ads

پایه های شاعری

احساس؛ یکی ازارکان هاي عمدهء شعر محسوب می گردد. شعر به وسیلهء احساس به وجود می آید. اگر در یک شعر احساس وجود نداشته باشد، لذتی  نیز در آن نخواهد بود. الهام و تخیل در پناه احساس شکل می گیرد. بنابراین، لازم است بدانیم که احساس چیست؟

نویسنده: The Killid Group
24 دلو 1388
پایه های شاعری

احساس

احساس؛ یکی ازارکان هاي عمدهء شعر محسوب می گردد. شعر به وسیلهء احساس به وجود می آید. اگر در یک شعر احساس وجود نداشته باشد، لذتی  نیز در آن نخواهد بود. الهام و تخیل در پناه احساس شکل می گیرد. بنابراین، لازم است بدانیم که احساس چیست؟

تعریف احساس:

در بارهء احساس، تعریف های گوناگونی نقل شده است. در دایرت المعارف آریانا می خوانیم:

“حادثات روحیهء ابتدائیه که نسبت به منبهات خارجی ترکیب و اما نسبت به ذهن، بسیط می باشد؛ به احساس تعبیر می گردد.”  

(دایرت المعارف آریانا، جزء هشتم، مطبعه عمومی کابل، 1330، ص 470)

یا: ” به تبدیلاتی که در اثر انطباعات عامل خارجی و یا نفس خویش در شعور ما احداث می شود، احساس گویند.”

(همان)

داکتر پارسا در کتاب “زمینهء روانشناسی” می نویسد: “احساس برداشتی است که از برانگیختگی هیجانی به فرد دست می دهد. وقتی هیجان برانگیخته شود، احساس های مختلفی مانند شادی، غم، ترس و خشم در شخص پدید می آید.”

(پارسادکتر محمد، زمینهء روانشناسی، چاپ چهاردهم، انتشارات بعثت، تهران، پاییز 1376  ص 97)

دستگاه های حسی:

دراینکه دستگاه های حسی چند تاست؟ اختلاف نظر است؛ برخی پنج تا گفته اند، برخی بیش تر. تعدادی دستگاه های حسی را در کل، به دو نوع تقسیم کرده اند:

الف. قدیمه: در گذشته دستگاه های حسی را پنج تا می دانستند مانند شنوایی، بینایی، چشایی، بویایی، بساوایی.

ب. جدیده: در دنیای امروز دستگاه های حسی را یازده تا می شمارند. در جزء هشتم دایرت المعارف آریانا، برعلاوهء دستگاه های پنجگانهء مذکور، چهار دستگاه دیگر را نیز ذکر کرده است مثل:

1- احساسات داخلی: مانند وجع شکم، تکان قلب، تشنگی، خنکی، لرزش و..

2- احساسات سنستیزی: احساس عمومی نسبت به همهء موجودات است؛ مانند خوب و بد، مریض و صحتمند.

3- احساسات حرکی: مثل وضعیت دست و پا؛ ماندگی در هنگام ورزش یا کارهای فزیکی روزانه.

4- احساس موازنه و استقامت: مثل استقامت دهی صوت، هنگامی که نمی خواهیم صوت خاصی را بشنویم.

به هرصورت چیز روشن، این است که درک هرچیز از طریق حواس صورت می گیرد. حواس، نخستین منبع ادراک محسوب می گردد. از میان همهء دستگاه های حسی، بینایی و شنوایی نقش مؤثرتری دارند. از این جهت لازم می بینيم که پیرامون این دو دستگاه، اندکی توضیح دهيم تا نقش شان در شعر روشن گردد:

بینایی: بینایی مهمترین بخش حواس است؛ چون بخش عمدهء اطلاعات از این طریق انتقال می یابد. خواندن روزنامه ها، اخبار، جراید، دیدن تلویزیون، مطالعهء کتاب ها، داد و ستد، دیدن اشیأ و رنگ ها، تشخیص میوه ها، تميیز راه از چاه،  و…، از راه چشم صورت می گیرد.

چگونه می بینیم: داکتر پارسا دراین زمینه می نویسد: “باتوجه به ساختمان چشم، وقتی شیئی در معرض امواج نوری و حس بینایی یادید قرار می گیرد و تصویر آن شئ از طریق مردمک، که مسوول کم و زیاد شدن نور است، و عدسی چشم بطور واژگون بر روی پردهء شبکیه منعکس می شود و ازآنجا به کمک مواد شیمیایی که نسبت به روشنایی حساسیت دارند، تصویر دریافتی به تکانه یا تحریک عصبی الکتروكیمیاوی تبدیل می گردد. براثر این تعامل؛ جریان عصبی به وجود می آید که از سلول های استوانه ای و مخروطی به سوی نرونهای دو قطبی و چند قطبی و ازآنجا به وسیلهء اعصاب بینایی، به مغز فرستاده می شود.”

 (پارسا دکتر محمد، زمینهء روانشناسی، چاپ چهاردهم، انتشارات بعثت، تهران، پاییز 1376،ص 108 )

کور رنگی: یکی از اصطلاحاتی که در بحث زیبایی شناسی و روانشناسی مورد استفاده قرار می گیرد، اصطلاح “کور رنگی” است؛ مقصود از آن، ناتوانی انسان در تشخیص بعضی رنگ هاست. گفته اند: “سه در صد مردان، در مورد تشخیص رنگ سرخ و سبز، کور رنگ اند.”

کوررنگی ناشی از نقصی است که در شيوهء كار سلول های استوانه ای و مخروطی، حاصل می شود.

شنوایی: قوهء شنوایی، سبب ادراک زیبایی و ظرفیت های ادبی و هنری می گردد. از این جهت، نسبت به سایر حواس پنجگانه از اهمیت خاصی برخوردار می باشد.

چگونه می شنویم: باز داکتر پارسا می نویسد: “زمانی می شنویم که صوت به عنوان یک محرک شنوایی به کار می رود. ارتعاش های صوتی، پس از برخورد با گوش خارجی، که به منزلهء آنتن یا گیرنده است، به سوی پردهء گوش هدایت می شوند. اگر منبع صوتی در سطح قریهء بدن باشد، دو گوش به یک نحو ارتعاش های صوتی را جمعاوری می کنند؛ اما هنگامی که منبع صوتی دراین سطح نباشد، ارتعاش های صوتی در یک موضع و با یک شدت به گوش نمی رسند و همین امر، سبب تشخیص جهت صوت است.”

(همان، ص 118)

ویژگی های اصوات موسیقی:

صوت های موسیقی دارای چند حالت زیر می باشند:

بلندی: به زیرو بمی صدا مربوط می شود. وابسته به تعداد ارتعاش در ثانیه و میدان نوسان یا دامنهء صوت است. آدمی از 20 تا 20000 سایکل دور در ثانیه را می تواند بشنود.

طنین: امواج فرعی است که با فراوانی ارتعاش امواج یا دوره های موج در ثانیه، بستگی دارد. گوش، قادر به تجزیهء صوت اصلی از فرعی است.

شدت: به ضعیف وقوی بودن صوت اطلاق می شود.

 

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید

به اشتراک بگزارید

طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA