ads

تنور گرم جنگ در شمال

ولایت‎های شمالی که روزگاری در ثبات و امنیت مثال‎زدنی بودند، حدود سه سال است که در سایه‎ بی‎ثباتی و ناامنی ناشی از نفوذ گروه‎های مخالف مسلح دولت، آرامش خود را از دست داده‎اند. این وضعیت، نه تنها آسایش و آرامش ساکنان ولایت‎های شمالی را برهم زده است، بلکه شرایط مناسب توسعه و رشد اقتصادی نسبی را نیز در این ولایت‎ها متوقف کرده است. کندز که امروزه مرکز بحران بوده و هر لحظه احتمال سقوط و افتادن آن برای بار سوم در کنترول گروه طالبان می‎رود، بیشتر از هر ولایت‎ دیگر شمالی، حالت ملتهبی دارد. از سه سال بدین‎سو، به‎خصوص پس از روی کار آمدن حکومت وحدت ملی، ساکنان ولایت‎های شمال کشور، روی خوش امنیت را ندیده و خاطره‎های شان با خون و آتش رقم می‎خورد. آوارگی، ویرانی و تباهی دار و ندار شان در دام جنگ‎ها جزئی از روایت‎های روزمره وضعیت شمال شده است. خلاصه این که شمال کشور که سالیان زیادی به بهشت امن کشور شهرت یافته بود این روزها به دوزخ سوزانی برای ساکنان بسیاری از ولایت‎های آن تبدیل شده و همه روزه آتش جنگ از نقاط مختلف آن زبانه می‎کشد. کندز، بغلان، بدخشان، سرپل، فاریاب و… همه روزه شاهد درگیری‎های مکرری است که باعث وارد شدن تلفات و خسارت‏‎های زیادی به مردم شده است. احتمال این که این وضعیت در ولایت‎های دیگری که تاکنون آرام مانده‎اند نیز سرایت نماید بعید از تصور نیست و امکان این که به زودی شمال کشور، دست‎آوردهای چندین ساله‎اش را از دست بدهد، زنگ خطری است که به صدا درآمده است. گمانه‎ها حاکی از آن است که شمال کشور به بستر بازی بزرگی تبدیل شده و مخالفان مسلح قصد دارند تا راه را برای کشانیدن بحران به آسیای میانه باز نمایند. بدون شک در این قضیه دست‎های زیادی در کار است و اکمالات و تجهیزات مخالفان مسلح در شمال کشور توسط عناصری از خارج تهیه شده و علیه دولت و ملت افغانستان تحریک می‎شوند. این گمانه‎ در حد هشدار دهنده‎ آن مطرح شده و گفته می‎شود که هرگاه حکومت وحدت ملی نتواند بر بحرانی که اکنون دامن ولایت‎های شمالی را گرفته است فایق آید، دست‎های دیگری نیز وارد این بازی شده و منطقه را به شدت دچار تنش خواهند کرد.

نویسنده: zekria
25 ثور 1396
تنور گرم جنگ در شمال

ولایت‎های شمالی که روزگاری در ثبات و امنیت مثال‎زدنی بودند، حدود سه سال است که در سایه‎ بی‎ثباتی و ناامنی ناشی از نفوذ گروه‎های مخالف مسلح دولت، آرامش خود را از دست داده‎اند. این وضعیت، نه تنها آسایش و آرامش ساکنان ولایت‎های شمالی را برهم زده است، بلکه شرایط مناسب توسعه و رشد اقتصادی نسبی را نیز در این ولایت‎ها متوقف کرده است. کندز که امروزه مرکز بحران بوده و هر لحظه احتمال سقوط و افتادن آن برای بار سوم در کنترول گروه طالبان می‎رود، بیشتر از هر ولایت‎ دیگر شمالی، حالت ملتهبی دارد. از سه سال بدین‎سو، به‎خصوص پس از روی کار آمدن حکومت وحدت ملی، ساکنان ولایت‎های شمال کشور، روی خوش امنیت را ندیده و خاطره‎های شان با خون و آتش رقم می‎خورد. آوارگی، ویرانی و تباهی دار و ندار شان در دام جنگ‎ها جزئی از روایت‎های روزمره وضعیت شمال شده است. خلاصه این که شمال کشور که سالیان زیادی به بهشت امن کشور شهرت یافته بود این روزها به دوزخ سوزانی برای ساکنان بسیاری از ولایت‎های آن تبدیل شده و همه روزه آتش جنگ از نقاط مختلف آن زبانه می‎کشد. کندز، بغلان، بدخشان، سرپل، فاریاب و… همه روزه شاهد درگیری‎های مکرری است که باعث وارد شدن تلفات و خسارت‏‎های زیادی به مردم شده است. احتمال این که این وضعیت در ولایت‎های دیگری که تاکنون آرام مانده‎اند نیز سرایت نماید بعید از تصور نیست و امکان این که به زودی شمال کشور، دست‎آوردهای چندین ساله‎اش را از دست بدهد، زنگ خطری است که به صدا درآمده است. گمانه‎ها حاکی از آن است که شمال کشور به بستر بازی بزرگی تبدیل شده و مخالفان مسلح قصد دارند تا راه را برای کشانیدن بحران به آسیای میانه باز نمایند. بدون شک در این قضیه دست‎های زیادی در کار است و اکمالات و تجهیزات مخالفان مسلح در شمال کشور توسط عناصری از خارج تهیه شده و علیه دولت و ملت افغانستان تحریک می‎شوند. این گمانه‎ در حد هشدار دهنده‎ آن مطرح شده و گفته می‎شود که هرگاه حکومت وحدت ملی نتواند بر بحرانی که اکنون دامن ولایت‎های شمالی را گرفته است فایق آید، دست‎های دیگری نیز وارد این بازی شده و منطقه را به شدت دچار تنش خواهند کرد.
این بازی ضلع‎های مختلفی دارد که سر نخ آن در منطقه و جهان جا خوش کرده است. از یک‎سو فشار پاکستان، از جانب دیگر، بازی‎های بزرگ جهانی و از جانب سوم نیز حمایت روسیه و هم پیمانان آن از گروه‎های مسلحی چون طالبان برای استفاده ابزاری، افغانستان را به میدان جنگ نیابتی تبدیل کرده است. امروزه اما ولایت‎های شمالی مرکز این بحران قرار گرفته است. کشورهای آسیای مرکزی نیز به دلیل اوضاع نابسامان اقتصادی، رژیمهای اقتدارگرا، نقض فاحش حقوق بشر و رادیکالیزه شدن جوانان به دلیل عدم آزادی مذهبی بستر مناسبی برای رشد گروههای افراطی شده و افغانستان سنگ آسیاب این سیاست‎ها گردیده است.
این در حالی است که کاستی و کمبودی در اداره‎ حکومتی به شکل روزافزون آن به مشاهده می‎رسد. شکاف ناشی از اختلاف‎های موجود در رأس هرم قدرت، بی‎تدبیـری و چنـددستـگی در رهبـری قوای مسلح و… از یک‎سو سایه‎ سیاه خود را بر اقتصاد و معیشت مردم انداخته و از جانب دیگر به جنگجویان مخالف دولت جسارت بیشتری برای شورشگری بخشیده است.
به هر حال، نکته‎ قابل توجه این است که وضعیت موجود بیش از همه، بخش‎های اقتصادی  حیات مردم را تحت تأثیر قرار داده و معیشت آن‎ها را دچار شکست و گسست وصف ناپذیری نموده است. از کار افتادن رونق چرخه‎های اقتصادی، آوارگی و بیچارگی ساکنان ولایت‎های شمالی به‎ویژه کندز و تعطیل شدن کار و کســب شــان منجــر به رکود بی‎سابقه‎ اقتصاد مردمی شده و قربانــی‎های جبران‎ناپذیری را از زندگی اقتصادی- اجتماعی آن‎ها بازستانیده است. روند جاری اما موجب بی‎اعتمادی گسترده در میان مردم نسبت به دولت خواهد شد. مسلم است که این بی‎اعتمادی نیز بیشتر از همه از ناامن شدن شمال نشأت گرفته است. زیرا باورها به این گونه رقم خورده که مخالفان مسلح دولت، قدرت ناامنی‎سازی هــر نقطــه از افغــانستان را دارند و ثبات دایمی و استمرار امنیت در هیچ نقطه‎ای امکان‎پذیر نیست.
لذا باید گفت که بهتر است رهبران حکومتی از خواسته‎های سیاسی شان کوتاه آمده و شمال را از افتادن در کام بازی بزرگ و زیانبار کنونی نجات دهند. از لازمه‎ این امر، وحدت نظر روی عملکردهای نیروهای امنیتی و انسجام دیدگاه در چگونگی تقویت نیروها و نهادهای امنیتی و تقویت استراتیژی‎هایی است که بتواند تکتیک‎های مؤثری را برای پیروزی جبهه‎های جنگ علیه تروریزم در پی داشته باشد. شکی نیست که در غیر آن صورت اتوریته‎ دولت از هم پاشیده و فضای جاری ناشی از ناامنی، فاصله‎ گسترده‎ و عمیق‎تری را میان دولت و ملت ایجاد خواهد کرد.

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA