ads

یأس دادخواهان و گوش ناشنوای دولت

در هر جامعه‌ای برای جلوگیری از ظلم و بی‌عدالتی نیاز به یک سلسله مبارزات عدالت‎خواهانه و دادخواهی از حقوق قربانیان این بی‎عدالتی‎ها است، اما دیده میشود که تلاش های نهادهای جامعه مدنی در افغانستان در این رابطه با مشکلاتی روبه‎رو است. هرچند گروه های مخالف مسلح دولت، یکی از اساسیترین موانع فرا راه فعالیت های دادخواهانه در افغانستان پنداشته میشوند، فعالان مدنی دولت را در رابطه به عدم رسیدگی به حقوق بشری و مدنی مردم مقصر میدانند. آن‎ها میگویند که گروه های جامعه مدنی و افراد بیدار جامعه، همواره برای مبارزه با بی‎عدالتی و ظلم، در مقابل هرگونه اعمال غیرانسانی و غیرعادلانه ایستادگی میکنند تا از حقوق بشری افراد جامعه حمایت کنند، ولی دولت تاکنون نتوانسته است مطابق ایجابات قانون به حقوق شهروندان کشور رسیدگی کند.

صمدعلی نوازش
27 حمل 1396
یأس دادخواهان و گوش ناشنوای دولت

در هر جامعه‌ای برای جلوگیری از ظلم و بی‌عدالتی نیاز به یک سلسله مبارزات عدالت‎خواهانه و دادخواهی از حقوق قربانیان این بی‎عدالتی‎ها است، اما دیده میشود که تلاش های نهادهای جامعه مدنی در افغانستان در این رابطه با مشکلاتی روبه‎رو است. هرچند گروه های مخالف مسلح دولت، یکی از اساسیترین موانع فرا راه فعالیت های دادخواهانه در افغانستان پنداشته میشوند، فعالان مدنی دولت را در رابطه به عدم رسیدگی به حقوق بشری و مدنی مردم مقصر میدانند. آن‎ها میگویند که گروه های جامعه مدنی و افراد بیدار جامعه، همواره برای مبارزه با بی‎عدالتی و ظلم، در مقابل هرگونه اعمال غیرانسانی و غیرعادلانه ایستادگی میکنند تا از حقوق بشری افراد جامعه حمایت کنند، ولی دولت تاکنون نتوانسته است مطابق ایجابات قانون به حقوق شهروندان کشور رسیدگی کند.
البته در قبال قضایای خشونت‎بار و فجایج دلخراشی که در سالهای اخیر در کشور رخ داده است، گروهها و افراد دادخواه، از شیوههای گوناگون دادخواهی کار گرفته و از دولت خواهان تأمین عدالت شده‎اند. اما از نظر شهروندان آگاه کشور تاکنون نه دادخواهی از قربانیان خشونتها و بیعدالتیها در جامعه نتایج مطلوبی در پی داشته و نه هم دولت در این رابطه برخورد مناسب.
فرحناز یوسفی از مزار شریف، با طرح  این سوال‎ها که “در جامعه ما آیا دادخواهی به جایی خواهد رسید؟ آیا تا به حال عدالت‎خواهیها و به پا خاستن‎ها چیزی را تغییر داده است؟ زمامداران کشور و مجریان قانون را به باد انتقاد میگیرد. او میگوید: “زمانی که قانون اساسی کشور نقض میشود و کسی برایش اهمیت قایل نیست، دادخواهیها باید با کدام پشتوانهای صورت گیرد؟ ما نمونههای زیادی از دادخواهیها را در سالهای اخیر داریم که چند روزی اعتراضها علیه بیعدالتی و اعمال خشونت‎آمیز شدت میگیرد، از اراکین دولتی انتقاد میشود، خبرهای داغی از رسانهها منتشر میشود، مقام‎ها وعدههایی به تظاهرکنندگان میدهند و کوشش میکنند آن‎ها را با زور یا با نیرنگ خاموش سازند، ولی بعد از چند روزی همه خاموش شده و آب از آب تکان نمیخورد.”
فرحناز یوسفی در عین حال فعالیت برخی از گروههای دادخواه را قابل ستایش دانسته و میگوید که بیداری روزافزون مردم در قبال حقوق بشری شان امیدوارکننده است. او میگوید: “گاه گاهی دیده میشود که مردم ما در قبال نقض شدن حقوق شان، صدای شان را در سطح جهانی بلند کرده و مقام‎ها را به پاسخگویی مجبور کرده‎اند.” این دختر جوان افغان توصیه میکند که مقام‎های دولتی باید قبل از آن که صدای اعتراض مردم بلند شود، صادقانه و دلسوزانه به مسوولیتهای شان عمل کرده و نگذارند در حق هیچ فرد و گروهی از مردم بیعدالتی صورت گیرد. این در حالی است که در افغانستان بعد از سقوط طالبان از قدرت، دولت به حقوق بشر و آزادی بیان متعهد شده و مسوولان امور همواره حمایت شان را از هرگونه فعالیتهای مدنی اعلام کرده‎اند. شاه حسین مرتضوی، سرپرست دفتر سخنگوی ریاست جمهوری، قوانین موجود را تضمین کننده هر نوع فعالیتهای سیاسی، مدنی و آزادی بیان در کشور خوانده و میگوید: “وقتی ما فضا برای ارایه دیدگاه خود داشته باشیم، به این معناست که فضا برای دادخواهی [از حقوق بشری شهروندان] فراهم است و بسیاری از دادخواهیها سبب شده است که حکومت موضوعات را به صورت جدی پیگیری کند.”
سرپرست دفتر سخنگوی ریاست جمهوری میافزاید در افغانستان و اکثر کشورهای منطقه شرایط برای دادخواهی مساعد است. وی اعتراضات و مظاهرات سال گذشته و امسال را مثال میدهد که از سوی نهادهای مدنی تاکنون صورت گرفته است. به گفته او، این گونه فعالیتهای مدنی خود نشان دهنده آن است که در افغانستان فضا برای دادخواهی وجود دارد. از نظر شاهحسین مرتضوی، به کارگیری روشهای مثبت و سازنده دادخواهی، کمک میکند تا نتیجه بهتر از دادخواهیها به دست آید: “روشهایی که خشونت‎آمیز باشد، خود مانع دادخواهی میشود. به هر پیمانهای که ما بتوانیم از روشهای سازنده برای دادخواهی استفاده کنیم، [به همان پیمانه] میتوانیم به نتایج بهتری دست یابیم.” مرتضوی از نهادهای مدنی و احزاب سیاسی میخواهد به خاطر تأمین هر چه بهتر حقوق بشری شهروندان، با دولت همکاری بیشتر کنند. او گفت: “برای این که ما بتوانیم فضای حاکمیت قانون و دادخواهی را در جامعه نهادینه کنیم، ضرورت به همکاری بیشتر نهادهای مدنی و احزاب سیاسی با حکومت است.”

شرایط نامطلوب
با توجه به این که اخیراً برخی از حرکتهای مدنی در کشور بنا به دلایل امنیتی با عواقب نامطلوبی روبه‎رو شده است، برخی از آگاهان شرایط کنونی کشور را برای عملی شدن هر گونه روشهای دادخواهی مناسب نمیدانند.  سید ابراهیم درویشیان، استاد ژورنالیزم در پوهنتون کابل، به این نظر است که افغانستان در حال حاضر در حالت غیرعادی به سر میبرد و در چنین شرایطی هیچ دولتی نمیتواند معیارهای جهانی دادخواهی یا فعالیتهای مدنی را درست فراهم سازد. او میگوید: “متأسفانه کشور ما در حالت غیرعادی به سر میبرد و جنگ و ناامنی تهدید جدی در برابر فعالیتهای مدنی است. در چنین حالتی، فعالیتهای دادخواهانه نیز زیاد مؤثر نیست؛ زیرا در چنین وضعیتی، باورمندی به دادخواهی ضعیف بوده و دولت توجه بیشترش به تأمین امنیت مبذول میشود؛ یعنی اولویت دولت جلوگیری از فعالیتهای شورشیان و گروههای مسلح غیرمسوول است و تـوجــه کــم‎تـری به فعالیتهای دادخواهانه صورت میگیرد.”
سید ابراهیم درویشیان، ناامنی را چالش اصلی در برابر دولت دانسته و معتقد است که در وضعیت نابسامان کنونی، احترام به حقوق بشر بسیار ضعیف است. وی استدلال کرد که “دادخواهی برای تأمین عدالت در مورد کسانی صورت میگیرد که حق شان پامال شده باشد، اما به دلیل این که دولت با چالشهای فراوان امنیتی دست و پنجه نرم میکند، شاید کم‎تر توجه به فعالیتهای دادخواهانه و مدنی نشان دهد.” درویشیان در عین حال حرکتهای مدنیودادخواهانه در کشور را بدون اثر نمیداند و وجود فضای مناسب دادخواهی را موجب رسیدن شهروندان به حقوق بشری شان میپندارد. او میگوید: “دولت، ممکن است سخنان مردم را نشنود، ولی نمیتواند در برابر فعالیت رسانهها بیتفاوت باشد. زیرا رسانهها زمینه بازتاب صداهای دادخواهانه را مساعد کرده است.”
این استاد پوهنتون تأکید دارد که در شرایط کنونی بهتر است برای دادخواهی از روشهای بسیار مسالمت‎آمیز کار گرفته شود، تا به نتایج غیرمطلوب منجر نشود: “شیوههای متفاوت برای دادخواهی وجود دارد، از اعتراضهای جاده‎یی گرفته تا استفاده از مسجدها و منبرها، از کمپاینهای رسانه‎یی گرفته تا تحصن، نافرمانیهای مدنی و غیره.”
از سوی دیگر، شماری از آگاهان به این باور اند که هرگونه فضای مطلوب برای دادخواهی میتواند توسط دولت فراهم شود. اما این کار زمانی ممکن خـواهــد بـود کــه مقـامهـای دولتـی به وظیفه خود مسوولانه عمل کنند. صادق علی‎یار، آگاه مدنی و عضو شورای عالی صلح در ولایت بامیان، میگوید: “این وظیفه دولت است که باید به رأی مردم، صدای مردم و خواست شهروندان، ترتیب اثر دهد؛ یعنی رسیدگی کند تا روحیه دادخواهی در شهروندان رشد کند.” علی‎یار در خصوص دادخواهی و مبارزه مدنی با بیعدالتیها، به این باور است که مشکل اصلی در افغانستان به دولت برمیگردد. او گفت: “بزرگترین و بنیادیترین دادخواهی، در کشور استبدادزده ما، دموکراتیزه شدن و برگزاری انتخابات سالم و شفاف است. در افغانستان، این راهکار مهم و بحران‎زدا، خود دچار بحران و چالش شده است”.
صادق علی‎یار با اشاره به مظاهرات و دادخواهی‎های که طی سال‎های گذشته در کشور صورت گرفته است، میگوید: “در سالهای اخیر برای تأمین عدالت و جلوگیری از فساد و ظلم در کشور ما بزرگترین نوع دادخواهیها صورت گرفته است. اما نتایجی که در حــال حاضــر بــه دست شـان رسیده، کشته و زخمی شدن بهترین جوانان دادخواه است. طبیعی است، در چنین شـرایطی، آن چـه بـه جـایـی نرسد، فریاد است.”

دادخواهی مستمر
به دلیل آن که فعالان مدنی و مردم عادی از فعالیت‎های دادخواهانه شان نتایج مثبت به دست نیاورده‎اند، دچار یأس و ناامیدی شده‎اند. اما آگاهان به این نظر اند که دادخواهی یک امر دوامدار و مستدام است و نباید خیلی زود منتظر نتایج آن بود. عزیز رفیعی، رییس مجتمع جامعه مدنی افغانستان، به این باور است که دادخواهی در بسیاری از مسایل اجتماعی حتا انتها ندارد. او میگوید: “خواستهای دادخواهانه در قبال چگونگی آوردن تغییر و آوردن بهبود در وضعیت اجتماعی افراد یا شهروندان و سازمانها باید به شكل پیگیر ادامه یابد و نتیجه آن به زودی قابل لمس نخواهد بود.”
رفیعی میافزاید که جامعه مدنی افغانستان در رابطه به مسایل حقوق بشری فعالیتهای چشم‎گیری را انجام داده و دادخواهیهای زیادی صورت گرفته است. وی گفت: “در رابطه به تأمین عدالت، ناقضان حقوق بشر، عدالت جزایی و عدالت انتقالی، یک مقدار كارهایی صورت گرفته است، ولی پاسخگویی دولت تاکنون قناعت‎بخش نیست. با این حال، مردم ما تا حدودی به آگاهی مدنی و بیداری سیاسی رسیده‎اند.” رفیعی به خاطر مؤثریت و گرفتن نتایج بهتر از فعالیت‎های دادخواهانه گفت: “باید ما در دادخواهی خود روی قوانین پافشاری داشته باشیم. بیشترین قوانین در افغانستان بسیار ناعادلانه و دولت‎محور نافذ شده است. چون چگونگی رسیدگی به مسایل مربوط به شهروند و حاكمیت قانون در کشور، بسیار دولت‎محور است، به شهروندان اهمیت داده نمیشود.” در عین حال، برخی دیگر از آگاهان امور ضمن این که برای نتایج بهتر دادخواهی، بر استمرار دادخواهی تأکید دارند، درک و فهم درست از شیوههای مسالمت‎آمیز دادخواهی را نیز شرط می‎دانند. احد فرزام، رییس دفتر ساحوی کمسیون مستقل حقوق بشر در کابل، به این نظر است که در افغانستان تاکنون در میان گروههای مدعی دادخواهی، از شیوههای دادخواهی به صورت شاید و باید آن درک درست صورت نگرفته و به استدلال او این یکی از عواملی است که دادخواهی گروههای دادخواه تاکنون نتیجه مطلوبی نداشته است. فرزام با تأکید بر استمرار دادخواهی میگوید: “ما خیلی از سازمانهای مدنی را میبینیم که موضوعی را دادخواهی میکنند اما بعد ادامه دادخواهی را فراموش میکنند. وقتی انقطاع در دادخواهی صورت میگیرد، اثرات دادخواهی فروکش میکند. استمرار دادخواهی یکی از شرایط مهم دادخواهی است.” به گفته رییس دفتر ساحوی کمسیون مستقل حقوق بشر در کابل، این کمسیون به عنوان یک نهاد دادخواه همواره تلاش کرده است تا دادخواهی برای حقوق بشری افراد، به گونه جدی استمرار داشته باشد. از این رو، این کمسیون قضایای حقوق بشری افراد و گروهها را تا زمانی که به فیصله نهایی نرسیده باشد، دنبال کرده و خواستار عدالت میشود.
احد فرزام، وجود فساد اداری در نهادهای دولتی را عامل بزرگی در نقض حقوق بشر و مانع تأمین عدالت در کشور میداند. او علاوه کرد که افراد زورمند و همچنان فرهنگ معافیت از مجازات، عوامل دیگری است که همواره تلاشهای گروههای دادخواه را کم‎رنگ و بیاثر کرده است. فرزام، عادات ناپسند اجتماعی را نیز مخالف ارزش‎های حقوق بشری دانسته و آن را یکی دیگر از موانع در مقابل دادخواهی از حقوق بشری شهروندان عنوان میکند. او میگوید: “این ضعف حاکمیت قانون است که در افغانستان به خصوص در مناطق دوردست، مردم برای حل دعوا و منازعات شان، قبل از آن که به قانون مراجعه کنند، به عرف و عادات مراجعه میکنند.”
آگاهان امور به این عقیده‎اند که ضعف حاکمیت قانون و عدم رسیدگی دولت به قربانیان خشونت‎ها و بی‎عدالتی‎ها، استمرار دادخواهی در کشور را با چالش روبه‎رو خواهد کرد. به عقیده آن‎ها، در صورتی که دادخواهان به این نتیجه برسند که هیچ گوش شنوایی برای شنیدن صدای دادخواهانه آن‎ها وجود ندارد، از کرده پشیمان خواهند شد و دست از دادخواهی خواهند کشید.

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA