آثار لت و کوب در صورتش پیدا است، با چادر بزرگی که بر سرش سنگینی میکند پردۀ امن برای زخمهای صورتش تشکیل داده است. ظاهر نامرتبی دارد و همین امر نیز سبب میشود که هر لحظه خودش را از جمع دور کرده و به گوشۀ خلوت پناه ببرد. خشونت شوهرش او را به این حال و روز کشانده است.
آثار لت و کوب در صورتش پیدا است، با چادر بزرگی که بر سرش سنگینی میکند پردۀ امن برای زخمهای صورتش تشکیل داده است. ظاهر نامرتبی دارد و همین امر نیز سبب میشود که هر لحظه خودش را از جمع دور کرده و به گوشۀ خلوت پناه ببرد. خشونت شوهرش او را به این حال و روز کشانده است. ترس ناشی از لت و كوب، هنوز در سیمایش آشکار است و به همین دلیل با اکراه حاضر به مصاحبه میشود. کلمات را به مشکل ادا میکند و حاضر به گفتن نامش نیز نیست. با لکنت زبان، خود را با اسم مستعار گلثوم معرفی میکند.
گلثوم باشندۀ شهر کابل است و فرصت سواد آمــوخـتـن را در زنــدگــی اش نـداشـتـه است. از کودکی دستاش با کار و زحمت کشی آشنا بوده و تاکنون که 42 سال از عمرش میگذرد، با مشکلات زندگی مبارزه کرده و کار میکند. او ازدواج کرده و در حال حاضر شش فرزند دارد. اینها را پس از آرامش نسبی که از گفتگوی ما پدید میآید، برایم میگوید.
پس از دقایق چند، چادر را از صورتش پس میزند و آثار خشونت های شوهرش را به من نشان میدهد. سه لکۀ کبودی بر پیشانی، لب و صورتش به شکل دردناکی نقش بسته است. شوهرش با یک کراچی در بازار کار میکند. به گفتۀ گلثوم، او اعتیاد به چرس دارد. گلثوم میگوید که او امیدوار بود که ماه رمضان باعث شود تا شوهرش به ترک چرس بپردازد، اما این امر اتفاق نیفتاد و او به خاطر کمتر کشیدن چرس به خشونت علیه او متوسل شد.
او این اتفاق را این گونه شرح داد:” شوهرم كــراچــیوانـــی مــیکــنـد و از هــمـین راه تـنـها پول چرس خود را پوره میکند. او هیچ وقت در قسمت خرج خانه با من همکار نبود. من مدت هشت سال میشود كه در موسسات غیردولتی مصروف صفاكاری میباشم. ماهانه مبلغ 150 دالر معاش میگیرم و از مجموع این مبلغ، چهارهزار افغانی در هر ماه كرایۀ خانه میپردازم و متباقی پول را صرف خرج خانه میكنم.”
گلثوم در ادامه افزود که او مجبور است یک مقدار معاش خود را برای این كه خودش و فرزندانش را از لت و كوب شوهرش نجات دهد، برای خرید مواد نشه آور او به مصرف برساند. این خانم میگوید اگر این کار را نکند، شوهرش دست به فروش اموال خانه میبرد: “شوهرم در ابتدا اجناس خانه را جهت خرید چرس به فروش میرساند، ولی حالا که چیزی به دردبخور در خانه یافت نمیشود، به لت و کوب من و اولادهایم دست میزند.”
مهناز، باشندۀ ولسوالی ده دادی ولایت بلخ نیز سرنوشت مشابهی دارد. او در گفتگو با خبرنگار کلید در این ولایت گفت:” از آن جایی که شوهرم معتاد است و خودم بیسواد هستم، مجبورم در خانه های مردم لباسشویی کنم، تا هزینۀ خانوادۀ خود را تأمین کنم.” او كه در حال حاضر صاحب دو فرزند است، در ادامه افزود، لباس شویی در خانه های دیگران درآمد اندک دارد و به همین دلیل او دو فرزندش را به کار در کنارههای سرک موظف ساخته است.
