ads

محاکمهء ستمگران؛ حق مردم افغانستان

افغانستان بعد ازکودتای ثور به محلی از کشتار، ستم و تجاوز مبدل گشت. مردم افغانستان به نام ها و تمسک های مختلفی چون انقلاب، آزادی، برابری، عدالت، کمک های انترناسیونالیستی، دین، جهاد، شریعت و مبارزه علیه تروریزم، مورد غارت قرار گرفتند و خون دادند؛ اما هیچگاه از آنانیکه با این همه قساوت، چنین وضعیتی را بر این مردم مستولی ساختند، نه تنها بازخواستی صورت نگرفت که هریک ازین ناقضان، بر چوکی های قدرت لمیده و بار دیگر با  تکرار همان مقوله ها، به فساد و غارت مشغول گشتند.

نویسنده: The Killid Group
27 حوت 1388
محاکمهء ستمگران؛ حق مردم افغانستان

افغانستان بعد ازکودتای ثور به محلی از کشتار، ستم و تجاوز مبدل گشت. مردم افغانستان به نام ها و تمسک های مختلفی چون انقلاب، آزادی، برابری، عدالت، کمک های انترناسیونالیستی، دین، جهاد، شریعت و مبارزه علیه تروریزم، مورد غارت قرار گرفتند و خون دادند؛ اما هیچگاه از آنانیکه با این همه قساوت، چنین وضعیتی را بر این مردم مستولی ساختند، نه تنها بازخواستی صورت نگرفت که هریک ازین ناقضان، بر چوکی های قدرت لمیده و بار دیگر با  تکرار همان مقوله ها، به فساد و غارت مشغول گشتند.

 توهیني بالاتر ازین به ملت افغانستان چیست که قصابی به نام اسدالله سروری اعلان میدارد “بیگناه است و میخواهد به زودی از زندان رها گردد و در رهبری مردم افغانستان نقش ایفا کند”، که خود وضعیت و روزگار بد امروزی وطن ما را به نمایش میگذارد.  

درین 30 سال، در کشور ما بیش از یک و نیم ملیون انسان به قتل رسیده، به دختران جوان تجاوز صورت گرفته و در هر دوره، کله منارهایي ازین مردم ساخته شده که موجودیت 180 گور دستجمعی در کشور، واقعیت این کشتارها و بدمستی های عده ای ستمگر را بر زندگی و مال و منال مردم به درستی بازگو میکند. اما همین ستمگران و قاتلان مردم اند که امروز نیز بر فرق مردم افغانستان سوار شده و به نام این مردم، تجارت سیاسی میکنند. قتل عام های کیراله، هرات، کابل، یکاولنگ، افشار، آویختن لست 13 هزار نفر بر دروازهء وزارت داخله، گورهای دستجمعی هرات، فراه، پلچرخی، چمتله، بدخشان و جاهای دیگری که  تا هنوز کاوش نشده، نشان میدهند که بالاخره در هر دورهء از قدرت، قاتلانی بر این ملک چه شباخون زده و این همه هستی مردم چگونه برباد رفته و هزاران خانواده را در سوگ عزیزان شان نشانده اند؛ اما تا حال از هیچ یک ازاین ستمگران و جانیاني که دست شان تا مرفق به خون مردم غرق است، نه بازپرسی صورت گرفته و نه در آینده، نشانی از چنین بازپرسی به نظر می آید.

بعد از کنفرانس بن و حضور جامعهء جهانی در افغانستان و تبلیغ عدالت، دموکراسی و حقوق بشر، این امید نزد مردم سبز گشت که گویا به زودی با قاتلان مردم افغانستان، حساب و کتابی صورت خواهد گرفت و به این خاطر ناقضان حقوق بشر به تب لرزه افتاده، به سوراخ ها خزیدند. اما بعد ازین که برخی از آنان بار دیگر بر پله های قدرت نصب شدند و آقای  لخضربراهیمی اعلان کرد که “عدالت را فدای صلح میسازد”، آب سردی بر توقعات مردم افغانستان ریخت. با این همه، نهادهای جامعهء مدنی و حقوق بشری، از پا نمانده و تلاش هایي را برای مستند سازی و ایجاد پروژهء عدالت انتقالی آغاز نمودند و طی چند سند از سوی نهادهای بین المللی حقوق بشر، نام تعدادی ازین ناقضان درج و برای جهانیان اعلان گردید. تا اینکه کمیسیون حقوق بشر افغانستان گزارش مبسوطی ازین پروژه را در اختیار رئیس جمهور افغانستان قرار داد؛ چیزیکه تا حال رئیس جمهور نه تنها کوچکترین ترتیب اثری به آن نداده که پای ناقضان حقوق بشری را بیشتر بر راس قدرت باز نموده است.

درین میان؛ این ناقضاني که در ارگانهای مختلف دولت، از جمله پارلمان از نفوذ بالایي برخورداراند، در بحبوحهء کار عدالت انتقالی، یکباره منشوری را طرح نموده و در یازدهم دلو 1385 آنرا به تصویب هردو اتاق پارلمان رساندند که درآن تمامی جنایتکاران گذشته، رسماً بخشیده شده، صلاحیت محکمه و پیگرد آنان از سوی هر ارگانی مردود قرار داده شد. این تصویب، آب سردی بر تمامی فعالیت های بشردوستانه در افغانستان ریخت و بسیاری از فعالان جامعهء مدنی و نهادهای حقوق بشری، چشم به رئیس جمهور افغانستان که خود را مدافع حقوق حقهء مردم نشان میدهد، داشته و فکر میکردند که رئیس جمهور، با توشیح این منشور ظالمانه و ستمگرانه، خبط بزرگ تاریخی را مرتکب نخواهد شد؛ اما با درد و دریغ که رئیس جمهور نیز بر روی یک ونیم ملیون شهید افغانستان و امید خانواده ها و در مجموع مردم افغانستان، پا گذاشت و این منشور را توشیح کرد و در جریدهء رسمی نیز به چاپ رسید.

بعد ازین توشیح؛ فعالان و نهادهای جامعهء مدنی افغانستان و دیده بان حقوق بشر سازمان ملل، تلاش هایی را به راه انداختند تا رئیس جمهور، این توشیح را پس بگیرد و راه را برای محاکمهء این قاتلان و چپاولگران باز دارد. این نه تنها خواست این نهادهاست که خواست تمامی مردم افغانستان میباشد؛ زیرا در افغانستان کمتر خانواده اي را میتوان یافت که درین سی سال به شکلی مورد نقض حقوق بشر قرار نگرفته باشد. مبارزه برای خنثی نمودن این شگرد که پا ماندن واضح بر خون یک و نیم ملیون شهید و تجاوز بر حقوق ملت افغانستان است، وظیفهء هر انسان با وجدان و ستم ناپذیریست. درین راستا نقش آن عده از رسانه های افغانستان که در مشت جنگسالاران و ناقضان حقوق بشر قرار ندارند، خطیر بوده که باید صادقانه و انسانی تلاش نمایند و صدای عدالتخواهی این نهادها و در مجموع مردم افغانستان را بلند نگهدارند تا رئیس جمهور افغانستان توشیح اش را از چنین منشور ضد بشری، بر دارد و جامعهء جهانی را بیشتر متوجه این امر بزرگ نماید؛ زیرا تا زمانیکه قاتلان مردم محاکمه نشوند و همچنان بر چوکی های قدرت قرار داشته باشند، مردم افغانستان به طور قطع از وضعیت راضی نشده که هم به ضرر ادارهء افغانستان و هم حضور جامعهء جهانی در افغانستان میباشد.  

 

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید

به اشتراک بگزارید

طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA