در کنار افزایش روزافزون خشونتهای فزیکی و روانی در برابر زنان، اخیراً اعتیاد نیز به مثابۀ یک چالش رو به گسترش دامنگیر زنان شده است. نظر به آخرین آمار، در حال حاضر، نزديك به 3.6 ملیون معتاد در کشور وجود دارند که از آن جمله بیش از 800 هزار تن آنان را زنان و یک ملیون دیگر را کودکان تشکیل میدهند. یافتههای کلیدگروپ نشان میدهد در بیشتر موارد، مردان عامل عمدۀ اعتیاد زنان و کودکان بوده است. در کنار آن، قابل دسترس بودن مواد مخدر، بیکاری، فقر و مهاجرتها نیز از عوامل دیگر افزایش شمار معتادان زن در کشور خوانده میشود. با این حال، شماری از نمایندگان در شورای ملی، حکومت را به نداشتن ارادۀ جدی برای مبارزه با افزایش کشت مواد مخدر و جلوگیری از افزایش شمار معتادان متهم میکنند. در کنار افزایش روزافزون خشونتهای فزیکی و روانی در برابر زنان، اخیراً اعتیاد نیز به مثابۀ یک چالش رو به گسترش دامنگیر زنان شده است. نظر به آخرین آمار، در حال حاضر، نزديك به 3.6 ملیون معتاد در کشور وجود دارند که از آن جمله بیش از 800 هزار تن آنان را زنان و یک ملیون دیگر را کودکان تشکیل میدهند. یافتههای کلیدگروپ نشان میدهد در بیشتر موارد، مردان عامل عمدۀ اعتیاد زنان و کودکان بوده است. در کنار آن، قابل دسترس بودن مواد مخدر، بیکاری، فقر و مهاجرتها نیز از عوامل دیگر افزایش شمار معتادان زن در کشور خوانده میشود. با این حال، شماری از نمایندگان در شورای ملی، حکومت را به نداشتن ارادۀ جدی برای مبارزه با افزایش کشت مواد مخدر و جلوگیری از افزایش شمار معتادان متهم میکنند.
مردان عامل اعتیاد زنان
کلیدگروپ طی صحبتی با شماری از معتادان زن دریافته است که در بیشتر موارد مردان زمینۀ روی آوردن زنان به مواد مخدر را فراهم ساخته و اغلب به جبر آنان را به استفاده از این مواد وادار میکنند. آگاهان نیز به این باور اند که مردان در اغلب موارد به منظور ارضای خواهشات نفسانی و در برخی موارد برای درمان مشکلات صحی به زنان شان مواد مخدر میدهند.
مریم 23 ساله (نام مستعار) یکی از این قربانیان است. او را در یکی از مراکز نجات سنتر (که در بخش معتادان کار میکنند) در حالی که آخرین روزهای دوران بارداری چهارمین فرزندش را سپری میکرد، ملاقات کردم. زنی جوان اما با چهرۀ خسته و تن ضعیف. صحبتهای آغازین او توأم با گریه بود. سخنان و چهرهاش درد عظیمی را بازگو میکرد و معلوم بود در راهی که روان است ناخواسته آمده است. در صحبتهایی که با او داشتم دریافتم که روزهای تلخ زندگی او درست از دوران کودکیاش آغاز شده است.
او در سن پانزده سالگی با مردی که در حال حاضر شوهرش است، بدون رضایت خانوادهاش در ایران ازدواج کرد و پس از آن به افغانستان آمد. مریم میگوید:”وقتی از ایران آمدیم، بچه کاکای شوهرم که معتاد بود با شوهرم زیاد نشست و برخاست داشت و در این مدت او را تشویق میکرد تا از مواد استفاده کند، تا این که موفق شد. بعدها شاهد ضعیف شدن و پژمرده شدنش بودم. او بالاخره من را هم مجبور به استفاده از مواد مخدر کرد.”
به گفتۀ او، شوهرش بارها او را به استفاده از مواد مخدر تشویق کرد اما وقتی جواب رد شنید به جبر و شکنجه وی را وادار به استفاده از این مواد ساخت. او افزود:”شوهرم میگفت چیزی که من عمل دارم تو هم باید داشته باشی؛ چون وقتی خودش ضعیف میشد میگفت تو هم باید مثل من شوی. اول من نمیکشیدم اما او مرا شکنجه میکرد و حتا سیخ را داغ میکرد و بر دستهایم میگذاشت. موهایم را تراشید و خانه را بر سرم خراب کرد، تا من مجبور شدم از مواد استفاده کنم.”
از آن زمان درست نه ماه میگذرد. مریم در این مدت از مواد مختلف چون چرس، پودر، مشروبات و شیشه استفاده کرده است. پس از آن نیز او بارها مورد لت و کوب شوهرش قرار گرفته است، تا این که مجبور شده سه فرزندش را رها کند و به حقوق بشر پناه آورد.
مریم میگوید:” او (شوهرش) طفلهایم را از من گرفت و رفت. من هم بالاخره مجبور شدم به حقوق بشر مراجعه کنم و از آن طریق به خانۀ امن معرفی شدم، تا این که خانوادهام را پیدا کردم.” وی اکنون میخواهد با ترک اعتیاد زندگی عادی خود را دوباره احیا کند.
مرضیۀ 35 ساله (نام مستعار) قربانی دیگر مواد مخدر است. او نیز چهار فرزند دارد و در حال حاضر در مرکز تداوی سانگه آماج به منظور صحتیاب شدن به سر میبرد.
مرضیه نیز همانند مریم توسط شوهرش به مواد مخدر روی آورده است. اما شوهر مرضیه مواد مخدر را برای درمان دردهای دوران بارداری به او خورانده است. مرضیه میگوید: “اولین باری که معتاد شدم در دوران حاملگی نخستین فرزندم بود (14 سال پیش). مشکلات صحی زیادی داشتم و شوهرم هم به من تریاک میداد تا راحت شوم و کمی که میخوردم دردم تسکین میشد و من استراحت میکردم، تا این که متوجه شدم بدون آن بدنم را درد میگیرد.”
از آن زمان به بعد مرضیه چهار بار مواد مخدر را ترک کرده است، اما چون شوهرش از این مواد استفاده میکرده است، به ناچار او دوباره به آن روی میآورد. او میگوید: “وقتی دومین فرزندم را حمل میکردم، برادر شوهرم برایم پودر آورد و گفت که این به دردهایت تسکین میدهد و خاصیت اعتیادآور هم ندارد، این گونه بود که دوباره به مواد مخدر رو آوردم. شوهرم هم من را تشویق میکرد؛ چون میخواست وقتی او با برادرش مواد استفاده میکند من بالای آنها قهر نشوم.”
دختر هفت سالۀ مرضیه نیز توسط پدرش معتاد به مواد مخدر شده است، اما حالا او هم در زیر تداوی در یکی از مراکز ترک اعتیاد در شهر کابل قرار دارد. مرضیه عزم ترک اعتیاد را دارد اما از آیندۀ پسر شش سالهاش نگران است. او میگوید: “بچۀ شش سالهام پیش شوهرم است و نمیدانم کجا هستند. پسرم هم غیرمستقیم معتاد است؛ چون از دود مواد مخدری که پدرش میکشید او هم معتاد شده است.”
شکیبای 31 ساله باشندۀ اصلی ولایت لوگر، مدت یک سال است که از مواد مخدر استفاده میکند. او عامل اصلی اعتیادش به مواد مخدر را شوهرش خوانده و میگوید: “من مدت یک سال است که از مواد مخدر استفاده میکنم. شوهرم 12 سال است که تریاک استفاده میکند و دود آن بالای من و فرزندانم هم تأثیر کرده بود تا این که بالاخره خودم هم به آن روی آوردم. اولادهایم هم غیرمستقیم معتاد هستند.”
اینها نمونههایی از هزاران زنی هستند که ناخواسته به اعتیاد رو آوردهاند و در بسیاری موارد شوهران شان زمینهساز اعتیاد آنها بودهاند.
فوزیه، کارمند اجتماعی نجات سنتر (یکی از مراکز تداوی معتادان)، نیز بر نقش شوهران در رو آوردن زنان به اعتیاد تأکید نموده و میگوید در بسیاری موارد مردان به منظور ارضای خواهشات نفسانی شان زنان را وادار به استفاده از مواد مخدر میکنند. او گفت: “تا جایی که ما تجربه کردهایم، بیشتر خانوادهها زنان را مجبور به استفاده از مواد مخدر میکنند. شوهران میخواهند زنان خود را طبق میل خود بسازند و به آنها مواد میدهند.”
داکتر خالده که مدت پنج سال است در یکی از مراکز تداوی معتادان زن خدمت میکند، بر عوامل دیگر اعتیاد زنان اشاره نموده و میگوید: “در کنار استفادۀ شوهر از مواد مخدر، عوامل دیگری چون بیکاری، مهاجرتها و قابل دسترس بودن مواد مخدر در اعتیاد زنان نقش عمده داشته است.”
گفته میشود که بیشتر استفاده کنندگان مواد مخدر در شهرهای بزرگ کشور میباشند و این زنان برای درمان شان بیشتر از این پدیده منحیث ادویه استفاده میکنند و برای آرامش و خواباندن کودکان شان، به آنان نیز مواد نشهآور میدهند. بنابر گفتههای مسوولان وزارت مبارزه با مواد مخدر، این زنان ابتدا از تریاک استفاده میکنند و زمانی که اثرگذاری آن کم شد، به هیرویین و دیگر مواد رو میآورند.
یک ملیون کودک و 800 هزار زن معتاد
به اساس سروی مشترک سال 2015 ادارۀ مبارزه با مواد مخدر و تنفیذ قانون وزارت خارجۀ ایالات متحدۀ امریکا(INL) ، وزارت صحت عامه و وزارت مبارزه با مواد مخدر افغانستان، در حال حاضر، 3.6 ملیون تن در کشور به مواد مخدر معتاد هستند. این رقم در سال ٢٠١٢ میلادی، 1.6 ملیون و در سال 2009 میلادی، 960 هزار تن تثبیت شده بود. محمد حنیف دانشیار، سخنگوی وزارت مبارزه با مواد مخدر، میگوید از میان 3.6 ملیون معتاد، 800 هزار تن آن زنان و یک ملیون تن آن را کودکان تشکیل میدهند، در حالی که بر اساس سروی سال 2012، شمار زنان معتاد 250 هزار تن و شمار کودکان معتاد نیز به 250 هزار تن میرسیدند. با این حال، آگاهان امور و مردم از افزایش معتادان به خصوص زنان و کودکان در کشور ابراز نگرانی میکنند. به گفتۀ آنان، در گذشته، زنان معتاد دور از چشم اجتماع مواد مخدر استفاده میکردند اما در این اواخر در ملاء عام از این مواد استفاده میکنند. محمدامین، دستفروش در پل سوخته، میگوید: “یکی دو سال میشود که در میان معتادان پل سوخته، زنان هم دیده میشوند. حدود 12 زن هستند که در بین مردان مواد استفاده میکنند اما بعضی از آنها مواد را میگیرند و میروند.” به گفتۀ او، در گذشته شاهد چنین مواردی نبوده است اما زنان امروزه بیباکانه در میان مردان یکجا از مواد مخدر استفاده میکنند.
محمد عالم، یکی دیگر از دستفروشان در منطقۀ پل سوختۀ شهر کابل، میگوید:”زنان تعداد شان زیاد است، حتا در زیر پل هستند و شب و روز خود را آن جا سپری میکنند.”
قربان که غرفۀ کوچکی در پل سوخته دارد، نیز میگوید:”همۀ زنان جوان هستند. یک دختر خردسال هم است که گدایی میکند و بعد پول آن را مواد میخرد و خانه میبرد. تعداد شان روز به روز زیاد شده میرود.”
فوزیه، کارمند اجتماعی نجات یکی از مراکز تداوی معتادان، میگوید:”در گذشته حدود 30 درصد مریضان ما زنان بودند اما حالا به 80 درصد رسیدهاند. در حال حاضر، زنان در باغ علی مردان و سایر مناطق در ملاء عام و همراه با مردان یکجا مواد مخدر دود میکنند.” به گفتۀ او، هیرویین، کراک، شیشه، تریاک و چرس موادهایی است که زنان از آنها استفاده میکنند.
قابل دسترس بودن مواد
در این حال، داکتر سید جاوید بدخش، معاون تخنیکی ریاست کاهش تقاضای مواد مخدر وزارت صحت عامه، به قابل دسترس بودن مواد مخدر اشاره نموده و میگوید: “کشور ما تولیدکنندۀ مواد مخدر است. این امر خود اولین کسانی که در ساحات قرار دارند را متأثر میسازد. بیکاری، معلولیتها و مهاجرتها هم در ترویج استفاده از مواد مخدر نقش داشته است. اما قابل دسترس بودن مواد عمدهترین عاملی است که برای ما هم یک چالش به شمار میرود.” به گفتۀ وی، آنان چندین بار این موضوع را با حوزههای امنیتی و وزارت امور داخله شریک ساختهاند اما آن گونه که باید در زمینه کار نشده است.
شماری از باشندگان کابل نیز میگویند که دستفروشان به صورت عادی و در ملاء عام مواد را به معتادان میفروشند اما پولیس در زمینه کاری نمیکند. اما سید مهدی کاظمی، سخنگوی معینیت مبارزه با مواد مخدر وزارت امور داخله، از برخورد قاطعانۀ شان در برابر فروشندگان مواد مخدر خبر داده و میگوید: “ما تنها در سال 1394 حدود 800 دستفروش را دستگیر کردیم و این نشان میدهد که ما کارهای زیادی انجام دادهایم.”
او همچنان میافزاید: “هرگاه کسی شکایت یا انتقادی دارد به ما همکاری نمایند و گزارش خود را بدهند تا ما اقدام به دستگیری آنان کنیم.”
عدم ارادۀ حکومت برای تداوی معتادان
مسوولان وزارت مبارزه با مواد مخدر و وزارت صحت عامه میگویند در حال حاضر، در 31 ولایت کشور، 110 مرکز تداوى براى معتادان وجود دارد که سالانه ظرفیت تداوى حداکثر 40 هزار معتاد را دارد. به گفتۀ آنان، این مراکز دارای 15 بستر تا 1500 بستر است که در یک زمان ظرفیت بستری کردن 3700 معتاد را دارد. از میان 110 مرکز تداوی تنها 18 مرکز آن مختص به تداوی زنان معتاد است.
داکتر سید جاوید بدخش، معاون تخنیکی ریاست کاهش تقاضای مواد مخدر وزارت صحت عامه، میگوید در این مراکز بیماران از دورههای 45 روز تا 90 روز تحت تداوی قرار میگیرند. به گفتۀ وی، معتادان 45 روز تحت درمان قرار میگیرند، بعد آموزشهای ابتدایی مربوط به ترک اعتیاد، مهارتهای زندگی و درسهای روانشناسی برای شان ارائه میشود.
داکتر بدخش میافزاید:”در 31 ولایتی که مراکز تداوی بستردار داریم، برنامههای تداوی در داخل منزل هم داریم، بنابراین ما مریضانی را که نمیخواهند هویت شان افشا شود در خانهها تداوی میکنیم.”
در حالی که سالانه 40 هزار معتاد در مراکز ترک اعتیاد تداوی میشوند اما گفته میشود که شمار زیادی از آنان به نسبت مشکلاتی چون بیکاری و قابل دسترس بودن مواد مخدر دوباره به استفاده از این مواد روی میآورند. داکتر بدخش هرچند آمار ریلپس (بازگشت دوباره به اعتیاد پس از تداوی) را بلند میخواند اما رقم مشخصی ارایه نمیکند. او میگوید:”سروی دقیق در مورد شمار ریلپس وجود ندارد اما سروی که در کشورهای پیشرفته صورت گرفته 70 تا 80 درصد ریلپس در میان مریضان وجود دارد؛ چون خاصیت این بیماری همین است. در کنار عوامل بیرونی مثل بیکاری، نشستن با دوستان معتاد و قابل دسترس بودن مواد در افغانستان ممکن شمار آن بیشتر باشد.” اما او این رقم را نزد خانمها کمتر خوانده و میافزاید: “شمار ریلپس در زنان به دلیل این که با اجتماع کمتر به تماس هستند نسبت به مردان کمتر است، مگر این که شوهران شان معتاد باشند و آنها را تشویق کنند که دوباره به مواد مخدر روی بیاورند.”
در این حال، خداداد عرفانی، یکی از اعضای کمسیون مبارزه با مواد مخدر ولسی جرگه، حکومت را به نداشتن اراده برای تداوی معتادان متهم نموده و امکانات موجود برای تداوی آنها را ناکافی میخواند. او میگوید: “در ولایتهای چون هرات، تخار، بدخشان و بغلان که ما بازدید داشتیم زنان و اطفال زیادی معتاد هستند اما نظر به تعداد مریضان، ظرفیتهای تداوی بسیار ناچیز است و همه به امکانات صحی دسترسی ندارند، به خصوص زنانی که در مناطق دورافتاده هستند.”
عرفانی علت اصلى رو آوردن دوبارۀ افراد به مواد مخدر را در نبود برنامههاى کارآموزى و ایجاد شغل براى معتادان دانسته و نهادهاى مسوول را به کمکارى در این زمینه متهم کرد. وی همچنان گفت: “حکومت ارادهای برای رسیدگی به این مریضان ندارد و وزارت مبارزه با مواد مخدر هم پالیسی که روی آن حساب شود، ندارد. در کنار حکومت، جامعۀ جهانی هم توجهی ندارند.”
اما وزارت مبارزه با مواد مخدر از تلاشها برای بلند بردن ظرفیتها در جهت تداوی معتادان سخن میگوید. محمد حنیف دانشیار، سخنگوی این وزارت، میگوید:” در سالهای گذشته تلاشهای زیادی به خرج دادیم تا ظرفیت تداوی خود را بلند ببریم و حالا هم تلاشها وجود دارد تا ظرفیت تداوی بیشتر شود. ایجاد مرکز ملی احیای امید در کمپ فنکس از جملۀ همین تلاشها است. این کار در ولایت ننگرهار و هلمند هم جریان دارد تا چنین کمپلکسهایی ایجاد شود.”
به گفتۀ او، جلوگیری از افزایش شمار معتادان در اولویت کاری وزارت مبارزه با مواد مخدر قرار دارد و آنان به این منظور برنامهای را تحت عنوان ” بسیج ملی برای مبارزه با مواد مخدر” به هدف جلوگیری از استفادۀ مواد مخدر و ارایۀ آگاهی از اضرار این پدیده، با وزارتهای حج و اوقاف، معارف، ارگانهای محلی و شوراهای مردمی آغاز کردهاند.
از سویی هم، وزارت صحت عامه، رسیدگی به این معضل را از اولویتهای این وزارت میخواند اما پایین بودن سطح آگاهی مردم، مشکلات امنیتی، قابل دسترس بودن مواد مخدر برای مردم و کمبود بودجه در این وزارت را از چالشهای عمدهای میخواند که دستآوردها و کارکرد آنان را متأثر ساخته است.
این در حالی است که شمارى از آگاهان، ضمن هشدار از افزایش روزافزون شمار معتادان در کشور، مىگویند که اگر پروسۀ تداوى و کاریابى براى معتادان، مورد توجه بیشتر دولت و جامعۀ جهانى قرار نگیرد و پول کافی در این بخش اختصاص داده نشود، افغانستان تا ده سال دیگر، با رقم بیشترى از معتادان روبهرو خواهد بود، که این مىتواند یک چالش بزرگ بعد از امنیت براى کشور باشد.