ads

سقط جنین؛ پدیده جدی نقض حقوق بشر در افغانستان

یافته‌هاى مشارکت رسانه‌هاى آزاد نشان مى‌دهد در مرکز و برخى ولایات، سالانه ده‌ها جنین سقط و در زباله‌دانى‌ها و جاهاى مختلف دفن می‌شوند. هم‌چنین، براساس این یافته‌ها، برخى از مادران، نوزادان شان را در شفاخانه‌ها و محلات دیگر رها نموده و از پرورش و حفظ آن‌ها دست می‌كشند.  

 

یافته‌هاى مشارکت رسانه‌هاى آزاد نشان مى‌دهد در مرکز و برخى ولایات، سالانه ده‌ها جنین سقط و در زباله‌دانى‌ها و جاهاى مختلف دفن می‌شوند. هم‌چنین، براساس این یافته‌ها، برخى از مادران، نوزادان شان را در شفاخانه‌ها و محلات دیگر رها نموده و از پرورش و حفظ آن‌ها دست می‌كشند.

یافته‌های مشاركت رسانه‌های آزاد حاكی است كه مادران در حالی نوازدان به‌ویژه نوزادان دختر شان را ترك می‌كنند كه رقم زیادی از مادران به دلیل به دنیا آوردن دختر، مورد تهدید و خشونت فامیلی قرار می‌گیرند.

روابط نامشروع برخى زنان و مردان به خصوص جوانان، یک از عوامل عمده سقط جنین در كشور است، اما دختر بودن و فقر، از عمده‌ترین عوامل رهایی نوزادان از سوى والدین آن‌ها در شفاخانه‌ها و محلات دیگر می‌باشد. این در حالى است که سقط جنین، به جز حالتى که استمرار جنین باعث خطر به حیات مادر باشد، رها کردن نوزاد در حالت بى‌سرنوشتى و خشونت علیه مادران، نقض حقوق بشرى است و جرم پنداشته مى‌شود.

سقط جنین

آمار مشخصی در مورد جنین‌هاى سقط شده در کشور وجود ندارد؛ زیرا این عمل به شکل پنهانى انجام مى‌شود و كار آمارگیری در این زمینه را با مشكل روبه‌رو می‌سازد. اما به اساس معلومات برخى منابع، سالانه بیش از ٧٠ جنین سقط شده، تنها در زباله‌دانى‌هاى شهر کابل یافت مى‌شوند. عبدالبصیر اخوندزاده که از سه سال به این‌طرف به حیث مدیر مراقبت ریاست تنظیف شاروالى در ساحه گزگ ولسوالى بگرامى کابل ایفاى وظیفه مى‌کند، به مشارکت رسانه‌هاى آزاد گفت که ماهانه دو تا سه جنین سقط شده در بین زباله‌ها در این ساحه یافت مى‌شوند. این در حالى است که بیش‌ترین زباله‌هاى شهر پنج ملیونى کابل، از شش سال به این طرف در دو ساحه گزک (ساحه اول و دوم) زیر خاک مى‌شود.

عبدالبصیر افزود که اعضاى بدن اکثر جنین‌هاى یافت شده، تکمیل نمى‌باشد اما برخى آن‌ها شبیه به نوزاد مى‌باشند. به گفته وى، کارمندان ریاست تنظیف شاروالى، جنین‌هاى یافت شده را در ساحه گوسفنددره، نزدیک گزک، دفن مى‌کنند. در این ساحه، شمارى از قبرهاى کوچک دیده مى‌شود، اما تعداد دقیق آن به دلیلی قابل دریافت نیست که برخى قبرها با گذشت زمان، با زمین یکسان شده است. به گفته عبدالبصیر، ممکن در زباله‌دانى‌ها تعداد جنین‌هاى سقط شده، بیش‌تر از آن باشد که کارمندان شاروالى آن را دیده‌اند؛ چون زباله‌هایى که به این محل آورده مى‌شود، بدون تصفیه توسط بلدوزر زیر خاک مى‌گردد. وى علاوه کرد که ریاست تنظیف شاروالى، زباله‌هاى شفاخانه‌ها را به دلیلى که امکان دارد جنین‌هاى سقط شده در بین آن موجود باشند، در یک محل جداگانه دفن مى‌کند.

هم‌چنان یک کارمند ریاست تنظیف شاروالی شهر کابل که نخواست نامش در گزارش ذکر شود، گفت که برعلاوه ساحه گزک، ماهانه حدود سه تا چهار جنین سقط شده در زباله‌دانى‌های شهر نیز یافت مى‌شوند. وى افزود: “7 سال است که مه در ریاست تنظیف کار مى‌کنم. در این مدت، هیچ ماهى نیست که سه تا چهار جنین سقط شده، در زباله‌دانى‌ها یافت نشده باشد.” به گفته این منبع، شاروالى جنین‌هاى سقط شده را که در سطح شهر کابل یافت مى‌شوند، در همان محلى دفن مى‌کند که در آن یافت شده باشند.

محمد رفیع سعیدی، معاون ریاست عمومی تنظیف شاروالی کابل، نیز تأیید کرد که حین خالی کردن زباله‌دانی‌ها در کانتینرها و تخلیه آن در ساحه گزك، جنین‌هاى سقط شده در بین زباله‌ها یافت مى‌شوند. وى گفت که شاروالى، از حدود 6 سال به این‌طرف زباله‌های شهر را به  ساحه گزک انتقال مى‌دهد اما قبلاً آن را براى مدت سه سال در دشت چمتله مربوط ناحیه 17 این شهر، زیر خاک مى‌کرد. او بدون ارائه آمار مى‌گوید در تمام این مدت جنین‌هاى سقط شده در بین زباله‌ها یافت مى‌گردید. به گفته وى، جنین‌های که شکل بدن آن‌ها تکمیل نشده باشد از سوى کارمندان شاروالى در محلات مختلف دفن مى‌شوند و شاروالى تنها در مورد جسد کودکان و جنین‌های سقط شده که اعضاى بدن آن‌ها تکمیل باشد، به ارگان‌هاى امنیتى گزارش مى‌دهد. به اساس معلومات موصوف، کارمندان شاروالى در سال جارى، اجساد دو نوزادی را که شکل بدن آن‌ها كامل بوده است در شهر یافت نموده و در مورد به پولیس اطلاع داده‌اند.

جنین‌هاى سقط شده بر علاوه زباله‌دانى‌ها در محلات مختلف شهر از سوى مردم عام نیز یافت شده که تازه‌ترین مورد آن در عقب بلاک‌هاى شهرک طلایى در ناحیه 8 مى‌باشد. نصرت‌الله باشنده این شهرک گفت که به تاریخ دوم دلو سال روان، جسد یک دختر نوزاد در عقب بلاک‌هاى رهایشى این شهرک یافت شد و از سوى مردم محل در هم‌کارى با پولیس، در شهداى صالحین دفن گردید. نیازمحمد، یک تن از باشندگان محل که در تدفین جسد یادشده شرکت داشته است، مى‌گوید: “دو دلیل وجود دارد که جسد این نوزاد در میان کثافات انداخته شده؛ یکی نامشروع بودن و دیگری دختر بودن آن… در وطن ما ای گپ‌ها زیاد است.”

این مشکل در برخى ولایات کشور نیز وجود دارد. خادم حسین فطرت، شاروال بامیان، مى‌گوید در دو سال اخیر، شمارى از جنین‌هاى سقط شده در زباله‌دانى‌هاى مرکز این ولایت یافت شده است. اما وى در این مورد جزئیات ارائه نکرد و افزود که همچو موارد، در بامیان کم مى‌باشد. هم‌چنان محمد معروف مختار که از مدت یک سال به این‌طرف، به حیث څارنوال در څارنوالى استیناف تخار کار مى‌کند، مى‌گوید در این مدت دو جنین سقط شده در شهر تالقان مرکز این ولایت، در زمین‌هاى زراعتى پیدا شده است.

به گفته وى، ممکن گرفتن حمل نامشروع و یا دختر بودن، از عوامل اقدام به سقط این دو جنین باشد.

قابل ذکر است که همچو موارد ممکن است در برخی از ولایات کشور نیز وجود داشته باشد.

چگونگى سقط جنین

جوانى که از ذکر نامش خوددارى می کرد، گفت که یک دختر را دوست داشت و این رابطه سبب شد که دختر حامله شود. به گفته وی، بعد از آن که به اساس معاینات تلویزیونى، ثابت شد که دختر حمل سه ماهه دارد، آن‌ها به مراکز مختلف صحی و کلینیک‌ها در کابل به هدف سقط جنین مراجعه کردند، اما این مراکز حاضر به این کار نشدند. وى بدون مشخص کردن نام مرکز صحى، گفت که سرانجام یکى از کلینیک‌هاى خصوصى در کابل، در بدل ٢٢ هزار افغانی، جنین این دختر را سقط نمود. وی علاوه کرد: “از رابطه‌اى که با دختر داشتم، سخت پشیمان هستم و اى کار ما یک اشتباه نابخشودنى است… اگر فامیل دختر به ازدواج راضی می‌شد، هیچ‌گاه حاضر به سقط طفل نمى‌شدیم.”

داکتر محمدهاشم وهاج، رییس شفاخانه خصوصى وهاج در کابل، گفت که تنها در سال جاری، بیش از ١٢ دخترعروسی‌ناشده که حمل داشتند، غرض معاینه تلویزیونى و سقط جنین، به این شفاخانه مراجعه کرده‌اند. اما به گفته او، در این شفاخانه خواست این دختران پذیرفته نشده است؛ زیرا سقط جنین بدون حالات استثنایى که حیات مادر در خطر باشد، مجاز نمى‌باشد.

به گفته وی، کسانى که به اساس داشتن ارتباط نامشروع حمل مى‌گیرند، نخست تلاش مى‌کنند که جنین را بااستفاده از دوا سقط کنند؛ در غیر آن به دایه‌ها مراجعه مى‌کنند؛ چون نزد دایه‌ها راز چنین اشخاص پنهان می‌ماند. آقای وهاج گفت كه آزادى‌هاى بیش از حد، تأخیر در ازدواج، تقلید از فرهنگ بیگانه‌ها، گذار از جامعه سنتى به جامعه مدرن و…، باعث انحراف جوانان و بیش‌تر شدن فساد اخلاقى و بالاخره سقط جنین‌ها در کشور شده است.

اما داکتر ناجیه عالمى، ترینر متخصص سرویس نسایى و ولادى شفاخانه دولتى رابعه بلخى در کابل، مى‌گوید، در شفاخانه‌هاى دولتى، سقط جنین صورت نمى‌گیرد و ممکن در کلینیک‌هاى خصوصى، این کار انجام شود. وى افزود که باید وزارت صحت عامه، این موضوع را جدى تعقیب کند و مانع آن شود. ولی داکتر کنشکا ترکستانی، سخن‌گوی وزارت صحت عامه، مى‌گوید که این وزارت، تا حالا گزارشى مبنى بر سقط جنین در مراکز صحى دریافت نکرده است.

نقض حقوق بشرى

داکتر محمدایاز نیازى، استاد پوهنځى شرعیات پوهنتون کابل، مى‌گوید كه سقط جنین، تنها زمانى جواز دارد که استمرار جنین در رحم، باعث خطر به حیات مادر شود. وى افزود که حقوق انسان، از نطفه شروع مى‌شود و ارتباط نامشروع بین زن و مرد، تجاوز در حق کسى است که از این ارتباط به دنیا مى‌آید. استاد نیازى گفت: “پروردگار فرموده است، اگر کسى راه دیگری را مى‌پسندد یا انتخاب مى‌کند، در مورد هم‌بستر شدن یا در مورد وضع نطفه؛ یعنى در محل غیرمشروع، ایشان متجاوز است. ببینید که در این‌جا تعبیر قرآنى بسیار تعبیر عالى است که متجاوز از حدودى که شریعت ترسیم کرده و تعیین کرده است[ عدول مى‌کند ] و هم‌زمان تجاوز در حق بشر [نیز شمرده می‌شود]. یک انسان وقتى که طور مثال هسته اول یا تشکیل او از نطفه مى‌شود، با در نظرداشت با پیوندى که با تخمه‌ای که از طرف جنس جانب مقابل و سپرم از طرف مرد [دارد] این باید محل مشروع داشته باشد که در آینده از این انسانى ساخته شود که این انسان از حقوق خود مستفید باشد.”

به گفته وى، امروز در جهان غرب این موضوع خیلى پیش پا افتاده است و در حق انسان، حق نطفه و حق بشر تجاوز صورت مى‌گیرد. استاد نیازى افزود که ممکن است به همین دلیل، صدها هزار انسانى باشند که از نسب محروم‌اند؛ درحالى که نسب (پدر قانونى و مادر قانونى) از جمله اساسى‌ترین حقوق یک انسان است.

موصوف گفت که از نگاه شریعت اسلامى، تفاوت در حقوق جنین مشروع و نامشروع وجود ندارد و سقط جنین مشروع و نامشروع، بدون حالات استثنایى که اسلام آن را مشخص کرده است، ناروا و نادرست است: “به ارتباط این که بسا اوقات استمرار جنین در رحم خطر است براى مادر، این‌جا اسلام استثنا دارد که طور مثال وقتى تثبیت مى‌شود یا بعد از کشف و معاینه ثابت مى‌شود که اصلاً خود طفل به یکى از امراض ناگوار و یا صعب‌العلاج مبتلا است و استمرار جنین مادر را تهدید مى‌کند و یا خطرى براى مادر است و یا استمرار جنین در رحم، باعث این است که مادر به تکلیف، مرض و مشقتى مواجه است؛ یعنى که حیات مادر در خطر است، در آن صورت بعد از تثبیت موضوع و اطمینان کامل قضا و یا کسى که فیصله شرعى مى‌کند، از طرف طب که در رأس موضوع مثلاً طبیب ماهر قرار دارد، باز در آن صورت به خاطر حفاظت مادر، براى سقط جنین امکان و یا جواز است.”

هم‌چنان وى، انداختن جنین سقط شده در زباله‌دانى‌ها را کار ناروا خوانده و گفت به دلیل احترام به کرامت انسانى، باید از آن جلوگیرى شود. به گفته او، نیاز به نماز جنازه و تکفین جنین سقط شده نمى‌باشد، اما به عنوان احترام به کرامت انسانى، باید جنین شست‌وشو شود و در یک تکه پاک پیچانده و دفن گردد.

نجیب‌الله ځدران ببرکزی، هم‌آهنگ‌کننده ملی حمایت از حقوق اطفال در کمسیون مستقل حقوق بشر، نیز در مورد سقط جنین و انداختن آن در زباله‌دانى‌ها گفت: “همچو اتفاقاتی که در هرجا می‌افتد، نقض حقوق اطفال و کرامت انسانی است.” وى این معضل را بیش‌تر ناشى از ارتباطات نامشروع خواند و گفت که این کمسیون تا حال با چنین موردى برنخورده است، اما تلاش خواهد کرد تا همچو موارد را دریافت و مستندسازى نماید.

براساس قانون جزاى كشور نیز سقط جنین جرم پنداشته می‌شود. در فصل چهارم این قانون آمده: “ماده 402؛ شخصى كه عمداً جنین زن حامله را از طریق ضرب با هر نوع اذیت دیگر اسقاط نماید، به حبس طویل كه از هفت سال بیش‌تر نباشد، محكوم مى‌گردد. ماده 403؛ ١ـ شخصى كه به واسطه دادن ادویه یا استعمال دیگر وسایل، موجب سقط جنین زن حامله گردد، اگرچه اسقاط جنین به رضاى زن حامله صورت گرفته باشد، به حبس متوسط یا جزاى نقدى كه از 12 هزار افغانى كم‌تر و از 60 هزار افغانى بیش‌تر نباشد، محكوم مى‌گردد. ٢ـ اگر ادویه سهواً داده شده باشد، مرتكب به حبس قصیر یا جزاى نقدى كه از 12 هزار افغانى بیش‌تر نباشد، محكوم مى‌گردد. ماده 404؛ ١ـ اگر اسقاط‌ كننده طبیب،‌ جراح، ‌دواساز یا قابله باشد، به حد اكثر جزاى پیش‌بینى شده محكوم مى‌گردد. ٢ـ اگر اقدام اشخاص مندرج فقره فوق به منظور نجات دادن حیات مادر از طریق تداوى صورت گرفته باشد، مرتكب مجازات نمى‌گردد. ماده 405؛ زنى كه با وجود علم به عواقب عمل، عمداً به خوردن ادویه یا استعمال دیگر وسایل راضى شود و یا به شخص دیگرى اجازه استعمال وسایل متذكره را بدهد و به اثر آن اسقاط جنین تحقق یابد، به حبس قصیر یا جزاى نقدى كه از 12 هزار افغانى تجاوز نكند، محكوم مى‌گردد.”

اقدامات حکومت

پاسوال محمدظاهر ظاهر، قومندان امنیه ولایت کابل، گفت که شمار زیاد جنین‌هاى سقط شده در سال جاری و سال‌های قبل در کابل، در زباله‌دانى‌ها و محلات دیگر یافت شده‌اند. به گفته وى، پولیس کابل تا حال در ارتباط با آن عده از سقط‌هاى جنین، کسى را بازداشت نکرده که به اساس روابط نامشروع صورت گرفته باشد؛ زیرا این “جرم سیاه”، بیش‌تر در تاریکی‌ها و پنهانى صورت مى‌گیرد. اما وى گفت که برخى سقط‌ها به اساس مخالفت زن و شوهر نیز صورت مى‌گیرد که در ارتباط با آن، چند تن دستگیر و به ارگان‌هاى عدلى و قضایى معرفى شده‌اند.

قومندان امنیه در مورد قضایاى سقط جنین معلومات بیشتر ارائه نکرد.

در همین حال، پاسوال سید عبدالغفار سیدزاده، رییس عمومی مبارزه با جرایم جنایی وزارت امور داخله، نیز گفت که تا حال به ارتباط سقط جنین‌هاى نامشروع، کسى دستگیر نشده است؛ چون به استدلال وی، این عمل به شکل پنهانى صورت مى‌گیرد.

قرار اظهارات موصوف، پولیس تا زمانى که شکایت موجود نباشد، نمى‌تواند کسی را بازداشت نماید. اما آقای سیدزاده افزود كه تلاش به خاطر دست‌گیری افرادی جریان دارد که به شکل پنهانی سقط جنین را اجرا مى‌کنند. وی هم‌چنان خاطرنشان کرد که نیروهای پولیس در صدد شناسایى و دست‌گیرى آن عده افرادى می‌باشند که فساد اخلاقی را گسترش مى‌دهند و یا مرتکب فساد اخلاقی می‌شوند.

بصیر عزیزی، سخن‌گوی لوی څارنوالی، در این مورد مى‌گوید: “بعضی دوسیه‌ها در اندراج لوی څارنوالی ثبت و مورد بررسی قرار گرفته است که بعد از لت و کوب شوهر، خانم حمل‌اش را سقط نموده است. هم‌چنان دوسیه‌های بعضی زنانی که به اساس رابطه نامشروع حمل گرفته و سقط کرده‌اند نیز وجود دارد.” وى بدون ارائه ارقام و جزئیات در این مورد گفت که همچو دوسیه‌ها پیگیری و غرض فیصله به محاکم محول شده و در مورد برخى آن‌ها فیصله نیز صورت گرفته است.

رها کردن نوزادان

برخى از مادران، نوزادان به‌خصوص نوزادان دختر شان را در شفاخانه‌ها و محلات دیگر رها نموده و ترك مى‌کنند. فاطمه نظرى، متخصص امراض نسایى و ولادى و موظف در شفاخانه رابعه بلخى کابل، گفت که شاهد چندین واقعه رها کردن دختران نوزاد از سوى مادران شان در این شفاخانه بوده است. وى افزود که دختر بودن نوزاد و فقر، از عوامل فرار مادران از نوزادان شان مى‌باشد. وى علاه کرد که این نوزادان، از سوى یک کمسیون موظف وزارت صحت عامه به کسانى که اولاد نداشته و می‌خواهند طفلی را به فرزندی بگیرند، داده می‌شوند.

به اساس معلومات ریاست طب معالجوى وزارت صحت عامه که عضویت این کمسیون را دارد، در سال روان ٩ دختر و دو پسر نوزاد در شفاخانه‌هاى رابعه بلخى، ملالى زیژنتون و استقلال شهر کابل رها شده و مادران آن‌ها فرار کرده‌اند. منبع، آمارى از نوزادان رها شده در شفاخانه‌ها در سال‌هاى گذشته را ارائه نکرد و اما گفت که همچو نوزادان به کسانى داده مى‌شوند که خواستار طفل فرزندى باشند.

موارد رها کردن نوزادان، در خارج از شفاخانه ها نیز دیده شده است. فاطمه نظرى، داکتر شفاخانه رابعه بلخى، مى‌گوید: “سال پیش در عقب معاینه خانه‌ام در قلعه زمان‌خان در یک کارتن، دختر نوزاد را مانده بودند؛ یک داکتر صاحب که خودش 6 دختر دارد، آن دختر نوزاد را گرفت و به خانه خود برد. حالا او دخترک کلان شده و بسیار ذکى است.” محمداجمل باشنده دیگر شهر کابل، گفت که حدود یک‌ونیم سال قبل، وکیل گذر ناحیه 16 این شهر، یک دختر نوزاد را که در کمپل پیچانده شده بود، در قبرستان تپه مرنجان یافت نمود. اجمل که ده سال از عروسى‌اش مى‌گذرد و اما هنوز طفل ندارد، افزود که این نوزاد را از وکیل گذر گرفته و اکنون در خانه  وى مى‌باشد. وى علاوه کرد که نام این دختر را بى بى آمنه گذاشته و او را نه تنها وى بلكه خانمش نیز مثل دختر خود دوست دارد. به گفته او، ممکن مادر این دختر، او را به دلیل مشکلات اقتصادى و یا دختر بودن، در قبرستان رها کرده باشد.

این درحالى است که برخى مادران، نوزادان پسر را نیز رها مى‌کنند. عبدالقیوم، کارمند ناحیه 17 شهر کابل، گفت که حدود 6 ماه پیش، یک نوزاد پسر را در زباله‌دانى در منطقه دیوان‌بیگى این شهر پیدا کرد. به گفته وى، برادرش که اولاد ندارد، مى‌خواست از این کودک نگه‌دارى کند، اما کودک بعد از ٢٤ ساعت، به دلیل ابتلا به مریضی سینه و بغل فوت کرد.

قومندان امنیه کابل نیز گفت در سال جارى و سال‌هاى قبل، چندین نوزاد رها شده در پارک‌ها و کنار منازل شهر کابل توسط نیروهای پولیس پیدا شده‌اند. به گفته وى، نوزادانى که زنده رها مى‌شوند، از سوى پولیس به شفاخانه‌ها سپرده شده و سپس به کسانى که اولاد ندارند داده مى‌شوند.

معضل رها کردن نوزادان در ولایات نیز وجود دارد. میرزا محمد رجاع، رییس صحت عامه کاپیسا، مى‌گوید که سال گذشته، یک خانم، دختر نوزاد خود را به دلیل نامشروع بودن در شفاخانه ولایتى کاپیسا رها کرده بود. هم‌چنان داکتر بازمحمد شیرزاد، رییس صحت عامه ولایت ننگرهار، گفت در یک سال گذشته، دو واقعه رها کردن دختران نوزاد در شفاخانه ولایتى ننگرهار ثبت شده است. وى افزود که مادران این دو دختر، در جریان ولادت فوت کردند و پدران آن‌ها نخواستند که دختران شان را با خود ببرند. به گفته موصوف، هر دو طفل یادشده، نزد دو داکتر این شفاخانه مى‌باشند و از آن‌ها چون اولادهاى شان نگه‌دارى مى‌کنند.

هم‌چنان محمد معروف مختار، یک تن از څارنوالان څارنوالى استیناف تخار، گفت که حدود چهار ماه قبل، یک دختر نوزاد در یکى از باغ‌هاى شهر تالقان مرکز این ولایت یافت گردید. وى افزود که این کودک به اساس فیصله متنفذین قوم، به جمال‌الدین باشنده ولسوالی رستاق تخار داده شد تا از او محافظت کند. وى علاه کرد که این کار، به خواست جمال‌الدین صورت گرفته است. به گفته مختار، ممکن والدین این نوزاد، او را به دلیل دختر بودن و یا فقر، در باغ رها کرده باشند.

عصمت‌الله، باشنده قریه رج شهر فراه، نیز گفت در ماه قوس سال روان، وقت نماز صبح، هنگامى که به مسجد مى‌رفت، یک نوزاد پسر را که در دست‌مال پیچانده شده بود، در مسیر راه یافت نمود. وى افزود که اکنون یکى از همسایه‌هاى آن‌ها به نام بسم‌الله که پسر ندارد از این طفل نگه‌دارى مى‌کند. هم‌چنان احمدفرهاد، باشنده نوده ولسوالى بگرام ولایت پروان، مى‌گوید که یک تن از باشندگان محل، حدود دو سال پیش در یکى از باغ‌هاى این محل، یک نوزاد پسر را یافت نمود و تا حال از آن نگه‌دارى مى‌کند.

خشونت علیه مادران

برخى مادران به دلیل به دنیا آوردن دختر مورد تهدید و خشونت قرار مى‌گیرند. لطیفه ٣٥ ساله، باشنده قلعه زمان‌خان شهر کابل که مادر شش دختر است، به مشارکت رسانه‌هاى آزاد گفت که پس از تولد هر دختر با خشونت شوهر و خانواده‌اش مواجه شده است. به گفته وى، شوهرش و اعضای فامیل او، به این باوراند که دختر جاى پسر را گرفته نمى‌تواند؛ زیرا به گفته آن‌ها پسر “میراث‌دار” فامیل مى‌باشد. لطیفه گفت: “چند بار در جریان حاملگی بعد از معاینه تلویزیونی، شوهرم خواسته بود تا سقط کنم. اما مه نمى‌خواهم که در آخرت قاتل به حساب بیایم.”

لطفیه که اکنون از حاملگى او حدود دو ماه مى‌گذرد، از خداوند خواست که این بار پسر نصیب وى کند؛ چون شوهرش هشدار داده است كه در صورت تولد دختر، با زن دیگرى ازدواج مى‌کند. لطیفه افزود که خانواده‌ها نباید مادران را به دلیل به دنیا آوردن دختر مورد اذیت قرار دهند؛ چرا كه به دنیا آوردن پسر و دختر، به اساس خواست خداوند (ج) صورت مى‌گیرد.

در این حال داکتر ناجیه عالمى، ترینر متخصص شفاخانه رابعه بلخى، با تأیید این که برخى خانم‌ها به دلیل به دنیا آوردن دختر تهدید مى‌شوند، گفت كه خانم‌هایى در این شفاخانه بسترى شده‌اند که براى به دنیا آوردن پسر، حتى تا ده بار مجبور به حمل گرفتن شده بودند. وى افزود: “مه همین حالا مریضى دارم در اتاق عاجل شفاخانه؛ خانمى است که چهار دختر دارد و یک پسر، فشارش بى اندازه بلند است… تکلیف قلبى و نفس‌تنگى دارد و همین حالا هم حمل هفت ماهه دارد و ما به خاطر نجات حیات مادر، مجبور هستیم حملش را خاتمه دهیم.”

به گفته داکتر عالمى، این خانم در حالى براى به دنیاى آوردن پسر، مجبور به حمل گرفتن شده که داکتران، او را از حمل گرفتن منع کرده بودند. مادر یادشده حاضر به مصاحبه نشد.

این درحالى است که تفاوت قایل شدن میان دختر و پسر، رها کردن نوزادان در حالت بى‌سرنوشتى و تهدید مادران به دلیل به دنیا آوردن دختر، نقض آشكار حقوق بشرى تلقی می‌گردد. حوا علم نورستانى، کمیشنر حقوق بشر در بخش نشرات و مطبوعات کمسیون مستقل حقوق بشر، گفت که عنعنات ناپسند و پایین بودن سطح آگاهى دینى برخى خانواده‌ها، سبب ترک نوزادان از سوى والدین آن‌ها مى‌شود. وى هم‌چنان افزود که تبعیض میان دختر و پسر و رها کردن و از بین بردن نوزادان، عمل خلاف شریعت اسلامى، حقوق بشرى و کنوانسیون حقوق طفل است و باید براى جلوگیرى از آن، اقدامات لازم صورت گیرد. او بدون ارائه جزئیات گفت، مواردى در این کمسیون ثبت شده که زنان به دلیل تولد دختر، مورد خشونت قرار گرفته، تهدید شده و حتى طلاق شده‌اند.

با این حال، داکتر ایاز نیازى استاد پوهنځى شرعیات پوهنتون کابل، گفت: “رها کردن نوزاد دختر و

پسر، هرچند زنده هستند اما در حقیقت قتل است؛ زیرا از دیدگاه دین مبین اسلام پدر و مادر، در قبال بزرگ ساختن نوزاد شان مسوولیت دارند.” موصوف افزود: “این عادت نادرست در جامعه عربى قبل از اسلام که اطفال خود را به خاطر فقر و تنگ‌دستى بود كه مى‌کشتند. اما الله (ج) در قرآن مجید مى‌فرماید كه شما فرزندان خود را به خاطر تنگ‌دستى و فقر قتل نکنید، من شما و اولادهاى شما را روزى مى‌دهم.”

هم‌چنان استاد نیازی گفت که فرق گذاشتن میان دختر و پسر، از دیدگاه اسلام، جرم کلان و ظلم بزرگ است: “این کلان ظلم است علیه دختران که در قرن ٢١ صورت مى‌گیرد.” وى علاوه کرد که اسلام بیش از ١٤٠٠ سال قبل، زنده به گور کردن دختران را که در خانواده‌هاى اعراب وجود داشتند، منع قرار داد. این عالم دینى گفت: “یک روز در مجلس پیامبر (ص) کسى بود، وقتى پسرش آمد، او را بوسه کرده و بالاى زانوى خود شاند؛ وقتى دخترش آمد او را در پهلویش شاند. پیامبر (ص) با دیدن این صحنه صحبت شان را قطع نمود، خشمگین شد و گفت که این چه ظلمى است که شما مرتکب مى‌شوید؟ همان طورى که پسرک خود را نوازش کردى، دخترک خود را نوازش مى‌دادى؛ در بین اولاد‌هاى تان عدالت کنید.”

این استاد پوهنځى شرعیات مى‌گوید که تهدید زنان به دلیل به دنیا آوردن دختر، عمل خلاف اسلام است و جرم پنداشته مى‌شود و باید مرتکبین آن مجازات شوند.

بصیرعزیزی، سخن‌گوی لوی څارنوالی، نیز مى‌گوید که شمار زیادی از مادران به دلیل به دنیا آوردن دختر مورد خشونت قرار گرفته‌اند. به اساس معلومات وى، بعد از ایجاد څارنوالى اختصاصى خشونت علیه زنان در سال ١٣٨٨، تا حال حدود 8 هزار موردى که مادر به دلیل به دنیا آوردن دختر و یا عقیم بودن مورد خشونت قرار گرفته در این څارنوالى ثبت شده است. به گفته آقای عزیزی، این خشونت‌ها که بیش‌تر در ولایات صورت گرفته، شامل قتل، لت و کوب، تهدید، طلاق و غیره می‌باشد. او گفت که اکثریت این دوسیه‌ها بررسی و به محاکم محول شده و در برخی موارد متهمین به اعدام و تا ٢٠ سال حبس محکوم شده‌اند.

موصوف، بى‌سوادى و عدم آگاهی از احکام شریعت و قوانین نافذه کشور را عامل چنین خشونت‌ها مى‌داند. به گفته وى، لوى څارنوالى تلاش خواهد کرد تا از طریق ملاامامان مساجد، مردم را در این مورد آگاهى دهند تا از خشونت‌های این چنینی دست بردارند.

هم‌چنان بصیر عزیزی افزود که قضایاى رها کردن نوزادان در شفاخانه‌ها و محلات دیگر، به څارنوالى رسیده و در ارتباط با آن نیز مطابق قوانین نافذه کشور حكم خواهد كرد.

***

مشارکت رسانه‌هاى آزاد که متشکل از آژانس خبرى پژواک، کلیدگروپ، روزنامه هشت صبح و موسسه نشراتى سبا مى‌باشد، در بخش فساد اداری و نقض حقوق بشری، گزارش‌های تحقیقی را تهیه و نشر مى‌کند.

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA