق محقر و تاریک آزاد گردید، چون قول داده بود که با تمام اسناد و کتاب های خویش دوباره به چین بر میگردد.
اما علت اینکه چرا آقای “گیوی” که اهل سویدن است نیز از نظر ها ناپدید شده است، هنوز معلوم نیست.
رایس واشرمن از ستوکهولم پایتخت سویدن گزارشی دارد به این شرح:
انجیلا مینهای، دختر آقای “گیوی” که از مفقودی پدرش در 9 ماه قبل، کانگرس ایالات متحده را نیز در جریان گذاشته است، میگوید: “گفته میشود، پدرم به اصطلاح اقرار کرده که چندی قبل به چین یک سفر داوطلبانه داشته است. اما این چی نوع مسافرتی است که ما هرگز در جریان آن قرار نداشته ایم، کدام ثبوتی هم از حرکت وی از تایلند در اختیار نداریم. فکر می کنم وی به اجبار برده شده است. اما یک چیز واضیح است که تنها یک نهاد دولتی می تواند چنین اختطاف های را سازماندهی کند و بس.”
خانم “گیوی” میافزاید: “پدرم می گوید، هنوز برایم گفته نشده است که در کجا هستم و چی آینده ی را در پیش دارم. راستش در حالیکه پدر من شهروند سویدن است نه از هیچ جای دیگر، نمی دانم چرا باید به چنین سرنوشتی روبرو گردد.”
آقای گیوی که بعدا معلوم شد بدون بردن ادویه و لباس هایش به چین منتقل گردیده است، از همانجا با دخترش تماس گرفته تاکید نموده است تا در مورد قضیهء وی خاموشی اختیار کند. آقای گیوی در تلویزیون ملی چین نیز ظاهر شده و اقرار کرده است که ده سال قبل بعد از مرتکب شدن یک حادثه بد و فرار از صحنه، چین را ترک نموده است. اما انجیلا دختر وی به این نظر است که همه اتهامات بی بنیاد است.
در همین حال، خانم “انا ایک بیرگ” معین مطبوعاتی وزارت خارجه سویدن ضمن یادآوری از چراغ سبز چینیها، میگوید: “ما در مورد قضیه و حالت آقای گیوی از چینی ها بصورت پیوسته وضاحت خواسته و تلاش می کنیم با ایشان ملاقات نماییم.”
به تاریخ 24 فبروری، چینی ها به مقام های سویدن قول ملاقات آقای گیوی مینهای را داده بودند، زیرا چین و سویدن در جهان تجارت شرکای خوب یکدیگر اند. خانم “انا ایک بیرگ” گذشته از مجاری دیموکراسی، با استفاده از شیوه های دیگر نیز قضیه را قابل حل دانسته میافزاید: “ما چندین مرتبه پیرامون این مسئله با مقام های چین، تایلند و هانگ کانگ صحبت کرده و برای شان گوشزد نموده ایم که می خواهیم با این شهروند خویش ملاقات نماییم.”
حکومت سویدن میگوید، ما از قضیه مفقودی سایر ناشرین نیز اطلاع داشته و منتظر هستیم مسئله توسط کشور های متبوع آنها مطرح شود. مرکز تالیف و نشر کتاب به نام (کاز وی بی بوکز) واقع هانکانگ که آقای گیوی و سایر مولفین در آن کار میکردند، همیشه در مورد مقام های بلند پایه سیاسی چین داستان های نژادی و منتقدانه نشر میکردند.
چنانچه بیشتر از صد هزار کتاب صرف در مورد زندگی “ژی جین پینگ” ريیس جمهور چین، چاپ نموده است.
تایلند کشوری است که توسط نظامیها اداره میشود و آقای “گیوی” در آنجا توسط چینیها اختطاف گردیده است، میگوید: بدست آوردن معلومات در مورد آقای “گیوی” کار تقریبا غیر ممکن است، اما خانم “پورن پین خونگ کا چونکیت” مدافع با تجربه حقوق بشر، ضمن بیان مطلب فوق، میگوید: “در تایلند میکانیزم معینی برای طرح شکایات موجود نیست. از همین سبب وقتی کسی در این کشور اختطاف میگردد، سر و صدای زیادی بالا نمیشود.”
سازمان عفو بین الملل از هنگام غیابت آقای “گیوی” پیوسته تلاش میکند در مورد سرنوشت وی اطلاعات بدست بیاورد.
ویلیام نی، سخنگوی سازمان مذکور میگوید، قبل از “گیوی”، آقای “لی بوو” که اصلا از هانکانگ و پاسپورت بریتانیایی در اختیار داشت، با چنین سرنوشتی مواجه شده بود.
ویلیام نی میگوید: “ما شاهد قضایای زیاد این چنینی بوده ایم، ولی یکی از آنها که مفقود الاثر شدن آقای “لی بوو” باشد، در هانکانگ سر و صدای زیادی ایجاد کرد، زیرا، مسئله اختطاف یک شهروند هانگ کانگ در سرزمین خودش بود، ولی معلوم نشد که این کار توسط مقام های سرزمین اصلی وی انجام شده بود و یا در همکاری با ایشان… به هرصورت اختطاف یک نفر در سرزمین اصلی خودش، اتفاق غیر قابل تحمل برای مردم هانگ کانگ است.”
هرچی باشد، اختطافهای پیهم و واضیح، استقلال و خود ارادیت هانگ کانگ را تحت سوال می برد. اما بعضی حساب و کتاب های عجیب و غیریبی نیز در لابلای قضایای اختطاف آقای “گیوی” و “لی بوو” به چشم می خورد. مثلا آقای لی بوو در نامهی به خانم خویش گفته بود، من به علاقه خویش به سرزمین اصلیام آمده و مشکلی خاصی ندارم، ولی بعد از آزادی هنگامی که هانگ کانگ را ترک مینمود، اظهار داشت که وی اختطاف شده و اوقات بدی داشته است.
در نخست، اختطاف آقای گیو منهای و به تعقیب آن مفقود شدن “لی بوو” و سه تن ناشران دیگر، همه و همه ریشه در آزادی بیان دارد.
از جانبی هم دیده میشود که حکومت چین رفته رفته در رسیدن به اهداف خویش که همانا جلوگیری از آزادی بیان باشد، موفق میگردد.
آقای ویلیام نی، سخنگوی سازمان عفو بین الملل در مورد گیو مینها و لی بوو و کتاب فروشی (کاز وی) در هانگ کانگ گفت: “کتاب فروشی مذکور در حال حاضر باز است، ولی کتاب های سیاسی را که در گذشته می فروختند، امروز نمی فروشند.”