به گفتۀ این خانم، پسرانش جهت پیدا کردن مصرف قرطاسیه و کتابهای شان در روی سرک، شغل ساجق و پلاستیکفروشی را پیشه کردهاند. مهناز میگوید كه این همه فداکاری ها را به این دلیل انجام میدهد که شوهرش به زیر پل نرفته و خودش رشخند مردم نشود.
او در ادامه گــفت ” نـهایـت كــوشـش خــود را میكــنم كه بـه هر قیـمت، پول مواد او را بـرابـر كنم. اما میترسم که اگر روزی این پول را آماده کرده نتوانم، شوهرم دست به دزدی زده و یا از خانه فرار کند.”
به گفتۀ مهناز، او در این مدت بیشترین تلاش خود را به خرج داده است تا شوهرش ترک اعتیاد كند، اما او نه تنها به ترک اعتیاد شریک زندگیاش موفق نشده بلكه بارها مورد لت و كوب شوهرش نیز قرار گرفته است. او که به مشکل این جملات را ادا میکند و بغضی گلویش را گرفته است، میافزاید:” بزرگترین نگرانی ام این است که هر دو پسرم همانند پدرش معتاد نشوند، چون شوهرم به فكر خود نیست. او بسیاری اوقات در یک اتاق پیش روی همه مواد دود میکند و این موضوع مرا نگران ساخته است.”
داستان های زندگی زنانی كه شوهران شان معتاد هستند، تنها در مرکز و شمال کشورخلاصه نمیشود، بلكه تمام زنانی كه شوهران شان به استفادۀ مواد مخدر رو آوردهاند، با مشكلات و خشونتهای فراوان دست به گریبان اند.
اعتیاد عامل خشونت
بررسی های تازۀ وزارت امور زنان و كمسیون مستقل حقوق بشر نشان میدهد كه یکی از دلایل اصلی خشونت علیه زنان و كودكان در كشور، اعتیاد مردان به مواد مخدر میباشد. فرزانه صافی، آمر دسترسی زنان به عدالت در وزارت امور زنان، میگوید كه خشونت علیه زنان در سال جاری رو به افزایش است. وی در مصاحبۀ اختصاصی به هفتهنامۀ مرسل گفت:” در سال گذشته، 6 هزار و 300 و 30 قضیۀ خشونت علیه زنان در این وزارت به ثبت رسیده بود و این در حالی است كه تنها در پایان ربع اول سال جاری، رقم خشونت ها به بیش از یکهزار و 200 و 35 قضیه رسیده است.” خانم صافی، در كنار فقر، بیکاری، مشکلات اقتصادی و سطح پایین آگاهی مردم، اعتیاد را یكی از عوامل افزایش خشونت علیه زنان و كودكان در كشور میداند. او میافزاید:” اكثریت قضایای خشونت علیه زنان، بهخصوص در سمت شمال كشور كه در ریاست امور زنان به ثبت رسیده، به دلیل اعتیاد مردان به مواد مخدر میباشد.”
لطیفه سلطانی، هماهنگ کنندۀ امور زنان در کمسیون مستقل حقوق بشر، نیز با تأیید این موضوع میگوید که افزایش خشونت علیه زنان متأثر از اعتیاد مردان است. او حكومت را به كمكاری در زمینۀ جلوگیری از اشاعۀ اعتیاد در کشور متهم نموده و به هفتهنامۀ مرسل گفت:” ما تا اكنون شاهد كدام برنامۀ طویلالمدت برای محو اعتیاد از سوی دولت مداران نبودهایم. طور مثال، نهادهای مسوول، همواره به گونۀ نمادین چند تن از معتادان را جمع آوری كرده و برای كوتاه مدت در یک شفاخانه تحت تداوی قرار داده و دوباره آنان را آزاد میكنند.”
هرچند وی آمار مشخصی در مورد رقم زنانی که قربانی اعتیاد شوهران و یا مردان خانوادۀ شان شدهاند، ارایه نمیكند، اما می افزاید كه اعتیاد و معتاد شدن مردان در كشور عامل عمده و اساسی خشونت علیه زنان است. وی اعتیاد مردان را یک معضل تكان دهنده و خطرناک فراروی زنان افغان عنوان كرده گفت:” زنان در مركز و ولایتها شاكی اند كه از سوی شوهران معتاد شان به دلیل عدم مهیا كردن نفقه و پرداخت پول مواد مخدر شان مورد لت و كوب قرار گرفته و شكنجه میشوند.” از سویی هم، كمكاری نهادهای مسوول در پیوند به محو اعتیاد و تداوی طویل المدت معتادان در كشور، انتقاد نمایندگان مردم را در ولسی جرگه نیز برانگیخته است. عبدالرحمان رحمانی، یک تن از نمایندگان مردم در ولسی جرگه، به هفتهنامۀ مرسل گفت:” كمسیون مبارزه با مواد مخدر ولسی جرگه همواره به عنوان یک مرجع نظارت كننده، تلاش كرده تا به نهادهای مسوول هدایت بدهد كه جلو كشت، قاچاق و ترافیک مواد مخدر در كشور را بگیرند، اما متأسفانه مقامهای دولتی در این راستا عاجز بوده و کاری نکردهاند.” به باور رحمانی، اگر اقدام جدی و عملی برای جلوگیری از كشت و قاچاق مواد مخدر از سوی دولت صورت نگیرد، كشور شاهد افزایش معتادان خواهد بود.
زنانی که به اعتیاد کشانده میشوند
در كنار ایـن هـا، مــسوولان کمـسیون مـستـقل حــقوق بشـر مـیگـویـند که بـررسی هـای آنـان نشان میدهد که شماری از زنان در مرکز و ولایت ها توسط شوهران معتاد شان به سمت اعـتیاد کــشانــده مـیشـونــد. لطیفه سلطانی، هــماهــنـگ کـنـنــدۀ امـــور زنــان در کــمســیون مستقل حقوق بشر، با تأکید بر این موضوع میگوید:” بررسی های ما نشان میدهد كه در بسیاری موارد، مردان به منظور ارضای خواهشات نفسانی شان زنان را نیز وادار به استفاده از مواد مخدر میکنند.” این مسوول کمسیون حقوق بشر با آن که آمار مشخصی در این مورد ارایه نمیکند، اما می افزاید به تکرار گزارش هایی از این نوع خشونت را از ولایت های مختلف کشور دریافت کردهاند.
با این همه، تلاش هایم به نتیجه رسید و تــوانستم با یکی از خــانــم هــایی که تــوسط شوهرش به دام اعــتیاد گـرفـتار شده است، گفتگو کنم. اسم مستعار این خانم خاطره است. او 27 سال سن دارد. این خانم را در كمسیون مستقل حقوق بشر ملاقات کردم. زن جوان، اما با چهرۀ خسته و تن ضعیف. صحــبـت هــای آغــازین او توأم با گــریه بــود. سخنان و چهرهاش درد عظیمی را بازگو میکرد و چنان می نمایاند که به اجبار به چنین راهی کشانده شده است.
او در 15 سالگی بدون رضایت خانواده اش در ایران ازدواج کرده و پس از آن به افغانستان آمده است. خاطره میگوید:” وقتی از ایران آمدیم، بچه کاکای شوهرم که معتاد بود با شوهرم زیاد نشست و برخاست داشت و در این مدت او را تشویق میکرد تا از تریاک استفاده کند، تا این که موفق شد. بعدها شاهد ضعیف شدن و پژمرده شدنش بودم. او بالاخره مرا هم مجبور به استفاده از مواد مخدر کرد.”
به گفتۀ او، شوهرش بارها او را به استفاده از مواد مخدر تشویق کرد، اما وقتی جواب رد شنید به جبر و شکنجه وی را وادار به استفاده از این مواد ساخت. او میگوید از آن زمان درست یک سال میگذرد. خاطره در این مدت از مواد مختلف چون چرس، پودر، شراب و شیشه استفاده کرده است. خاطره گفت که بارها مورد لت و کوب شوهرش قرار گرفته و از روی ناچاری با ترک سه فرزندش، به کمسیون مستقل حقوق بشر پناه آورده است.
داستان زندگی خاطره شاید نمونهای ازداستان هزاران زنی باشد که ناخواسته به اعتیاد رو آوردهاند و در بسیاری موارد شوهران شان زمینهساز اعتیاد آنان بودهاند.
فوزیه، کارمند اجتماعی مرکز “نجات” که در بخش تداوی کودکان معتاد فعالیت دارد، نیز تأکید میکند که در بسیاری موارد مردان به منظور ارضای خواهشات نفسانی شان زنان را وادار به استفاده از مواد مخدر میکنند.
با این حال، داکتر خالده که مدت پنج سال است در یکی از مراکز تداوی معتادان زن خدمت میکند، به عوامل دیگر اعتیاد زنان اشاره نموده و میگوید:” در کنار استفادۀ شوهر از مواد مخدر، عوامل دیگری چون بی کاری، مهاجرت ها و قابل دسترس بودن مواد مخدر در اعتیاد زنان نقش عمده داشته است.” از سویی هم، گفته میشود که بسیاری از زنان برای تداوی بعضی از مرضها از مواد مخدر منحیث ادویه استفاده میکنند. در کنار این، گزارش هایی نیز وجود دارد که شماری از زنان برای آرامش کودکان و خواباندن شان، به آنان مواد نشهآور میدهند. بنابر گفتههای مسوولان وزارت مبارزه با مواد مخدر، این زنان ابتدا از تریاک استفاده میکنند و زمانی که اثرگذاری آن کم شد، به هیرویین و دیگر مواد رو میآورند. مسوولان میگویند، عدم آگاهی از اضرار این مواد نیز بسیاری از افراد را به شکل ناآگاهانه به دام اعتیاد میکشاند.
معتادان نادم
با این همه برای ملاقات شماری از مردان معتاد و کسانی که قصد ترک مواد مخدر را دارند، به مرکز تداوی “فنیکس” رفتم. تعداد زیادی از مردان در این جا تحت نظر مشاروان شان به ترک اعتیاد میپردازند. بسیاری از این مردان اعتراف میکنند در زمان اعتیاد شان بارها به خشونت علیه همسر و دیگر اعضای خانوادۀ شان متوسل شده اند. آنان پس از تداوی اکنون با نارضایتی از آن روزها یادآوری میکنند و میگویند که اگر روزی دوباره به آغوش خانوادههای شان باز گردند، از خانوادههای شان معذرتخواهی خواهند کرد. جمشید گلبهاری، یکی از این افراد است. او 44 سال عمر دارد. گلبهاری که در حال حاضر شاگرد دیپارتمنت خیاطی در مركز آموزشی فنی و حرفهای امید میباشد، از چهار ماه به این سو در این مرکز تحت آموزش قرار گرفته است. وی در مصاحبه به هفتهنامۀ مرسل گفت: “در ابتدا مرا از زیر پل سوختۀ كابل به شفاخانۀ امید آوردند و پس از 45 روز تداوی صحتمند شدم.”
