بسیار به یاد ماندنی است آن روزی که وارد لیسه خصوصی «رنا نمبر 1» شدیم و درمورد فعالیتهای این لیسه با مسوولان، استادان و شاگردان آن گفتگو کردیم. همه چیز اصولی به نظر میرسید و در میان استادان و شاگردان این لیسه صمیمیت خاصی مشاهده میشد. مدیر این لیسه ما را در خلال اوقات درسی با استادان معرفی میکرد، ما هم با استفاده از فرصتی که به میان آمده بود درب صحبت را با استادی باز کردیم که گفت تقریباً 34 سال سابقه معلمی دارد.
این استاد گفت که نامش عبدالمنان است، اما تخلصش را یادآورد نشد؛ شاید از فروتنی و یا این که لازم ندید تخلص خود را بگوید.
استاد عبدالمنان در سال 1338 در ولسوالی الینگار ولایت لغمان به دنیا آمده و دوران مکتب را در لیسه شیخ محمد حسین سپرده کرده است. وی با فراغت از دوران لیسه، تحصیلات عالیاش را در دارالمعلمین ننگرهار در رشته زبان پشتو سپری کرده است. وی از خاطرات دوران تحصیل خود فقط همین قدر یادآور میشود که «در زمان گذشته، جوانان با امکانات بسیار کم اما با علاقه بسیار درس میخواندند.» اما او با تأسف اظهار میدارد که بعد از جنگهای داخلی سیستم آموزشی کشور بسیار آسیب دید.
استاد عبدالمنان بعد از فراغت از دارالمعلمین ننگرهار، در سال 1358 به کابل آمده و برای نخستین بار در مکتب ده دانا به حیث معلم مقرر میشود. وی بعد از مدتی در همان مکتب معاون تربیتی تعیین و بعد از آن نیز به حیث معاون تربیتی به لیسه خوشحال خان تبدیل میشود. او چندین سال در لیسه خوشحال خان وظیفه اجرا میکند و دوره عسکری وی نیز در همان زمان سپری میشود. با گذشت دوران عسکری، استاد عبدالمنان مدت 24 سال در لیسه حبیبیه منحیث معلم مشغول خدمت به فرزندان کشور می شود.
از آن جایی که معلمان در افغانستان با بیتوجهی دولت مواجه اند و اکثر آنان در شرایط بسیار نامساعدی زندگی میکنند، این معلم نیز بعد از یک عمر خدمت تاکنون به زندگی قناعتبخشی دست نیافته و حتا نتوانسته است صاحب یک نمره زمین و یا یک باب خانه شود. عبدالمنان که خانوادهاش اکنون به ده نفر رسیده است، تا حال در خانه کرایی زندگی میکند. او میگوید: «حامدکرزی رییس جمهور پیشین کشور، یک فرمان داده بود که برای معلمان زمین داده شود. ما برای ثبت نام به شاروالی مراجعه کردیم تا سوانح خود را نشان دهیم. اما از طرف شاروالی برای ما گفته شد که زمین وجود ندارد، اگر در آسمان جای میخواهید ما برای شما توزیع کنیم…»
از نظر استاد عبدالمنان، در مکتبهای دولتی بدون در نظرداشت واقعیتهای زندگی یک معلم برای آنان معاش تعیین شده است. از این لحاظ، وی میگوید معلمان در افغانستان مشکلات فراوانی دارند، از بیخانگی گرفته تا کمبود معاش و نبود امکانات زندگی: «یک معلم 8 تا 9 هزار معاش میگیرد. در حالی که کرایه یک خانه معمولی ده هزاز افغانی است. با این وضع معلم در چگونه خانهای باید زندگی کند؟ معلم هم انسان است و مریضی دارد و فرزندانش از وی خرج میخواهد.»
به گفته وی، معلمان در افغانستان با عالمی از مشکلات از لحاظ مادی و معنوی گرفتار اند، از این لحاظ نمیتوانند در صنف افکار شان را جمع کنند. از نظر استاد عبدالمنان، اگر شرایط زندگی یک معلم بهتر باشد، معلم میتواند وظیفه خود را خوبتر انجام دهد.
اما با وجود تمام این مشکلات، عبدالمنان از زندگی خود راضی است. چــون وی در کنــار لیـسه حبیـبیـه، در لیسه خصوصی رنا نمــبر 1 نیـز اجرای وظیفه میکند و میگوید که لیسه رنا نمبر 1 برای استادان خود معاش کافی پرداخت میکند.
او در عین حال به شدت پابند وظیفه است و در تربیه فرزندان کشور از هیچگونه تلاشی دریغ نمیکند. عبدالمنان تأکید دارد در کنار تعهد و پابندی استادان، وظیفه اداره مکتب است که نظم عالی را در مکتب پیاده کند. این استاد متعهد میگوید: «وظایفی که از طرف اداره برای ما داده میشود، تلاش میکنیم آن را به صورت احسن انجام دهیم. این که برخی اوقات به مشکلات برمیخوریم هم در تفاهم با اداره مکتب مشکلات را حل میسازیم.»
وی درمورد این که استادان در مکتب با چه مشکلاتی برمیخورند، گفت که عمدهترین مشکل آن است که استاد تدریس کند و شاگرد یاد نگیرد، که در چنین موارد نیاز است استاد علت اصلی بیاثر بودن درس را بیابد. او تصریح میکند: «در مکتب، شاگردان و استادان هر کدام میتواند به مشکلات درسی و اخلاقی مواجه باشد. اما اداره مکتب باید علت اصلی مشکلات را دریافته و در صدد رفع آن برآید.»
استاد عبدالمنان در رابطه به وظایف یک معلم میگوید: «معلم در قبال شاگرد خود باید احساس مسوولیت کند و مسلکی برخورد کند. معلم پدر معنوی است، باید مشکلات شاگردانش را با شفقت، مهربانی و تشویق رفع کند. اگر شاگردی به درس بیعلاقگی نشان میدهد ممکن است عوامل مختلف در بیعلاقگی وی دخیل باشد. برای آموزش بهتر لازم است معلم در دل شاگردانش جای بگیرد.»
از نظر این معلم تجربهکار، از یکسو جامعه افغانستان به اثر جنگها از لحاظ اخلاقی زیانمند شده و از سوی دیگر وسایل ارتباطی و رسانههای همگانی در حالی در اختیار مردم قرار گرفته است که هنوز فرهنگ استفاده از آنها به میان نیامده است. او گفت: «شاگردانی هم هستند که سر صنف خواب میروند، وقتی دقیق ارزیابی کنیم فهمیده میشود که تا ناوقت شب سریال تماشا کرده و بیخواب شده. عدهای دیگر هم غرق در فیسبوک اند.»
استاد عبدالمنان نشر برخی سریالها و برنامههای رسانهای را نیز باعث بدآموزی اطفال و جوانان میپندارد. اما او در چنین حالتی تأکید دارد که معلمان باید در کنار آموزش علم به شاگردان شان، اخلاق و تربیه نیز به آنان بیاموزد.
عبدالمنان تأکید دارد معلمی وظیفه پیامبران است و اگر کسی معلمی را با اخلاص و صداقت انجام دهد، سعادت دنیا و آخرت نصیب وی خواهد شد. اما این استاد با تجربه به این نظر است که شغل معلمی مشکلات خاص خود را نیز دارد.
او با اشاره به این که جامعه افغانستان دوره طولانی جنگ را سپری کرده است، یکی از اساسیترین مشکلات معلمی را نبود ظرفیت علمی و مسلکی عنوان میکند. عبدالمنان میگوید: «معلمان به مشکل پایین بودن ظرفیت علمی هم مواجه اند. در جریان چندین سال که ما شاهد بودیم، آن گونه که لازم بوده است به ظرفیت معلمان توجه صورت نگرفته است. هرچند برخی اقدامات نمایشی چون سمینارها و ایجاد دارالمعلمینها از سوی دولت صورت گرفته است، اما این اقدمات چندان تأثیرگذار نبوده است.»
این استاد سابقه چشم دیدهای خودش را در زمینه اقدامات نمایشی دولت چنین بیان میدارد: «ما چند بار در سمینارهایی اشتراک کردیم که با نام مکتب دوستداران طفل برگزار شده بود، در حالی که این کار اصلاً در افغانستان قابل تطبیق نیست و هیچ مکتبی را در شهر کابل نمیتوان یافت که چنین چیزی را تطبیق کرده باشد.»
از سوی دیگر، با وجودی که در افغانستان سالانه هزینههای هنگفتی در سکتور معارف به خرج میرسد اما استاد عبدالمنان انتقاد دارد که هنوز سرمایهگذاری روی معارف در کشور صورت نگرفته است. او میگوید: «در مقایسه با کشورهای دیگر، در افغانستان بالای معارف سرمایهگذاری صورت نگرفته است. همچنان با توجه به اهمیتی که معارف در زیرساختهای جامعه دارد اما حکومتها تاکنون سرمایهگذاری چندانی در بخش معارف انجام ندادهاند.»
وی همچنان از پایین بودن سطح کیفیت در معارف کشور یاد کرده و علت این مسأله را ناشی از اقدامات اخیر دولت میداند. به گفته او، دولت اخیراً امتیازات معلمان را قطع کرده و آنان را با مشکلات بیشتری گرفتار کرده است: «همان گونه که دیگر شهروندان نیاز به اعاشه دارند، معلم هم دارد. نظر به تجربه من، در گذشتههای دور، برای معلمان ضمن معاش، کوپون داده میشد تا زندگی آنان خوبتر پیش برود…حال سیستم تغییر خورده و دولت به معلمان معاش کم میدهد و ضمن این که خانه برای معلمان داده نشده است، ماکولات زمستانی معلمان هم قطع شده است. نمیدانم که برداشت حکومت از معلم چه است، آیا معلم در زمستان شکم ندارد و نیاز به نان ندارد؟!»
استاد عبدالمنان در کنار انجام وظیفه معلمی، تلاش کرده است داستانهایی را هم بنویسد. او مجموعهای از داستانهای کوتاه را به زبان پشتو زیر نام «تاریخ بیا تکراریږي» نوشته است اما به لحاظ عدم امکانات مالی تاکنون نتوانسته این مجموعه داستانهایش را به چاپ برساند. همچنان وی میگوید که دو سه اثر را آماده چاپ دارد، اما هزینه چاپ آن را ندارد تا چاپ کند. یکی از آثار این استاد با تجربه، مجموعه اشعارش است و کتاب دیگر وی که به زبان پشتو است، «د ژغورنه لار» نام دارد که در رابطه به شرایط کنونی کشور نوشته است.