این روزها به همان اندازه که آواز جنگ برای مردم آزاردهنده شده است، صدای صلح نیز اندکی بیشتر از گذشته به گوش میرسد. هرچند این صداها در سطح کلان و مستقیم نیست، ولی نشستهای متعددی در کشورهای مختلف برگزار میگردد. گفتگوها در قطر، مذاکره در دبی، نشستهایی در ایران و ناروی، راهاندازی برنامهای با همین عنوان در قطر و… همگی از جمله مواردی است که در جریان هفتهها و ماههای اخیر به راه انداخته شده و هرکدام از آنها حاوی پیامهای مثبت و روشن کننده چراغهای سبز از سوی نمایندگان مخالفان مسلح از جمله گروه طالبان بوده است.
با گذشت حدود یک ماه از نشست قطر، اسلو پایتخت کشور ناروی، به تاریخ سوم و چهارم ماه جون میلادی، میزبان شماری از زنان افغانستان، اعضای شورای عالی صلح و نمایندگان سیاسی گروه طالبان بود. محور گفتگوها در این نشست تمرکز روی حقوق زنان در روند احتمالی تعاملات سیاسی میان دولت و گروه طالبان عنوان شده است. به دنبال این نشستها، شماری از شخصیتهای افغانستان و سران گروه طالبان در دبی امارات متحده عربی ترتیبات تدویر یک کنفرانس صلح دیگر را گرفتند. قیوم کوچی، کاکای رییسجمهور، قطبالدین هلال، نماینده حزب اسلامی شاخه حکمتیار و سیداسحق گیلانی به نمایندگی از افغانستان در این گفتگوها حضور داشتند.
شکریه بارکزی، عضو ولسی جرگه که با همکار دیگرش فوزیه کوفی و دو عضو شورای عالی صلح با نامهای حوا علم نورستانی و صدیقه بلخی با طرح تقاضاهای زنان در نشست ناروی حضور داشتند، خاطره خوشی از این مذاکره دارد. خانم بارکزی این دیدار را “یک حرکت تاریخی و بسیار مهم برای زنان افغانستان” خواند. او گفت که خواسته اصلی زنان شرکتکننده در این گفتگوها “حفظ ارزشهای دموکراتیکی بود که در یک دهه گذشته در افغانستان به دست آمده است.”
با این حال، سوالی که این نشستها در افکار عمومی ایجاد نموده این است که این نشستهای پراکنده بیانگر چیست و چه تأثیری بر سرنوشت سیاسی افغانستان خواهد گذاشت؟ آیا دیدگاه مخالفان مسلح، به خصوص گروه طالبان، نسبت به نظام سیاسی افغانستان تغییر کرده است و پس از این خواستار سهمگیری در ساختار سیاسی کشور از طریق دیپلماسی است یا اینکه نشستهای کنونی برخاسته از نوعی پراکندگی در نگاه حکومت است؛ چیزی که در گذشته نیز جریان داشت و راه به جایی نبرد؟
آدرس ایمیل ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان که در ۱۴ سال گذشته همواره خبردهنده زد و خورد و تلفات و مخالفت با نظام بوده، این روزها پیامآور اعلامیههای گفتگوهای صلح طالبان هم است. وی حضور نمایندگان سیاسی این گروه را در نشستهای ناروی و دبی تأیید کرده است. وی با نشر اطلاعیهای گفته است که این نشستها با ابتکار گروه طالبان و به هدف تبادله نظریات و رفع نگرانیها در مورد این گروه انجام شده است.
خوشبینی
هر نشستی که برگزار گردیده است، شرکتکنندگان آن امیدواریهایی را برای بهبودی اوضاع مطرح نموده و ابراز خرسندی نمودهاند که شاید شمع آشتی روشن شده و آتش جنگ در افغانستان رو به خاموشی برود. به خصوص در این اواخر نشانههایی از نرمش در موضع مخالفان مسلح مشاهده شده و برخی از شرکتکنندگان نسبت به مصالحه خوشبینی و خرسندی بیشتری نشان دادهاند.
به گفته خانم بارکزی، گفتگوها در ناروی روی تضمین حقوق زنان در هر تقسیم احتمالی قدرت در آینده، متمرکز بوده است. خانم بارکزی همچنین گفته که هر دو طرف موافق بودند که جنگ جاری در افغانستان به سود هیچکس نیست و برای رسیدن به صلح پایدار باید گفتگوها ادامه پیدا کند. ملا سیداکبر آغا، عضو پیشین گروه طالان و آگاه امور سیاسی، نیز معتقد است که این گونه نشستها پیش از آغاز رسمی گفتگوهای صلح، میتواند نظرات منفی و اختلاف نظر میان طرفها را از بین ببرد.
همزمان با این گفتگوها، نشستی در اسلامآباد با اشتراک شماری از اعضای ولسی جرگه، اعضای جامعه مدنی، نمایندگان احزاب سیاسی و برخی از مقامات پاکستانی دایر شد.
گفتگوهای فاقد برنامه
در کابل، باورها بر این است که این گونه نشستهای غیررسمی نتایجی در پی ندارد و یک نوع تکتیک پاکستان برای هدر دادن زمان است. به گفته برخی از اعضای ولسی جرگه، پاکستان علیرغم وعدهها، هیچ اقدام عملی برای تأمین صلح انجام نداده و روش زمامداران کشور برای آوردن صلح نیز نادرست است.
نحوه انجام گفتگوهای صلح و نمایندگی از دولت کابل در این گفتگوها، تا حال با نارضایتی بسیاری از جریانهای سیاسی و مردمی همراه بوده است. ابهام در روند گفتگوهای صلح و افرادی که به نمایندگی از افغانستان در این گفتگوها شرکت کردهاند، به شدت مورد انتقاد اعضای پارلمان کشور قرار دارد.
جمال فکوری بهشتی، نماینده مردم بامیان در ولسی جرگه، میگوید:”به مذاکرات صلح دولت با طالبان خوشبین نیستم و آن را عملیاتی نمیدانم.” وی اضافه می کند: “دولت طرحی برای صلح ندارد و برنامه مشخصی پشت این مسأله نیست. علاوه بر این، مخالفان مسلح دولت نیز حاضر به تشکیل یک دولت مشارکتی نیستند. طالبان به کمتر از تصرف کامل دولت قانع نیستند و من فکر میکنم مذاکرات پراکنده با طالبان هیچ بهبودی برای کشور حاصل نخواهد کرد.”
وی اظهار داشت: “بهترین راه ممکن برای برونرفت از شرایط کنونی تقویت نیروهای امنیتی و منصرف کردن برخی همسایهها از تجهیز گروههای مخالف است. تقویت نیروهای امنیتی موجب صلح و ثبات در افغانستان خواهد شد و باید از این طریق به کسب صلح اقدام کرد.” فکوری بهشتی تأکید میکند که “نمیتوان به این نشستها که به عنوان مذاکرات صلح برگزار میشود، اعتماد کرد. زیرا مقامات رسمی دولتی رسماً اعلام کردهاند که هیچ هیأتی را برای مذاکره با طالبان اعزام نکردهاند. دو طرف باید ابتدا روی طرحی به توافق برسند و بر اساس آن به مذاکره بپردازند.”
پیروز مذاکره؛ دولت یا طالبان؟
هرچند تا اکنون نتیجه مشخصی از گفتگوهای پراکنده صلح حاصل نشده است، ولی در نهایت این پرسش به میان میآید که پیروز اصلی مذاکرات صلح کدام جانب خواهد بود و رایزنیهای به وجود آمده حکومت را در سکوی مذاکره خواهد برد یا طالبان را به اهداف آن نزدیک خواهد کرد؟ اهداف طالبان که همانا ایجاد حکومتی با مبنای ایدئولوژیک منحصر به فرد شان است تا چه اندازه تعدیل خواهد شد یا دستکم این که دستآوردهای دموکراتیک 14 سال گذشته تا چه اندازه حفظ خواهد شد؟
وحیده مژده، مقام پیشین طالبان که همچنان رابطه نزدیکی با این گروه دارد، بر این باور است که “تغییر در سیاست طالبان در طرح امریکا برای خروج از افغانستان ریشه دارد. مذاکراتی که به ابتکار پگواش صورت میگیرد و به نظرم پشت سرش امریکاییها هستند، مهم است. امریکا به طالبان گفته که تا آخر سال ۲۰۱۶ مشکل تان را حل کنید، چون آن زمان ما از افغانستان خارج میشویم. آنها گفته این مربوط به شما است که چگونه مشکلات تان را حل میکنید.” مژده میافزاید:”این است که طالبان در بسیاری موارد نرمش نشان میدهند. آنها حتی میگویند در یک حکومت ائتلافی یا مشارکتی هم شرکت میکنند تا مشکل افغانستان حل شود. این روزها طالبان خیلی نگران اند. امریکاییها در صدد هستند طالبان را در کنار دولت افغانستان قرار بدهند تا در برابر گروه جدیدی مانند داعش یک تعادل برقرار شود.”
اما از نظر وحید مژده یک دلیل برای دلسردی طالبان از انجام گفتگوهای رودررو با دولت وجود دارد و آن معادلهای است که بر بنیاد آن قدرت سیاسی میان سران اقوام تقسیم شده است. او میگوید: “مسأله اصلی دولت اشرفغنی این است که این حکومت بر اساس تقسیمات قومی ساخته شده است. اشرفغنی از پشتونها، عبدالله عبدالله از تاجکها، محمد محقق از هزارهها و جنرال عبدالرشید دوستم از ازبکها نمایندگی میکنند. سوال اصلی این است که طالبان به نمایندگی از چه گروه قومی به دولت بیایند؟”
از جنبه دیگر که نگرانی برای حفظ دستآوردهای دموکراتیک و حقوق بشری است، شرکتکنندگان زن در نشست اسلو نسبت به این مسأله خوشبین اند. خانم بارکزی اظهار میدارد: “باور دارم که ادامه این جلسات بستر گفتگوهای رسمی صلح را هموار میکند.”
این در حالی است که ریاستجمهوری موضع ملایمتری در مقایسه با اوایل دارد. رییسجمهور اشرفغنی که در روزهای آغاز حکومت خود با قاطعیت سخن گفته و از آوردن صلح اطمینان میداد، اکنون اما از عبارت “خوشبینی محتاطانه” استفاده میکند. رییسجمهور غنی این عبارت را پس از تحولات به وجود آمده در موضع پاکستان بر زبان آورد و اکنون حمدالله محب، سرپرست دفتر سخنگوی ریاستجمهوری، میگوید: “صلح آرمان همه افغانها است. ما تلاشهای خود را در این راستا ادامه میدهیم و محتاطانه به پیشرفت خوشبین هستیم.”
به هر حال، باید منتظر ماند و مشاهده کرد که فرجام مذاکرات متعدد و پراکنده به انسجام لازم رسیده و دو جانب را به صورت مستقیم و مستقلانه وارد تعامل کارسازانه خواهد کرد؟ آنچه روشن است این که هرگاه این قضیه اتفاق افتاده و حکومت وحدت ملی موفق به انجام این کار گردد، تأثیر آن هم بر سرنوشت سیاسی مردم افغانستان و هم بر کارکرد حکومت وحدت ملی بسی ارزنده و برجسته خواهد بود.