جمشید از دوران اعتیاد خود یادآوری كرده و میگوید:” مدت یک سال در خانه بیكار بودم و بیخبر از این كه اعتیاد یک مریضی است، به چرس رو آوردم. در اوایل با یک دود كشیدن بسیار آرامش پیدا میكردم، اما بعداً كه برایم مواد نمیرسید در خانه اوقاتتلخی میكردم و بالای خانم خود دست بالا میكردم. حالا دیگر پشیمانی سودی ندارد، چون میدانم كه اولادها و خانم خود را زیاد رنجاندهام. اگر بتوانم در جریان شش ماه در اینجا یک حرفه را یاد گرفته و در یک جای صاحب كار شوم، در آینده میتوانم با نفقه دادن از خانم و فرزندانم معذرت خواهی كنم.”
محمد ذاكر حسینی، یک تن از شاگردان مركز آموزشی فنی و حرفهای امید در بخش دیپارتمنت آبرسانی، میگوید:” زمانی كه به مواد مخدر آغشته شدم، تمام زندگیام به هدر رفت. پدر، مادر، زن و اولادهایم از من رنجیدند. خوب به یاد دارم زمانی كه برایم مواد نمیرسید سرم را درد گرفته و همراه اعضای خانوادۀ خود جنگ میكردم، وقتی زورم نمیرسید، خانم خود را لت و كوب كرده و از او پول میخواستم.” او در ادامه گفت:” یک روز پسركوچكم پیش آمد و یک كتاب را باز كرد و گفت که پدر این فرد را ببین عملی (معتاد) است. اما منظور او را در آن وقت نمیدانستم. حالا كه صحتمند شدهام، میدانم كه او به نحوی میخواست كه مانع اعتیاد من شود که متأسفانه من در حالت عادی نبودم و پیام او را نگرفتم.” محمد ذاكر از مسوولان مركز آموزشی فنی و حرفهای امید میخواهد كه باید طبق وعدههای شان زمینۀ كار را برای آنان مساعد سازند. با این حال، علی افتخاری، رییس مركز آموزشی فنی و حرفهای امید، میگوید كه این مركز اخیراً طی تفاهمی با یک شركت خصوصی تلاش نموده تا زمینۀ كار را برای شماری از معتادان صحتیاب شده مهیا كند. او در ادامه گفت:” این مركز به ادامۀ فعالیت های خود با یک شركت خصوصی جهت كاریابی صحبت كرده است. این شرکت به یک هزار کارمند ضرورت دارد و ما بر اساس وعده، تمام این كارمندان را از معتادان صحتیاب شده معرفی میکنیم.”
در کنار این، افتخاری میگوید که ریاست جــمـهـوری نیـز وعــده داده تـا در قــسـمـت اشــتغــال زایــی برای مــعتـادان صحــت یــاب شده با این مرکز همکاری کند. در هـمـین حـال، مــدافــعـان حــقـوق زنــان، از حکومت میخواهند که اگر پروسۀ تداوى و کاریابى براى معتادان، مورد توجه بیشتر قرار نگیرد، افغانستان نه تنها در سالهای پیش رو، با رقم بیشترى از معتادان روبهرو خواهد شد، بلكه رقم خشونت علیه زنان نیز به باور آنان روز تا روز افزایش خواهد یافت و جامعه با چالش های متعددی گرفتار خواهد شد.
گفتنی است که بر اساس سروی مشترک سال 2015 ادارۀ مبارزه با مواد مخدر و تنفیذ قانون وزارت خارجۀ ایالات متحدۀ امریکا INL ، وزارت صحت عامه و وزارت مبارزه با مواد مخدر افغانستان، 3.6 ملیون تن در کـشور به مواد مخدر معــتاد هستند. این رقــم در سال ٢٠١٢ میلادی، 1.6 ملیون و در سال 2009 میلادی، 960 هزار تن تثبیت شده بود. مسوولان میگویند از میان 3.6ملیون معتاد و متاثر از مواد مخدر، 850 هزار تن آن را زنان و یک ملیون و ده هزار تن آن را کودکان تشکیل میدهند، در حالیکه بر اساس سروی سال 2012، شمار زنان معتاد 250 هزار تن و شمار کودکــان معتاد نیز به 250 هزار تن میرسیدند.
کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید