در پاکستان همیشه تنشهای مذهبی وجود داشته و بار ها به مشاهده رسیده که پیروان مذاهب مختلف حتی به عبادتگاههای یکدیگر حمله میکنند.
اما در شهر کراچی واقع جنوب این کشور، جمعیتهای مسیحی در روز عید مقدس یکی از روز های مذهبی شان، ترجیح میدهند روزه را با یک نوع کلچهای پرتگالی الاصل که در کلچه پزی مسلمانها پخته میشود، افطار کنند.
معاملهای تجارتی که بیشتر از یک قرن سابقه دارد.
در مارکیت تجارتی شهر کراچی، دکانداران پیش از تدویر مراسم عید ایستر یا عید پاک سعی میکنند اموال مورد نیاز مشتریان خویش را آماده و بدسترس شان قرار دهند.
خریداران نیز که عمدتا مسیحی اند، میخواهند چند روز پیش از موعد برای دوستان و اعضای خانواده شان لباس و تحفه خریداری نمایند.
حالا صبح روز چهار شنبه است و عدهای زیاد مردم برای خریداری کلچه متذکره که سالها پیش در کلچه پزی “جوزف کاسون میسکویتا” تهیه میشد و اکنون یک مسلمان آنرا پخته و بدسترس علاقمندان قرار میدهد، صف کشیدهاند.
خانم ماریای 30 ساله که بدست آوردن کلچه مورد نظر را از دکان مذکور کار آسانی نمیداند، میگوید: “نخیر، بدست آوردن این کلچه آنهم در این روز های خاص کار آسانی نیست، همه فشار میآورند و فضا را تنگ میسازند، از همین سبب من خیلی وقت آمدهام تا در این روز پاک بیکلچه نباشم.”
محمد رضا، دکاندار و فروشنده کلچه، از ماریا میگوید که باید دو روز پیش مقدار کلچه مورد نیاز خویش را فرمایش میداد.
در اینجا دکانهای دیگری هم است که کلچههای رنگارنگ به فروش میرسانند، ولی کلچهای که در دکان آقای “جوزف کاسون میسکویتا” به فروش میرسد، طعم و مزه خاص خود را دارد.
خانم ماریا، میافزاید: “این کلچه در مقایسه با دیگر کلچههای بازار، تازه، عالی و مزهدار میباشند، اما کلچههای دکانهای دیگر طوریکه مشاهده میکنید، چندان چنگی به دل نمیزنند.”
والدین ماریا سالها از این کلچهها خریداری مینمودند، ولی اکنون ماریا هم برای چهار طفل خویش از همین کلچهها خریداری میکند.
این کلچه پزی اصلا در سال 1858 توسط یک مرد مسیحی که ناماش در بالا نیز ذکر شد، به نام “جوزف کاسون میسکویتا” در مرکز شهر کراچی که در آن وقت صد ها فامیل پرتگالی از گوا آمده بودند، آغاز به کار کرد.
آنها که اقلیت مذهبی کوچکی را تشکیل داده بودند و به نام “گواییها” یاد میشدند، با خود فرهنگ و غذا های پرتگالی به خصوص همین کلچه را به شهر کراچی آوردند.
آقای “ستینلی فرانسیس”، میخانیک 64 ساله که سالها قبل نیز غرض خریداری این کلچه به دکان آقای “جوزف کاسون میسکویتا” میآمد، میگوید: “آقای “جوزف” مرد خوب و با مزهای بود و فکر میکنم هنوز هم همان مزه در فضای دکان کلچه پزی وی باقی ماندهاست، در جوانی همیشه به دیدن وی میآمدیم تا از کلچهاش خریداری نموده نوش جان کنیم.”
قرار معلوم والدین ستینلی قبل از تولد وی نیز به این جا آمده، کلچه خریداری میکردند.
ستینلی که باور دارد خریداری این کلچه در روز های عادی و ویژه به یک سنت تبدیل شدهاست، میگوید: “خریداری و مصرف این کلچه به یک سنت تبدیل شدهاست، سنتی که از پدر و پدرکلان برای مان باقی ماندهاست، خصوصا در روز عید مقدس وجود این کلچه در دسترخوان خیلی خوشآیند است، شما فردا صبح به اینجا تشریف بیآورید، مشاهده خواهید کرد که چی ازدحامی بوجود میآید. روز های جمعه اصلا جای برای ایستاد شدن وجود ندارد، این را زیبایی میگویند، وضعیتی که برای من احساس خوشی به دنبال دارد.”
کارگر ها در عقب دکان به شدت مصروف پخت و پز و آماده سازی کلچه میباشند. هرچند، سالها پیش مالک اصلی این دکان یک مسیحی بود، اما امروز کار آن توسط یک مسلمان به نام “سید حیدر عباس زاهدی” به پیش برده میشود.
حیدر عباس، میگوید: “امروز هیچ کس “میسکویتا” را بیاد ندارد و این دکان هویت ما که مسلمان هستیم، شدهاست.”
سید حیدر عباس زاهدی، بعد از اینکه پدرش فوت نمود و کار و بار خانه بدوش وی افتاد.
وی، ادامه میدهد: “در روز های عید مقدس در حود 5000 هزار عدد کلچه که توسط کارگران وفادار این کلچه پزی آماده میگردد، به فروش میرسد. ما از سه نسل بدینسو در اینجا کار میکنیم، جایی که پدرم نیز کار میکرد، از بیرون کسی را مقرر نکردهایم. در روز های خاص و ویژه خودم کار ها را بررسی و نظارت مینمایم، همه چیز را به دوش کارگر ها نمیگذارم، این شیوههای کاری ما است که توسط آن توانستهایم مزه و لذت کلچه را حفظ کنیم.”
سید، هر پطنوس پر از کلچه را که از داش میبرآید، به صورت درست نظارت و وارسی میکند.
وی، برایم از چگونگی ترتیب درست پختن و جابجایی نقش و نگار به روی آن معلومات داد.
یکی از فرصتهای خاص مسیحیان، روز جمعه قبل از عید پاک است که آن را به عبادت میگذرانند.
در سالهای اخیر، حملات بالای اقلیتهای مذهبی از قبیل مسیحیها، هندو ها و اهل تشیع در پاکستان افزایش یافتهاست.
اما سید حیدر عباس زاهدی که خود یک مسلمان شیعه است، میگوید، به نظر من مذهب، سبب اتحاد و همبستگی انسانها میگردد، نه باعث نفاق و جدایی آنان.
وی، میافزاید: “در اینجا میان مسلمانها و مسیحیان فرق و تبعیضی وجود ندارد، تمام مسیحیانی که در کراچی زندگی میکنند ما را میشناسند که مسلمان هستیم. ما میان مسلمانان و مسیحیها فرق قایل نیستیم و نسل امروزی به زندگی مشترک با یکدیگر ادامه میدهند.”
با همه مشکلات و نابسامانیهای موجود، امیدواریهای زیادی وجود دارد که بلاخره اتحاد و همبستگی پیروز خواهد شد.