ads

صدای چکش مس‌گران به گوش نمی‌رسد

مس‌گری از جمله صنایع دستی کشور بوده و قدامت آن به قرن‌ها قبل بر می‌گردد. مس‌گران با استفاده از مس خام، لوازم و ظروف زیبا و زینتی منازل؛ از قبیل آفتابه و لگن، دیگ، سطل، پتنوس و اسباب دیگر می‌سازند که نه تنها زیبایی دارد، بلکه از کیفیت عالی نیز برخوردار است .

نویسنده: The Killid Group
5 حمل 1393
صدای چکش مس‌گران  به گوش نمی‌رسد

مس‌گری از جمله صنایع دستی کشور بوده و قدامت آن به قرن‌ها قبل بر می‌گردد. مس‌گران با استفاده از مس خام، لوازم و ظروف زیبا و زینتی منازل؛ از قبیل آفتابه و لگن، دیگ، سطل، پتنوس و اسباب دیگر می‌سازند که نه تنها زیبایی دارد، بلکه از کیفیت عالی نیز برخوردار است.

اما این صنعت از چند سال بدین‌سو در سراسر کشور تقریباً به باد فراموشی سپرده شده است. مس‌گران می‌گویند، اشیایی را که تولید می‌کنند، از هرنگاه، می‌تواند در بازار با لوازم خارجی رقابت كند، ولی هم‌اکنون به دلایل مختلف، جایش را به وسایل عصری خالی کرده و اکثر دکان‌های مس‌گری در حال بسته شدن است.

غزنی مثال خوبی برای این ادعا می‌باشد؛ زیرا از 150 دکان مس‌گری در این ولایت، تنها دو دکان به جامانده و صدای چکش مس‌گران مثل گذشته شنیده نمی‌شود.

محمدخلیل ایازى، باشنده شهر غزنى و یکى از شخصیت‌هاى فرهنگى این ولایت، می‌گوید که صنعت مس‌گرى، قبلاً از وضعیت خوبی برخوردار بود و ده‌ها تن که مصروف این صنعت بودند، وضعیت خوبی اقتصادى داشتند. وی هم‌چنان خاطرنشان ساخت: “قبلاً در حدود ١٥٠ دکان مس‌گرى در شهر غزنى وجود داشت، اما اکنون تعداد آن تا دو دکان در تمامى شهر غزنى پایین آمده است.”

ایازى به پژواک گفته است که صنعت مس‌گرى از دوره غزنوى‌ها آغاز  و از نام و تاریخ خوب در این منطقه برخوردار بود. به اساس تحقیقات محققین، دوره تمدن غزنوى‌ها ٢٢٩ سال بود (۹۷۵ تا ۱۱۸۷ م)، مرکز آن شهر کنونى غزنى بود و تا اکنون نشانه‌هاى زنده آثار باارزش فرهنگى در آن دیده می‌شود.

ایازی می‌گوید: “مردم غزنى، اکنون به ساختن هم‌چون ظرف‌ها علاقه‌مندى نشان نمی‌دهند؛ زیرا ظروف مسى ارزش خود را با آمدن مواد جدید به بازارها از دست داده است.

نورالله، یک مس‌گر ٣٦ ساله در ولایت غزنى، می‌گوید که آن‌ها از سال‌ها بدین‌سو مثل پدر و پدرکلان‌هاى خود مصروف این صنعت بوده‌اند. وى افزود که اکنون نه تنها صنعت مذکور با نابودى مواجه است، بلکه سایر صنایع دستى نیز با تهدید نابودى روبه‌رو می‌باشد.

نورالله که ٢٠ سال تجربه مس‌گرى دارد، می‌گوید که اکنون از مس‌گرى دست برداشته است؛ زیرا به زعم او، این صنعت، مفاد چندانی ندارد: “در اواخر، تمامى روز ما ضایع مى‌شد. مردم به خرید مواد مس‌گرى علاقه‌مند نبودند. سرانجام مجبور شدیم که دکان خود را مسدود نماییم.”

در حال حاضر، تمامى مردم علاقه‌مند خرید مواد عصرى هستند که در فابریکه‌ها ساخته می‌شود. به گفته نورالله، در جمع 100 نفر حتی یک نفر هم حاضر نبود که اسباب مسى خریدار نماید.

خالق‌داد، یکى دیگر از مس‌گران و دکان‌دار ظروف مسى در شهر غزنی، می‌گوید که اکنون تنها دیگ‌هاى کلان مسى را به فروش می‌رساند. وى می‌گوید: “قبلاً ظروف مختلف چون؛ غورى، بدنى، تال‌ها، دیگ‌هاى مسى و دیگر اشیا را می‌ساختم، اما اکنون تنها مصروف ساختن دیگ‌هاى کلان هستم.”

این تنها غزنی نیست که با رکود صنعت مس‌گری مواجه است، بلکه مس‌گران کندز نیز از بسته شدن دکان‌های مس‌گری سخن می‌زنند. به گفته مس‌گران کندز، در سال‌های قبل، حدود ۲۵ دکان مس‌گری در امتداد چوک شهر كندز و جاده بندر خان‌آباد وجود داشت، اما حالا به چند دکان محدود کاهش یافته و اگر وضعیت به همین منوال ادامه یابد، آنان نیز از این مسلک دل‌سرد خواهند شد.

عبدالغیور، یك‌تن از مس‌گران شهر كندز كه از ۵۵ سال بدین‌سو پیشه مس‌گری دارد، می‎گوید: “به خاطری که مواد خام قیمت است و اقتصاد مردم هم ضعیف، مردم مال ارزان پاکستان را می‌خرند؛ مگر از ماره که کیفیت خوب هم دارد، نمى‎خرند.” وى که این پیشه را از پدر و نیاکانش به میراث گرفته است، می‌گوید، اشیایی را که آن‌ها تولید می‌کنند، از هرنگاه، می‌تواند در بازار با لوازم خارجی رقابت نماید. اما برخی تاجران افغان، به گفته او، لوازم بى‌کیفیت را وارد و در بدل نرخ نازل عرضه می‌کنند که باعث رکود بازار مس‌گرى شده است.

سیدمحمد، یكی از مس‌گران دیگر در شهر كندز، می‌گوید در گذشته، اجناس تولیدی آنان، در داخل و حتی به خارج نیز صادر می‌شد، اما حالا به دلیل این كه ظروف و وسایل از كشورهای همسایه وارد بازارها شده است، مردم بیش‌تر به تولیدات خارجى روی آورده‌اند. وی افزود: “ما یک كوزه مسی را به یک‌و‌نیم هزار افغانی مى‌فروشیم، ولی نکلی آن در بازار، از 150 تا 300 افغانی به فروش می‌رسد؛ حال آن که تولید ما نسبت به پاکستان بسیار باکیفیت است.”

این مس‌گر علاوه کرد که فعلاً بیش‌تر خانواده‌های شهرنشین، از وسایل مدرن و عصری خارجى استفاده می‌کنند؛ به همین علت، بازار مس‌گرى رو به سردى گذاشته است. سیدمحمد می‌گوید، وسایل مس‌گرى بیش‌تر مورد استفاده باشندگان قرا و قصبات قرار می‌گیرد؛ با آن هم علاقه‌مندى این مردم نیز در مقایسه به گذشته، نسبت به ظروف مسی كم است.

مس‌گران می‌گویند، از یک‌سوعدم کنترول واردات اجناس بی‌کیفیت باعث رکود صنعت مس‌گری شده و ازسوی دیگر نبود بازار فروش اشیای تولیدشده توسط آن‌ها، سبب شده كه این صنعت با ركود مواجه گردد. اما تاجران ظروف عصری می‌گویند به دلیل بازار آزاد، هركس حق دارد پیشه آزاد داشته باشد و اجناس مطابق میل و تقاضای بازار را وارد كند. رحیم‌الله كه یكی از واردكنندگان ظروف خارجی است، می‎گوید: “زمانی كه ما اجناس و وسایل خارجی را وارد می‌كنیم، به صورت غیرقانونی وارد نمی‌شود، بلكه با طی مراحل قانونی گمركی، وارد می‌گردد.” وى افزود که قیمت‌های هرجنس، در كشورهای خارجى مشخص است و آنان بعد از سنجیدن مصارف، آن را به بازار عرضه می‌كنند.

از جانب دیگر، خریداران اجناس مسى می‌گویند كه به علت بهای بلند وسایل تولیدشده مسی، از خریداری آن عاجز هستند. نوریه، یک‌تن از معلمین مكاتب دخترانه شهر كندز، می‌گوید: “در سابق، عمدتاً، مردم از وسایل مسی استفاده می‌كردند. ولی حالا مُد آن گذشته و مردم در عوض آن، اشیای عصری را ترجیح می‌دهند.”

وى علاوه نمود که از یك‌طرف قیمت بلند وسایل مسی و از سویی هم، عدم به كارگیری آن در منازل، باعث گردیده که مردم از ظروف نكلى و پلاستیكی استفاده نمایند. این معلم افزود که خودش روز گذشته یک جوره آفتابه و لگن نكلی را به ۳۴۰ افغانی خرید؛ در حالی كه قیمت وسایل مشابه مسى، در مقایسه با آن به مراتب بلندتر است و اقتصاد وى تقاضاى خریدارى آن را نمى‌کند.

فروشندگان نیز به همین علت، وسایل و ظروف خارجى را بیش‌تر عرضه می‌کنند. شاه مردان قُل، یك‌تن از دكان‌داران رسته چینی‌فروشی شهر كندز، می‌گوید: “بعد از سقوط طالبان، بیش‌تر مردم همین ظروف وارداتی را خریداری می‌كنند كه هم نرخ آن ارزان است و هم دیزاین‌های مرغوب دارد.” این دكان‌دار می‌افزاید، وسایل و اجناس تولیدی، از سوی تاجران ملی، همه روزه مطابق به ذوق و علاقه خانواده‌ها از كشورهای خارج به كندز وارد می‌شود.

بلخ نیز از جمله ولایاتی است که صدای چکش مس‌گری در آن به خاموشی می‌گراید. این در حالی است كه رسته دکان‌های مس‌گری شهر مزار شریف، روزگاری، مرکز مشهور این صنعت بود.

چاری بای، یکی از مس‌گران مشهور مزار شریف است. او 55 سال عمر دارد و 40 سال عمرش را در كار مس‌گری سپری كرده است.

چاری بای، اكنون، به شدت نگران است؛ نگران آینده خود و خانواده‌اش؛ هم‌چنین نگران سرنوشت این صنعت که دیوانه‌وار به آن عشق می‌ورزد. او در حالی که آهسته چکش خود را بر قطعه مسی می‌کوبد، در حسرت روزهایی است (شاید تا 40 سال پیش که او تازه‌جوانی بیش نبود) که این پیشه و صنعت را می‌آموخت و پس از آن، مشتریان فراوانی دور دکانش جمع می‌شدند.

چاری بای که مرد کارکشته و فهمیده‌ای معلوم می‌شود، به “ویب‌سایت افغانستان” امروز گفته: “در گذشته، تا 100 سیر ظروف مسی فروش داشتیم. حالا مردم از اجناس خارجی استفاده می‌کنند؛ خارجی‌ها این شغل را هم از ما گرفته‌اند. اما مردم ما صنعت و کسب خود را کمک نکردند؛ حالا که در حال مردن است، مسوولین نیز به چرت آن نیستند.”

مس‌گری در جریان سال‌های گذشته، برای صدها تن از باشندگان كشور، فرصت‌های شغلی فراهم ساخته بود. اما حال در كنار مس‌گرى، کلالى و پوستین‌دوزى، زرگرى، پشمینه‌بافى از صنایعی به شمار می‌رود که به آن توجه نمی‌شود.

در بسیاری از کشورها که صنایع محلی و دستی به دلیل پیش‌رفت صنایع مشابه ماشینی با رکود مواجه شدند، راه چاره دیگری برای بقای آن سنجیدند؛ از جمله تبدیل این صنایع به صنایع مستظرفه و انتیک. گرچه درجه و حجم تولید این صنایع به اندازه و حجم قبلی آن نخواهد بود، اما قیمت آن‌ها بی‌شک چندین برابر افزایش خواهد یافت.

 

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA