رقص افریقایی در سراسر جهان از شهرت و محبوبیت خاصی برخوردار است. جامعۀ “شیدی”، مرکب از افریقاییهای مقیم پاکستان میباشد که منبع درآمد و کمایی اعضای این جامعه، عمدتاً بستگی به هنر رقص دارد. با این که آنها از مدتها قبل در سواحل دریای عرب زندگی مینمودند اما تا هنوز کسی برایشان اهمیتی قایل نشده است.
تعداد زیادی از آنها به اجبار در جاهای اسکان داده شدهاند که محلات تولید مواد مخدر و تجارت اسلحه به شمار میرود، اما همین رقص، آنها را متحد ساخته و مانع دست زدن شان به جرم و جنایت گردیده است.
محمدآصف یکی از همین رقاصههای رقص افریقایی و عضوی از جامعه “شیدی” یا افریقاییهای مقیم پاکستان است که در اصل تبارشان افریقایی بوده و از قرنها قبل در امتداد “سواحل بحیره عرب” زندگی اختیار نمودهاند. موصوف میگوید: “رقص افریقایی پیشه و شوق من بوده و به جز از آن شوق دیگری ندارم. من به لطف کمکهای استادان و تلاش خودم به این مقام رسیدهام.”
رقص افریقایی از همین سواحل بحیره عرب برخواست و در سراسر جهان شهرت یافت. محمد رمضان، رقاص دیگری که رهبری و آموزش گروهی از رقاصهها را به دوش دارد، گفت: “استاد رقص ما طی سفری به افریقا، این رقص را آموخت و به محض بازگشت تعدادی از جوانان هنرجوی قبیله سیاهپوست افریقایی را به دور خود جمع نمود و برایشان هنر رقص را آموخت. وقتی که گروه به هنرنمایی پرداخت، دیدیم که مردم در پاکستان از تماشای آن احساس شادی و لذت کردند و این امر مایه دلگرمی ما شد.”
در منطقه “سلوم” در ساحه “لیاری” جنوب کراچی، تقریباً 18 هزار سیاهپوست افریقاییتبار زندگی مینمایند. با این که سایر باشندگان محل مصروف تجارت و داد و ستد مواد مخدر و اسلحهاند، 2 کیلومتر دورتر از این جا، هوتل زیبایی وجود دارد که افریقاییها در آن به رقص میپردازند.
عمراحمد، یکی از علاقمندان رقص افریقایی، میگوید: “من یکی از علاقمندان این رقص هستم که با موزیک اجرا میشود. فکر میکنم که افریقاییها آمدهاند و ما را سرگرم میسازند. نه تنها من و فامیلم، بلکه خانوادهء خسرم نیز از تماشای آن لذت میبرند.”
آقای فیصل بیاگ، مدیر رستورانت “پورت گراند” که افریقاییها در این هوتل میرقصند، میگوید: “ما زمینه هنرنمایی را برای اینها میسر ساختهایم. مشتریان هوتل بعد از تماشای رقص، آنها را در محافل فامیلی و مراسم خویش دعوت مینمایند که سبب ایجاد بازار کار برایشان میگردد. در سابق، مردم، در مورد آنها فکر غلط مینمودند، ولی حالا وضعیت تغییر کرده و هر کس با آنها صمیمیت نشان میدهد.”
هنر رقص در حقیقت برای اکثریت افریقاییهای مقیم پاکستان، وسیله کسب درآمد شده است. آصف که از پنج سال به اینطرف در محافل عروسی مردم به رقص و هنرنمایی میپردازد و از یک سال بدینسو این کار را پیشه خودش قرار داده است، میگوید: “عروسی کردهام، یک طفل دارم. من، اگر رقص را صرف وسیله تفریح بدانم، پس مصارف زندگیام چطور میشود؟… حتی درآمد یک وظیفه نمیتواند احتیاجات فامیلم را تکافو کند، حالا دو وظیفه را به پیش میبرم که مزد ماهانهء یکی 120 دالر امریکایی و از دیگری 150 دالر است.”
رقص افریقایی معجونی است از احساس و خوشی که بعضیها هم آن را پاک و مقدس میدانند. اما آقای نبیاحمد، یکی از هنرمندان افسانوی رقص افریقایی، با انتقاد از جوانانی که هنر را وسیله درآمد ساختهاند، میگوید: “رقص افریقایی صرف وسیله شاد زیستن است. من عمر خود را با رقص سپری نموده و اکثر رییسجمهور و رهبران پاکستان از هنر من تمجید به عمل آوردهاند. ولی هرگز به منظور کسب درآمد رقص نکرده و هنر را وسیله به دست آوردن پول نساختهام.”
در این اواخر، جامعه افریقایی نسبها، حکومت پاکستان را زیر فشار گرفتهاند تا مانند سایر شهروندان کشور، زمینه را برای برخوداری آنها از حقوق مساوی، کار و اشتغال فراهم کند. چنانچه یعقوب کامبرانی، رییس جمعیت “شیدی”های پاکستان میگوید: “از این که در سطوح مختلف با تبعیض مواجه هستیم، دروازههای ترقی، تحصیل و کار به روی ما بسته است. مردم میگویند که ما را به صفت برده آوردهاند و باید برده باشیم، میخواهیم این ذهنیت از میان برود. ولی با این همه نابسامانیها، فکر میکنم که شرایط زندگی ما اندکی تغییر یافته است، اما نه به پیمانهای که انتظار داریم.”