سالهاست که زمامداران حکومت وعدۀ تغییر در زندگی معلمان کشور رابه زبان می آورند، اما این وعدهها همچنان در قالب شعار و وعده باقی مانده و کمتر جنبۀ عملی به خود گرفته است.
در حال حاضر نزدیک به 200 هزار معلم در کشور تحت چتر وزارت معارف فعالیت میکنند که 32 درصد آنان را خانمها تشکیل میدهند. این قشر در کشور از کم درآمدترین کارمندان دولت به شمار میروند و هنوز هم نداشتن سرپناه، پایین بودن معاش، بلند بودن ساعات درسی، عدم ترفیع بنابر قانون خدمات ملکی، عدم تعــیین رتب در حوزههــای مربوطه، سیستم دشوار تبدیلی از یک حوزه به حوزۀ دیگر تعلیمی و گسترش دامنۀ ناامنی در ساحات مختلف کشور، از جمله چالشهای عمدۀ معلمان به حساب میآید.
شمار زیادی از معلمان، حکومتهای گذشته و فعلی را به نداشتن اراده برای رسیدگی به مشکلات این قشر متهم نموده و از حکومت وحدت ملی میخواهند به وعدههایش عمل کند. این معلمان خواهان افزایش حقوق ماهانه، زمین برای ساختن خانه، لغو قانون منع ترفیع شغلی و کم کردن ساعات درسی شان هستند. در این حال مسوولان وزارت معارف میگویند برای رفع مشکلات معلمان تلاش میکنند و به تدریج به آن خواهند پرداخت.
عدم توزیع زمین
محمداشرف غنی، رییسجمهور کشور، در اولین روزهای کاریاش به معلمان وعده داد که وضعیت زندگی آنان را تغییر خواهد داد و به مشکلاتشان رسیدگی خواهد کرد. اما معلمان میگویند که حکومت به وعدههای خود تاکنون عمل نکرده و این وعده تنها در حد وعده باقی مانده است. آنان خواستار عملی کردن این وعده از سوی حکومت هستند.
سید انور نجیبی، یکی از معلمان در ولسوالی کرخ هرات، میگوید:”ما بارها از وعدۀ حکومت در قسمت توزیع زمین برای معلمان شنیدیم، اما در عمل چنین کاری صورت نگرفت و تا حال یک معلم هم در این ولسوالی زمین دریافت نکرده است.” وی حکومت را به سهلانگاری در قبال رسیدگی به مشکلات معلمان متهم نموده و میافزاید:”چند سال پیش زمینی را در یک دشت دورافتاده در ولسوالی کرخ برای ساخت شهرک معلمان در نظر گرفتند، اما تا حال کسی پیدا نشده تا زمین را توزیع کند.”
شــکــیلا، مــعــلـم مــکــتــب نــمــبر 13 نــسـوان
جمال مینه، که 29 سال است تحت چتر نظام معارف فعالیت میکند، میگوید سالهاست که در قسمت توزیع زمین وعدههایی از جانب حکومت داده میشود، اما هیچ کدام از این وعدهها عملی نمیگردد. به گفتۀ وی، مدت سه سال میشود که تعدادی از معلمان، به قید قرعه، مستحق یک نمره زمین رهایشی شناخته شدهاند و آنان هر ماه مقداری پول نیز از این بابت به حکومت میپردازند، ولی تا حال به صورت رسمی زمین به آنان تسلیم نشده و حتا مکان و نمرۀ آن هم مشخص نمیباشد.
اما عبدالرازق عزیزی، یک تن از معلمان لیسۀ محمود هوتکی در ناحیۀ سوم شهر کابل، به این باور است که با توزیع زمین به معلمان، مشکل بیسرپناهی این قشر حل نمیشود. به گفتۀ وی، معلمان با معاش ناچیزی که دارند، هیچگاه نمیتوانند بالای زمینهای دورافــتادهای که از ســوی حکــومــت تــوزیع میگردد، خــانــه اعمــار کنــند. او از حکــومت میخواهد، در صورت امکان، آپــارتــمانهای رهایشی با اقساط طویلالمدت برای معلمان آماده کند تا به تدریج مشکل بیسرپناهی آنان حل شود.
اما او حکــومــت را به نــداشــتن اراده برای رسیدگی به حل مشکل معلمان متهم نموده و میافزاید:”سال گذشته ما مدت یک ماه تحصن نمودیم و در آن زمان نیز وعدههایی برای حل مشکلات ما داده شد، اما تا حال عملی نشده است.” به گفتۀ او، تا حال هیچ وزیری با معلمان و نمایندههای آنان ملاقات نکرده تا از مشکلات شان آگاه شود. وی از رهبران حکومت میخواهد از نزدیک مشکلات این قشر را بررسی کرده و در زمینۀ حل آن به طور مقتضی اقدام کنند.
اما کبیر حــقمل، ریــیس نــشرات وزارت مــعارف، میگـــویــد کــه ایــن وزارت آنــچــه در تــوان و صــلاحــیتاش بــاشــد، برای حل مــشکلات معلمان انجام میدهد. براساس گفتههای وی، در چند سال اخیر برای رفع بیسرپناهی معلمان به بیش از 85 هزار معلم زمین توزیع شده است و زمینهای دیگری نیز در ولایاتی که زمین وجود دارد، آمادۀ توزیع میباشد. وی گفت:”اما در ولایاتی که زمین وجود ندارد با مشکل مواجه شدهایم و به وقت نیازمند هستیم و با تمام اداراتی که بتوانند زمین را در اختیار ما قرار دهند، در تماس هستیم.”
حقمل نیز صرفاً توزیع زمین به هدف ساخت خانههای رهایشی را برای رفع بیسرپناهی معلمان مؤثر نمیداند و میگوید که وزارت معارف در تلاش است با همکاری وزارت شهرسازی، در آینده، به معلمان آپارتمانهای تهیه شده را واگذار کند و در پروژههای دولتی سهمی برای معلمان نیز بدهد تا در اقساط طویــلالمدت آنان صاحب خــانــه شونــد. او افزود:”در غیر آن دادن زمین در یک دشت، در صورتی که آنان توانایی آبادی این زمینها را ندارند، مشکل تازهای را برای معلمان در آینده خلق میکند که قابل بحث است.”
غصب شهرکهای معلمان از سوی زورمندان چالش دیگری برای معارف کشور محسوب میشود. اما کــبیر حـقــمل میگــویــد:”در گذشته زمین های غصب شده داشتیم، اما پس از آن که رییس جمهور یک کمسیون عالی را در زمینه تعیین کرد، بخش اعظمی از آن دوباره به وزارت معارف مسترد شد.” به گفتۀ او، در حال حاضر نیز تلاشها ادامه دارد تا متباقی زمینهای غصب شده به حکومت باز گردانده شود.
در این حال، حمیرا ایــوبــی، عــضو کمــسیون معارف و تحــصیلات عــالــی ولــسی جــرگه، میگوید: “زمــینهــایی را که حکــومـــت برای معلمان توزیع کرده است، مانند شهرکهای مهــاجران، اکثراً در دشتهــای دور از شهــرها قرار داشته، توجه بیشتر به آن نشده و آب هم ندارد.”
معاشات پایین
معلمان از کم درآمدترین کارمندان دولت در افغانستان محسوب میشوند که معاش ماهانۀ آنان بین 6 تا 12 هزار افغانی میباشد. به همین دلیل، بیشتر معلمان در کشور مجبور هستند برای تأمین مخارج زندگی خود در مکتبهای خصوصی تدریس کنند و یا به شغل دوم رو آورند. معلمان از حکومت میخواهند در زمینۀ افزایش معاش شان توجه کرده و آنان را از نگرانیهای مالی و معیشتی نجات دهد. به گفتۀ آنان، تا زمانی که معلمان از نظر اقتصادی و روحی آسوده نباشند، نمیتوانند آن گونه که باید به تدریس بپردازند.
شکیلا، یکی از معلمان مکتب نسوان نمبر 13 جمال مــینه، میگــوید:” معاش معلمان بسیار ناچیز است و تعداد زیادی از آنان به نسبت فقر در خانــههــای کرایی به سر میبرند و بخش زیادی از معاش شان را صرف کرایۀ خانه میکنند و در این بین چیزی برای امرار معیشت آنان باقی نمیماند.” به گفتۀ وی، همیشه مقامهای حکومتی وعده دادهاند که معاش معلمان بلند میرود، اما هیچ توجهی در این بخش تا حال صورت نگرفته.
شکیلا که 29 سال عمر خود را صرف تدریس فرزندان این مملکت کرده است، در حال حاضر، ماهانه تنها 10 هزار افغانی معاش دارد.
گــلــثـوم، یــــکی از مــعــلــمان لیــــســۀ نــسوان
مرکز بامیان، نیز از معاش کم معلمان شکایت دارد و میگــوید:”مــعاش ما در حدی است که گویا ما رضاکارانه کار میکنیم و از این لحاظ زیاد راضی نیستیم و تعهداتی که از سوی حکومت داده شده بود هم عملی نشده، به خصوص رییس جمهور وعده کرده بود که معاش ما را بلند میبرد و زمین برای ما توزیع میکند، اما این کار را نکرد و ما حالا ناامید شدهایم. فعلاً تنها مسوولیت ایمانی و وجدانی ما است که ما را وادار به ادامۀ کار میکند.” او هشت هزار افغانی در ماه معاش دارد و به گفتۀ خودش این مبلغ نیازهای مالی زندگی او را مرفوع نمیسازد.
اما عــبدالله خان، یــکی از معــلمان ولایـت پکتیکا، با وجودی که معاش خود را ناچیز میخواند، میگوید که همین معاش نیز به موقع پرداخت نمیشود.
در این حال، مسوولان وزارت معارف، میگویند که معاش معلمان براساس قانون خدمات ملــکی پــرداخــت میشــود. این مســوولان میگویند تا زمانی که این قانون تغییر نکند، آنان قادر به حل این مشکل نخواهند بود. محمدکبیر حقمل، رییس نشرات وزارت معارف، میگوید: “همه کارمندان حکومتی، از فرد وزیر تا پایین رتبهترین کارمندی که در نظام کار میکند، براساس یک قانون برای شان معاش پرداخته میشود، اما خوبی معلمان در این است که اکثریت مطلق آنان سه ماه رخصتی زمستانی و 20 روز رخصتی تابستانی دارند و نیم روز درس میدهند و میتوانند نیم روز را جای دیگر مصروف باشند. روی این دلایل گفته می توانیم که معاش معلمان نسبت به دیگر ماموران بلند است، این امتیازی است که برای معلمان داده شده و ما همه روزه در تلاش آن هستیم که این امتیازات را بیشتر بسازیم.” اما او میگوید که افزایش معاش معلمان به بودجه بیشتر نیاز دارد که این وزارت از چنین بودجهای فعلاً محروم میباشد.
ساعات درسی طولانی
کاهش ساعات درسی، خواست دیگر معلمان در کشور است. معلمان میگویند در حال حاضر مجبورند نزدیک به 30 ساعت در هفته درس بدهند، در حالی که براساس نورم درسی، یک معلم باید 18 تا 24 ساعت درس بدهد. شکیلا، یکی از معلمان مکتب در ناحیۀ سوم شهر کابل، میگوید:”طولانی بودن ساعات درسی برای معلمان مسن دشوار است و آنان نمیتوانند همانند معلمان جوان، 28 ساعت درسی را در یک هفته پیش ببرند.”
سال گذشته نیز شماری از معلمان مکتبهای کابل طی تحصنی، در کنار سایر مشکلات، بلند بودن ساعات درسی را نیز مطرح کردند. به گفتۀ آنان، در آن زمان با آن که برای کاهش ساعات درسی وعدههایی از سوی حکومت داده شد، اما تا حال ساعات درسی مکتبها به همان شکل گذشته است.
در این حال، کبیر حقمل، تعداد معلمان را در مقایسه با رقم شاگردان در کشور کم میداند و میگوید که وزارت معارف ناگزیر است برای پیشبرد برنامههای درسی معارف، ساعات درسی معلمان را بیشتر کند. حقمل میگوید در حال حاضر نزدیک به 200 هزار معلم در کشور تحت چتر وزارت معارف فعالیت میکنند. به گفتۀ وی، برای رفع این مشکل وزارت معارف باید 50 هزار معلم دیگر را در نظام معارف جذب نماید، اما به نسبت کمبود بودجه، قادر به این کار نمیباشد. وی افزود:”در حال حاضر میخواهیم از حضور معلمان موجود در پروسه تدریس استفاده کنیم و از کسانی که 22 ساعت درسی دارند، 28 ساعت برای تدریس استفاده کنیم. باید اضافه نمود که این طرز استفاده جهت تدریس ظالمانه نیست و ما در برابر هر ساعت کاری شان حقالزحمه میپردازیم و تا زمانی که تعداد معلمان ما در تناسب با شاگردان تکمیل نشود، ما با این مشکلات روبهرو خواهیم بود.”
محدودیت در ترفیع
نظر به قانون خدمات ملکی و اصلاحات اداری، کارمندان ادارات دولتی بعد از اشغال وظیفه تا پنج سال میتوانند در داخل بست مشخص خود پنج قدم ترفیع نمایند. به گفتۀ حقمل، آنان هر سال یک بار ارزیابی میشوند و مطابق نتیجۀ این ارزیابی یک قدم ترفیع میکنند، اما این کارمندان بعد از پنج سال خدمت، دیگر فرصت ترفیع ندارند و ناگزیر هستند بست کنونی شان را رها کنند، یا به بست دیگری امتحان بدهند و یا هم در همان بستی که هستند، قناعت کرده و با همان معاش به کار خود ادامه دهند.
این امر شامل معلمان نیز میشود. اما آنان این قانون را برای شان مشکلزا خوانده و خواستار تعدیل آن هستند. معلمان میگویند در گــذشــته پس از گــذشــت سه سـال آنــان مستقیم رتبه میگرفتند و به اساس رتبه در امتیازات شان نیز تغییراتی به میان میآمد، اما با تنفیذ این قانون در چند سال اخیر روند ترفیع آنان دشوار شده است.
سهیلا سراج، یکی از معلمان مکتب در شهر کابل، میگوید:”ابقای قدم مشکل همه معلمان است، در گذشته در هر سه سال برای معلم ترفیع داده میشد و رتبه میگرفت، اما بحث ابقای قدم مانع این کار شده و مشکلات را بیشتر ساخته است. باید ترفیع مطابق قانون گذشته باشد تا زمینۀ رشد و بلند رفتن امتیازات برای معلمان مهیا گردد.”
مسوولان وزارت معارف میگویند که این وزارت طرح جدید و بدیلی را آماده کرده و به وزارت عدلیه فرستاده است که با تصویب آن این مشکل حل خواهد شد. کبیر حقمل میگوید: “یک و نیم سال است که این مسوده در ریاست تطبیق وزارت عدلیه باقی مانده و ما منتظر آن هستیم تا این طرح از وزارت عدلیه به کابینه رفته و از آن جا به پارلمان برود تا پس از تصویب قانون فعلی تغییر نماید. تا قانون تغییر نکند ما هیچگاه نمیتوانیم در این اصل تغییر بیاوریم؛ چون این یک اصل قانونی است و ما مکلف به پیروی از آن هستیم.”
عدم تعیین بست در حوزۀ مربوطه
فاصلۀ زیاد مکتب تا محل زندگی معلمان چالش دیگری است که معلمان مکتبها، به خصوص معلمان زن، از آن شکایت دارند. آنان میگویند هیچگاه معلمان در حوزۀ مربوطۀ شان تعیین بست نمیگردند و برای این کار نیاز به واسطه و رشوت دارند. به گفتۀ آنان، پروسۀ تبدیلی معلمان نیز با دشواریهایی همراه بوده و برای این کار باید از هفت خوان رستم بگذرند. دیانا احمدی، یکی از معلمان لیسۀ محمود هوتکی در ناحیۀ سوم شهر کابل، میگوید: “معلمانی که تازه مقرر میشوند، خلاف حــوزۀ مــربــوطــۀ شان تعــیین بــست میگردند و باید سه موتر راه را برای رسیدن به مکتب بپیمایند که بیشتر معاش شان صرف کرایۀ موتر میشود.”
شــکــیلا، مــعــلــم مــکــتــب نـمــبر 13 نــــسوان
جمال مینه، نیز به دور بودن فاصلۀ مکتب تا منزل معلمان اشاره نموده و میگوید:”معلمانی هستند که از ناحیۀ نهم به ناحیۀ سوم و یا از ناحیۀ یازدهم به ناحیۀ سوم جهت اجرای وظیفه میآیند که در بیشتر اوقات به نسبت ازدحام ترافیکی در مسیر راه نمیتوانند به موقع به ساعات درسی شان رسیدگی کنند.”
سهیلا سراج، یکی دیگر از معلمان شهر کابل، به فساد موجود در پروسۀ تقرریها اشاره نموده و میگوید:”امروز کسی که شناخت داشته باشد در حوزۀ مربوطۀ خود تعیین بست میشود، اگر شناخت نداشته باشد در حوزههای دور از حوزۀ مربوطهاش معرفی میشود که تبدیلی آن ناممکن میباشد.”
اما وزارت معارف کشور میگوید معلمان را براساس نیازمندی مکتبها استخدام میکنند و در ابتدا خود معلمان با این کار راضی میباشند.
کبیر حــقمل، رییــس نشــرات وزارت مــعارف، میافزاید:”اگرما مطابق خــواست افراد عمل کنــیم، هـمۀ آنان روی مکتبهـــایی تمرکز میکنند که در داخل شهر و در نزدیکی خانۀ شان قرار دارد، در این صورت سایر مکتبها به خصوص در منــاطــق دورتــر از شهــر بــا کمبود معلم مواجه خواهند شد.” وی تصریح کرد:”تمام کسانی که در یک مکتب استخدام میشوند خــودشــان همان مکــتب را تعیین نموده و امتحان شمولیت آن را سپری کردهاند و مکلف هستند در همان مکتب درس بدهند. اما در صورتی که عذر معقولی داشته باشند و در مکتبی که آنان میروند بست خالی وجود داشته باشد و سیستم تعلیمی مکتب موجود شان متأثر نگردد، وزارت معارف با آنان کاری ندارد و تبدیلی شان امکانپذیر است.”
ناامنی
گسترش دامنۀ ناامنی در ولایتهای مختلف کشور چالش دیگری در راستای فعالیت معلمان خوانده میشود. سید انور نجیبی، یکی از معلمان در ولسوالی کرخ هرات، میگوید: “ناامنیها به نحوی بر فعالیت معلمان تأثیر منفی داشته است، چون وقتی امنیت نباشد کار ما هم در خطر خواهد بود. گذشته از آن در مناطق ناامن معلمانی که فعالیت میکنند کدام امتیاز خاصی ندارند و با همان امتیاز ناچیز کار میکنند.”
عبدالله خان، یکی از معلمان ولایت پکتیکا، نیز ناامنی را مشکل عمده برای بخش معارف دانسته و میگوید:”در مرکز مشکلی نیست، اما در ولــسوالــیهــایــی که امنــیت نیــست، مکتبها هم بستهاند.”
از جانب دیگر معلمان میخواهند که دولت یک سلسله سیمینارها را برای بلند بردن ظرفیت استادان مکتبها دایر کند. آنان همچنان خــواستار تــأســیس اتحادیۀ سراسری معلمان به هدف دادخواهی و دفاع از حقوق و امــتیازات شــان هستــنــد. به گفــتۀ آنان، اتحــادیــههای موجود سمــبولیـــک بوده و به گونۀ واقعی برای حقوق معلمان دادخواهی نمیکنند.محمدحسین محمدی، رییس شورای منتخب حوزۀ هــفتم تعــلــیمی شهر کابل، میگوید با آن که سال گذشته برای تحقق چهار هدف عمده در شهر کابل تحصن نمودند، اما تا حال تنها به یک مورد آن (رفع ابقای قدم) دست یافته و سایر مشکلات همچنان پا برجاست. وی هشدار میدهد در صورتی که حکومت به خواستهای شان رسیدگی نکند، این بار به جای تحصن، یکجا با شاگردان مکــتـبهــا در بــرابــر حــکــومــت دســت بــه
“انقلاب فرهنگی” خواهند زد.
به گفتۀ وی، مدتی است که حقالزحمۀ معلمان در ولایتها پرداخت نشده و کسی هم در این مورد پاسخگو نیست.از ســویــی هــم، اعــضای کمــسیون مــعارف و تحصیلات عالی ولسی جرگه نیز وضعیت زندگی معلمان را رقتبار توصیف کرده و میگــوینــد تــا زمـانی که نــاامــنی و مــشکلات اقتصادی درکشور حکمفــرما باشد، حکــومــت قادر به تغییر وضعیت زندگی معلمان نخواهد بود.
حـمیــرا ایــوبــی، عــضو ایــن کمــسیون، میگوید:”معلم با کــمتــرین مــعاش کــار مــیکنــد، مصوونیت نــدارد و از احتــرام لازم بــرخــوردار نیـست. در مجموع وضعیت معارف کشور بسیار خراب است، ما هنوز معلم مسلکی نداریم، ما حتا معلم دوازده پاس در ولسوالیها نداریم، برای شاگردان دختر هم مصوونیت وجود ندارد؛ اکثریت این مشکلات ناشی از فقر اقتصادی و جــنگ است و تا زمــانــی که جنگ در کــشور باشد ما نمیتوانیم وضعیت زندگی معلمان را تغییر بدهیم.” وی از حکــومت میخواهد تا مطابق واقعیتهای موجود در بخش معارف کشور برنامهریزی کند و از دادن وعدههایی به معلمان که قــادر به عملی کردن آن نیست، خودداری کند.