ads

سی ‏سال خدمت طبي، بدون فيس

طبابت شغلي است كه ايمان داري و تعهد قوي مي طلبد. وقتي اين شغل با انگيزه و ايمان همراه گردد، بدون شك ارزش والاي آن غيرقابل شمارش است. داكتر يا طبيب كسي است كه با حيات انسان سر و كار دارد و نجات جان انسان ايثار و خودگذري را نيازمند است.

نویسنده: The Killid Group
14 سرطان 1390
سی ‏سال خدمت طبي، بدون فيس

طبابت شغلي است كه ايمان داري و تعهد قوي مي طلبد. وقتي اين شغل با انگيزه و ايمان همراه گردد، بدون شك ارزش والاي آن غيرقابل شمارش است.داكتر يا طبيب كسي است كه با حيات انسان سر و كار دارد و نجات جان انسان ايثار و خودگذري را نيازمند است.

قصهء زندگي اين شماره مجله كليد به بازتاب گوشه‏هايی از زندگي يك داكتر متعهد اختصاص يافته است كه در طول عمر خويش كوشش عام و تام انجام داده تا مردم از وي راضي باشد. رضايت مردم و بندگان خدا امري بوده است كه سفارش پدر اين داكتر به وي بوده و هرصبح و شام در گوش وي از زبان پدرش تكرار شده :” فرزندم! نبايد مردم از تو ناراضي باشد.”

داكترغلام حيدر وقتي وارد مكتب شاه دوشمشيره مي شود، به گفتهء خودش سواد كامل داشت. او در مكتب‏خانهء چنداول با فراگرفتن قرآن كريم و خواندن كتاب‏هاي شعري رايج در مكتب‏خانه؛ مثل پنج گنج نظامي، ديوان حافظ، گلستان سعدي، انوار سهيلي، نصاب الصبيان ابونصر فراهي و… ذهن خويش را آراسته ساخته و با فضاي فكري متفاوت از شاگردان ديگر، پا به مكتب مي گذارد.

داكتر غلام حيدر پس از شش سال آموزش در اين مكتب، وارد ليسه غازي مي شود و در سال 1345 از اين ليسه فارغ مي شود. وي با هوش و استعداد سرشاري كه داشت در امتحان كانكور در رشته طب كه رشته مورد علاقه اش مي باشد، قبول مي شود. داكتر غلام حيدر از جديت و قاطعيت خويش در انتخاب رشته اش مي گويد:”وقتي مميز امتحانات كانكور ديد كه من در تمام گزينه‏ها رشتهء طب را علامت گذاري كرده ام، به حيرت افتاد و گفت كه اشتباه كرده اي، بايد سه رشته را نشانه گذاري كني. چرا كه اگر در اين رشته قبول نشوي، بايد رشتهء ديگري مورد انتخاب شما قرار گرفته باشد.” وي مي افزايد در پاسخ گفتم اگر طب نشد اصلاً تحصيل نمي كنم!

داكتر غلام حيدر با يك سال تأخير به دليل وجود اغتشاش‏ها و مظاهره‏هاي سياسي در سال 1353 از پوهنتون كابل فارغ مي شود. وي در رشته جراحي درس مي خواند و با وجودي كه زمينه كار برايش در شفاخانه چهارصد بستر مهيا بوده است، به دليل عدم سازگاري روحيه اش با مسايل نظامي از انتخاب اين شغل ابا مي ورزد. بالاخره در سال 1356 در ديپارتمنت “انستيزي” شفاخانه صحت طفل وارد خدمت مي شود. داكتر غلام حيدر تا سال 1368 در اين شفاخانه مشغول به كار بوده و دوران خدمت خويش را با صداقت و ايمان داري كامل به پيش برده است.

وقتي آتش جنگ در كشور شعله ور مي شود، داكترغلام حيدر نيز همانند بسياري ديگر از هموطنانش، در كشور پاكستان مهاجر مي شود. او در زمان مهاجرت نيز با ارایه خدمات عامه از قبيل ايجاد يك مركز فرهنگي، تشكيل حلقه‏هاي خاص منقبت خواني و … يك شاهكار ديگري را نيز انجام مي دهد.

داكترغلام حيدر، در عالم مهاجرت كتاب‏هاي مختلف را مطالعه مي كند. در اين ميان، وي 27 جلد از تفسير قرآن كريم را با نام “تفسيرنمونه” كه رقم مجموعي آن در حدود 15هزار صفحه مي رسد، به حالت دست نويس بازنويسي مي كند. او با علاقه و اشتياقي كه در كودكي به قرآن كريم و تفسير آن داشته، به نوشتن تفسير قرآن كريم مي پردازد.

بدون شك نوشتن 15 هزار صفحه كار دشواري است، ولي داكترغلام حيدر با انگيزه و ايماني كه به اين امر دارد، در طي شش سال كار شبانه روزي اين برنامه را به پايان مي رساند. او از احساس نيرو و انرژي ناخود آگاهي كه حين نوشتن تفسير قرآن كريم كسب مي كند، ياد آور مي شود و مي افزايد:”با گذشت هر روز و نوشتن تعداد بيشتري از تفسير قرآن كريم، شوق و علاقه ام به اين كار نيز بيشتر مي شد.”

انگيزه اصلي وي از بازنويسي تفسير قرآن كريم اين بوده است تا حجم بزرگ تفسيرنمونه را كم‏تربسازد  كه حمل و نگهداري آن آسان تر شود، اما اكنون وي در نظر دارد تا با سپردن اين اثر به چاپ، اين تفسير در معرض استفاده ديگران نيز قرار گيرد.

داكترغلام حيدر از آموزه‏هاي بي نظيري كه در آيه‏هاي قرآني وجود دارد، به شايستگي بي همانندي ياد مي كند. او تأكيد مي كند كه اگر انسان با تدبر و تمركزلازم بر معنا و تفسير قرآن كريم دقت كند خواهد ديد كه تمام آموزه‏هاي زندگي در قرآن وجود دارد. وي از وجود نكته‏هاي ظريف علمي در آيه‏هاي قرآن خبر داده مي افزايد كه خداوند با بيان مثال‏هاي متعدد، مفاهيم را براي آموختن انسان ساده‏تر ساخته است. وي توجه به قرآن را در متن و كانون خانواده‏ها و مد نظر قراردادن آموزه‏هاي آن را در اصول تربيتي امر مهم مي داند كه امروزه توجه چنداني به آن وجود ندارد. به نظر وي اگر والدين امروز مثل گذشته اصول تربيتي شان را براساس آموزه‏هاي قرآن عيار سازند، بسياري از مشكلات كنوني در خصوص تربيت فرزندان حل خواهد شد.

داكترغلام حيدر با گذشت 66 سال از عمر خويش با همان انگيزه و هدف اوليه اش استوار و پايدار باقي مانده است. هرچند فعلاً اين داكتر كه تخصص به رشته جراحي دارد، كار رسمي را به پيش نمي برد، اما همواره مشغول خدمت و رسيدگي به مشكلات مردم است. اگر گاهي نياز باشد كه وي به افراد محتاج كمك نمايد، با اشتياق تمام اين كار را انجام مي‌دهد و مدام در امور خيريه و عام المنفعه پيشگام است.

داكتر غلام حيدر معتقد است كه تعهد و ايمان داري به شغل طبابت اقتضاي آن را دارد كه يك داكتر تنها به چيزي كه بايد فكر كند، نجات جان مريض است. وي به همين دليل براي نجات جان بيمار به ايثار و خودگذري دست يازيده است. به گفتهء وي:”بارها اتفاق افتاده كه يك مريض در حين عمليات جراحي به خون نياز پيدا نموده و توان خريد خون را نداشته، لذا او با پول شخصي اش خون تهيه نموده و جان مريض را نجات بخشيده است.”

او از زماني كه به شكل رسمي در شفاخانه كار نموده و در معاينه خانه شخصي اش مشغول ارايه خدمات بوده است، يك هدف را در چشم انداز كاري اش مد نظر قرار داده و آن رضايت مردم بوده است. او به اين امر تأكيد مي كند كه هركس در هر موقعيت و مقامي كه قرار دارد نبايد رضايت مردم را بر منفعت خودش ترجيح دهد. اعتقاد به اين اصل خدشه ناپذير باعث شده تا داكتر غلام حيدر در طول سي سال طبابت و ارايه خدمات طبي به مردم هرگز فيس از نزد مريض دريافت نكند.

او از اينكه مردم از وي راضي بوده و توانسته است، توصيه و نصحيت پدرش را تمثيل عملي ببخشد، بسيار خرسند و خشنود به نظر مي رسد. داكتر غلام حيدر وقتي به ياد مي آورد كه چگونه پدر مرحومش به دليل رضايت مردم از خدمات وي، از او تشكر مي كرد، خدا را سپاس مي گويد.

او به ياد مي آورد كه در طول سال‏هاي خدمت طبي، وقتي شب به خانه برمي گشت، پدرش از او تشكر مي كرد كه رضايت مردم را به دست آورده و اين جمله از زبان پدرش نقش ذهن و ضميرش شده است كه :”رضايت خداوند در رضايت بندگان اوست.” به اين دليل رضايت مردم و خدمت صادقانه و بدون توقع و چشمداشت مالي به بيماران سرلوحه كار اين داكتر جراح بوده است. او با اين اعتقاد راسخ باورمند است كه نبايد هدف اصلي زندگي رسيدن به پول با هر قيمتي باشد. به اعتقاد وي اگر انسان اين عقيده را در درون خويش برجسته سازد كه به هر صورت بايد زندگي كرد و آنگونه كه گفته اند:” شادبايد زيستن، ناشاد بايد زيستن” اما اهميت اين زيستن در آن است كه نگاه شما به مردم، به كار و رضايت خداوند و بندگان خداوند چگونه بايد باشد.

در واقع، همين انگيزه باعث گرديده تا او با بهتر شدن اوضاع در سال 1383 دوباره به وطن برگشته و ترك آغوش وطن براي وي دشوار بوده است. علي رغم اينكه سفر به كشورهاي خارجي و سپري كردن زندگي در آنجا براي او يك امر سهل و ساده بوده است، ولي هيچ‏گاه نكوشيده تا با قيمت ترك وطن رفاه و آسايش در ملك غربت را جستجو نمايد.

در نهايت، داكترغلام حيدر باورمند است تا زماني كه تعهد به مردم، وطن، ملت و ايمان داري راسخ به خداوند در ميان مردم نهادينه نگردد، طي نمودن مسير موفقيت و رسيدن به منزل مقصود امر آساني نخواهد بود.

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA