ads

شمع فروزان بــــرای دیگـــران

از تعلیم و تعلم لذت می‎برد. با تفکر عمیق کار دقیق انجام می‎دهد. با عبور از تنگناهای زندگی اکنون به کمال رسیده است. بی‎دریغ مصروف ترویج روحیه صلح‎دوستی و زندگی مسالمت‎آمیز است. او بدون هیچ مدعا و هیاهو برای مردم خدمت می‎کند. از کسی توقع تحسین و تمجید ندارد.

صمدعلی نوازش
8 اسد 1396
شمع فروزان بــــرای دیگـــران

از تعلیم و تعلم لذت می‎برد. با تفکر عمیق کار دقیق انجام می‎دهد. با عبور از تنگناهای زندگی اکنون به کمال رسیده است. بی‎دریغ مصروف ترویج روحیه صلح‎دوستی و زندگی مسالمت‎آمیز است. او بدون هیچ مدعا و هیاهو برای مردم خدمت می‎کند. از کسی توقع تحسین و تمجید ندارد.
در دوران کودکی با او آشنا شدم. نورالله نوایی هم‎صنفی من در صنف پنجم مکتب بود. شخصیت او از همان آوان آشنایی برایم دوست‎داشتنی جلوه کرد. در فراگیری درس‎های مکتب استعداد فوق‎العاده‎ای داشت. تمام درس‎ها را پیش از آن که استادان تدریس کنند، میدانست. او نه تنها همیشه اول نمره صنف بود بلکه گاهی اول نمره عمومی مکتب نیز میشد. او تمام وقت خود را برای همکاری با دیگران صرف میکرد؛ یاد میداد و یاد میگرفت. این شناخت قبلی، مرا واداشت به سراغ وی رفته و قصه زندگی او را به رشته تحریر در بیاورم.
نورالله نوایی در 27 حمل 1358 در روستای جودری ولسوالی جاغوری چشم به جهان گشوده و دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرده است. وی آموزشهای ابتدایی را از صنف دوم تا پنجم در لیسه عالی فیضیه در جاغوری و آموزش‎های دوره متوسطه و لیسه را در لیسه عالی عبدالغفور سلطانی فرا گرفته است. او خاطراتش از دوران مکتب را چنین بیان میکند: “من سرخودانه در مکتب ثبت‎نام کرده بودم. تا صنف پنجم که در لیسه فیضیه درس میخواندم، پیاده‎روی زیادی داشتیم. در خیلی از موارد ما راه مکتب را با دویدن میپیمودیم. هفت سال دیگرم در مکتب سلطانی سپری شد که از نظر مسافت فرق نمیکرد؛ فقط تفاوتش این بود که برخی روزها روی موترهای باری که در مسیر راه ما تردد داشت، سوار میشدیم. این یک فرصت خوب برای ما به حساب میآمد؛ چون از سختی نفسک زدن در فراز و فرود کوهها و کوتلها نجات مییافتیم.”
نورالله نوایی در تمام دوران مکتب نه تنها به عنوان شاگرد لایق مکتب تبارز کرده بود، بلکه در ورزش نیز دست بالایی داشت و عضو تیم منتخب والیبال مکتب خود بود. علاوه بر این، وی در داخل قریه خود نیز با دایر کردن کورس و تعلیمات خصوصی، به کودکان کم‎سن و سال یاری میرساند. این که نوایی چه راز موفقیت در فراگیری دانش داشت و چگونه شمع محفلها شده بود، خودش میگوید: “من از صنف نهم به بعد کم و بیش به شکل خصوصی در خانه خود یا در مسجد قریه به کودکان قریه دستور زبان، ریاضی، فزیک و برخی مضامین دیگر را رایگان تدریس میکردم. اولین صنف برای تدریس، یکی از اتاقهای خانه خود ما بود و شاگردانم چند نفر از دختران سخت‎کوش قریه بودند. من گاهی مطالعه خارج از مضامین مکتب داشتم که بیشتر مرتبط به موضوع بود یا هم مباحث اجتماعی و فلسفی را در بر میگرفت؛ نظیر نوشتههای مرتضی مطهری و علی شریعتی. گاهی از برخی کتابها نسخه‎برداری میکردم که خیلی وقت‎گیر بود. من در سه سال آخر مکتب در همه مضامین نمره کامل گرفته بودم؛ به استثنای مضمون عقاید صنف دوازدهم.”
نوایی در سال 1380 خورشیدی آموزشهای دوران مکتب را به پایان برد. در آن زمان طالبان بر افغانستان حاکم بودند. با توجه به وضعیت نامطلوبی که در دوران طالبان فراراه تحصیل جوانان در کشور وجود داشت، نورالله نوایی مانند هزاران جوان دیگر افغان، راه مهاجرت را در پیش گرفت و در کویته پاکستان مسکن‎گزین شد. وی از سال 1380 تا 1382، در عالم مهاجرت، با شمولیت در “انستیتوت علوم”، تحصیلاتش را دنبال کرده است. این انستیتوت آن زمان از سوی افغانها به حمایت “موسسه شهدا” در شهر کویته پاکستان به هدف تربیت معلمان و متخصصان امور طبی فعال شده بود. نورالله نوایی مدت دو سال در این انستیتوت در رشته علوم طبیعی درس خوانده و در کنار آن آموزشهای زبان انگلیسی را نیز در همین سالها دنبال کرده است. ولی زمانی که حکومت طالبان در افغانستان سرنگون میشود وی زمینه را برای بازگشت به وطن فراهم دیده و تصمیم می‎گیرد تحصیلاتش را در داخل کشور دنبال کند. او خاطراتش را از این دوران چنین بیان میکند: “زمانی که من از مکتب فارغ شدم، طالبان بر ولسوالی جاغوری حاکم بودند. بعد از آن نیز حاکمیت طالبان حدود یک سال دیگر ادامه یافت. از این رو در هنگام فراغت از مکتب، خودم را با یک نوع بیسرنوشتی مواجه میدیدم. از سویی هم، نمیخواستم در آن شرایط شامل پوهنتون شوم؛ چون در این مورد خبرهای [ناخوشآیندی] شنیده بودم. از این لحاظ به شهر کویته پاکستان سفر کردم و تا دو سال آن جا بودم. پس از برگشت چند ماهی در یکی از کورسهای کابل، انگلیسی و ریاضی تدریس کردم تا آن که زمان امتحان کانکور فرا رسید. در امتحان کانکور، علوم اجتماعی تنها انتخابم بود. نمره بالای من در کانکور مدیر تدریسی فاکولته علوم اجتماعی را حیرت‎زده کرده بود. او باری از من پرسید که تو با این نمره میخواهی همین فاکولته را بخوانی؟! من با تأکید گفتم، بلی.” نورالله نوایی مدت یکسال درسهایش را در فاکولته علوم اجتماعی دنبال میکند ولی شایستگی و نمره بلند کانکور وی، باعث میشود که او شامل بورسیه تحصیلی در کشور مصر شود و در بهار سال 1384 خورشیدی به قصد ادامه تحصیل به آن کشور می‎رود. اما با وجودی که وی علاقمندی شدید به رشته جامعه‎شناسی داشت، ناگزیر در مصر رشته دیگری را دنبال میکند. او در این باره میگوید: “من دوست داشتم جامعه‎شناسی بخوانم، اما این رشته جزء فاکولته ادبیات بود و طی چند روز اول دریافتم که در پوهنتون قاهره این رشته جدی گرفته نمیشود. پس از اندکی تحقیق خودم را به بخش حقوق به زبان انگلیسی فاکولته حقوق تبدیل کردم. این بخش نسبتاً منظم بود، شمار محصلان آن کم بود و از همه مهمتر نصف درسها به زبان انگلیسی بود. ضمناً استادانی که به زبان عربی تدریس میکردند هم طوری صحبت میکردند که فهم آن برای ما آسانتر بود؛ برعکس خیلی از فاکولتههای دیگر که اغلب استادان شان به زبان عامیانه صحبت میکردند و فهم آن برای ما که درس‎های آمادگی زبان عربی را از دست داده بودیم، کمی دشوار بود.” نورالله نوایی از سال 1384 تا 1388 در پوهنتون قاهره مصر در رشته حقوق، تحت شرایط سخت اقتصادی، تحصیل کرده است ولی تحصیلاتش را به نحو احسن به پایان رسانیده است: “شرایط سخت معیشتی در لیلیه و فقر اقتصادی چیزی بود که من و بسیاری از محصلان دیگر را از بسیاری تجربه‎های تحصیلی در یک کشور خارجی محروم میکرد. دولت افغانستان برای یک سال و چند ماه برای ما یک مقدار پول داد، اما متباقی ماهها و سالها را باید با همان مبلغ ناچیزی که دولت مصر میداد، سپری میکردیم، که نصف آن را هر ماه دوباره برای غذای لیلیه از ما میگرفتند.”
نوایی میگوید برای مقابله با مشکلات از روشهای چون صبر، تلاش و توافق کار گرفته و علاوه بر پیش‎برد درسهای خود با دیگران نیز همکاری کرده است: “من بیشتر اوقات با تدریس دیگران یاد میگرفتم. حتا در دوران پوهنتون، من برخی از همصنفان و دوستانم را با تشریح مجدد درسها برای شان کمک میکردم. این کار به یادگیری خودم هم یاری میرساند و در ضمن اعتماد به نفسم را حفظ میکرد.” به گفته خودش، او با اوسط 79.5% نمرات از پوهنتون قاهره فارغ شده است؛ چیزی که در پوهنتونهای مصر برای یک محصل خارجی دشوار است. او میافزاید: “در پوهنتونهای مصر چانس نخوردن برای افغانها یک دست‎آورد حساب میشد، ولی من در کنار این که چانس نخوردم درسها را که به زبان عربی یا انگلیسی بود زیاد دشوار نیافتم.”
نورالله نوایی کمک با دیگران را یکی از اهداف زندگی‎اش عنوان میکند. او برای رسیدن به این هدفش تاکنون تلاش کرده است به حیث معلم، ترینر و یا راهنما با خیلی از افراد جامعه همکاری کند. چنانچه او از وقتی که از مصر به وطن برگشته است، به عنوان مربی صلح و حل منازعه قدمهای بزرگی را در میان قشر محصل جامعه برداشته است. وی از سال 1389 خورشیدی به این سو در مرکز ملی تحقیقات پالیسی پوهنتون کابل کار میکند و از این طریق تاکنون ورکشاپهای آموزشی زیادی را تحت عنوان ” آموزش صلح و حل منازعه” در میان محصلان برگزار کرده است. نوایی سالانه برای حدود صد نفر محصل دختر و پسر ورکشاپهای آموزش مهارتهای مختلف مرتبط با زندگی صلح‎آمیز دایر میکند. او در برنامههای دیگر “دیپارتمنت مطالعات صلح و حل منازعه” از جمله پروژههای تحقیقی سالانه و آموزش استادان پوهنتونهای داخلی نیز نقش ایفا میکند.
نورالله نوایی در مرکز ملی تحقیقات پالیسی پوهنتون کابل ابتدا به عنوان همکار برنامه دیپارتمنت مطالعات صلح و منازعه کارش را آغاز کرد که به گفته خودش کارهای اداری، پروپوزل‎نویسی، همکاری با موسسات داخلی و خارجی، ترجمه گفتاری و نوشتاری و آموزش صلح و حل منازعه، از جمله مسوولیتهای کاری وی بوده است. البته او در بخش آموزش صلح و حل منازعه یک سلسله آموزشها را در داخل و خارج کشور فرا گرفته است. به این ترتیب نوایی مدتی به حیث سرپرست دیپارتمنت “مطالعات صلح و حل منازعه” و سپس به حیث مسوول برنامههای این دیپارتمنت ایفای وظیفه کرده است. او طی این مدت سه کتاب را در عرصه ارتباطات بدون خشونت و روانشناسی مثبت با نامهای “مفاهمه بدون خشونت: زبان زندگی” از مارشال روزنبرگ، “حقیقی بودن: نقابها را برداریم و خود مان باشیم” از تامس دانسمبورگ و “نصاب آموزشی روانشناسی مثبت: پرورش شادی، تاب‎آوری و انگیزه در جوانان” از روت مک کون ویل و تینا ری، را از زبان انگلیسی به دری ترجمه کرده است. همچنان وی در ترجمه یک اثر مهم دیگر با نام “کار با منازعه” نیز سهیم بوده است. نوایی شدیداً به مربی‎گری، استادی، معلمی و نویسندگی علاقه دارد و میگوید تقریباً در تمام عمرش مصروف این کارها بوده است: “من به آموختن و آموختاندن توأم با سرور و شادی علاقه دارم. دوست دارم در ایجاد و ساختن سازمانهای آموزشی و تحقیقی سهم ایفا کنم. تا هنوز هم مشغول همین کارها هستم. امیدوارم بتوانم در سالهای آینده این کارم را در سطح بالاتر و سازمان‎یافتهتر انجام دهم.”
هرچند وی تاکنون به گونه رسمی و غیررسمی در مکتبهای خصوصی و کورسهای زبان انگلسی، افراد و اشخاص زیادی را آموزش داده است، اما تصمیم دارد علاوه بر تدریس، نویسندگی و تحقیقات علمی را جدیتر آغاز کند. نوایی از سال 1389 به این طرف در کنار کارهای رسمی، در روزهای رخصتی با موسسهای با نام “دهکده صلح” به گونه رضاکارانه کار کرده که فعالیت عمده وی در آن موسسه، شامل آموزش جوانان، نوجوانان و اطفال در عرصه مهارتهای زندگی، مسوولیتهای مدنی و شهروندی، ارتباطات بدون خشونت و روانشناسی مثبت میباشد. به گفته خود وی، تاکنون از این آموزشها بیش از یک هزار دختر و پسر بهره برده‎اند.
نورالله نوایی چهار سال قبل با خانمش فوزیه یاوری ازدواج کرده و تاکنون ثمره این ازدواج یک دختر یک و نیم ساله با نام ساره میباشد. وی تاکنون به کشورهای پاکستان، هند، مصر و ناروی سفر کرده است.

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA