سیاست خارجی کشور همواره متأثر از تحولات شگرف و عمیق بینالمللی و منطقهای بوده است؛ زیرا موقعیت منحصر بفرد ژئوپولیتیک افغانستان به گونهای است که همواره در سیر تحولات راهبردی به عنوان یکی از اجزای جدا ناپذير استراتژیهای جهانی محسوب شده و این امر سبب شده تا تحولات بینالمللی نیز متقابلا بر رفتار و سمت گیریهای استراتژیک در سیاست خارجی این کشور بسیار مؤثر باشد.
بنابراین، همواره میزان و کم و کیف درک این شرایط، تعیین کننده چگونگی تامین منافع گوناگون داخلی وخارجی افغانستان میباشد.
بر این اساس در اوایل سقوط حکومت طالبان سیاست خارجی افغانستان بسیار خوش بینانه و به منزل مقصود رسیده حساب می شد، ولی با گذراندن تحولاتی جدید باید به تدریج محتاطانه و در مسیری عمل گراتر قرار می گرفت.
در واقع تحلیل و بررسی سیاست کشور مستلزم مطالعه در دو مقطع متفاوت از ساختار نظام بینالملل است: مقطع نظام دو قطبی از 1979 تا 1989میلادی و مقطع نظام کنونی یک قطبی که از 1989 به بعد است.
در مجموع و با توجه به ظرفیتهای کنونی توان کنش بینالمللی و به ویژه منطقهای افغانستان، اعم از ویژگیهای ژئوپلیتیک آن در تعاملات بینالمللی، مستلزم مرحلهبندی استراتژیک با یک مدیریت درست کنش یا دیپلوماسی هوشمندانه بر مبنای اصول حکومت و عزت کشور موثر واقع می گردد.
از سوی دیگر، نگاه ژئوپلیتیکی، تعیین کننده فعالیت مؤثر در سیاست خارجی است. زیرا ژئوپلیتیک به این معناست که کجا میتوانیم منافع بیشتری داشته باشیم. نگرش ژئوپلیتیکی در سیاست خارجی با ایجاد همگراییها و همکاری در توزیع منافع مشروع از طریق تبادل مزیتهای موجود، ضمن پیوند منافع متقابل، سبب مدیریت تضادهای سیاسی میشود.
شرایط موجود با در نظر داشت حضور قوت های خارجی در افغانستان برای تبدیل به یک بازیگر برتر منطقهای و فرا منطقوی و مؤثر در امور جهانی مهیا کرده است. دولت افغانستان برای ارتقای همه جانبه جایگاه فعلی خود که در معیارهای جهانی از طریق رسانه ها قابل توجه است، باید از وضعیت انتقالی و در حال گذار نظام جهانی نهایت بهره برداری نماید و در قالب همکاریها و اتحادیههای بینالمللی و با حضور مؤثر در پیمانهای استراتژیک منطقهای و فرا منطقهای، تلاش بیشتر کند تا با ایفای نقش مشارکتی برای تامین اهداف و تدابیر بزرگ داخلی و خارجی خود با این سازمانها در تصمیم گیریهای جهانی و منطقوی حضور مؤثر داشته باشد.
در این فرآیند، هر کشوری به خصوص افغانستان که باید خود را با پیمانهای مختلف متصل و مرتبط نماید، در شرایط بهتری قرار داشته و از امواج طوفانی گسترده جهانی شدن کمتر آسیب میبیند.
در وضعیت موجود تدوین و ترتیب همچون سیاست به منافع همه جانبه ملی افغانستان تطابق داشته، امکان آن را موثر می سازد تا افغانستان شریک مساوی الحقوق بخصوص در منطقه، جایگاه خود را پیدا کند و از این زیادتر آسیب پذیر نباشد.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید