در جامعهای که معلمی از امتیازات مالی و جایگاه اجتماعی نه چندان مناسبی برخوردار است، هستند افرادی که با عشق و علاقه شغل معلمی را انتخاب کرده و به پیشرفت کشور خود می اندیشند. در عین حال مکتبهایی را نیز میتوان یافت که به خوبی معلمان را حمایت مالی و معنوی میکنند. در جامعهای که معلمی از امتیازات مالی و جایگاه اجتماعی نه چندان مناسبی برخوردار است، هستند افرادی که با عشق و علاقه شغل معلمی را انتخاب کرده و به پیشرفت کشور خود می اندیشند. در عین حال مکتبهایی را نیز میتوان یافت که به خوبی معلمان را حمایت مالی و معنوی میکنند.
به سراغ شازیه سلیمی یکی از استادان لیسه خصوصی «رنا نمبر یک» میرویم و به همکاری مدیر این لیسه موفق میشویم با این دختر خانم فداکار در وقت فراغت درسی، در مورد فعالیت هایش گفتگو کنیم. اولین چیزی که شازیه سلیمی در مورد شغل معلمی میگوید این جمله است که «معلمی شغل مقدسی است که از انبیا به میراث مانده است». وی تأکید میکند معلمی را دوست دارد و به این شغل عشق میورزد: «تعهد کردهام که معلمی کنم و عاشقانه این کار را انجام دهم.»
شازیه سلیمی در کنار وظیفه معلمی فعالیت های ادبی و هنری نیز دارد. وی آمر دیپارتمنت زبان دری و مسوول کمیته ادبی و فرهنگی در لیسه خصوصی رنا نمبر یک میباشد. این لیسه یکی از مکتبهای فعال در شهر کابل است. خانم سلیمی میگوید:«رشته من ادبیات دری است، در مکتب هم همین مضمون را تدریس میکنم، علاقمندی به نویسندگی دارم، داستان های کوتاه نوشتهام و گاهی هم شعر میسرایم.»
معلم شازیه سلیمی، چهار سال است در مکتب رنا نمبر یک مشغول آموزش فرزندان کشور میباشد و درمورد وظیفهاش چنین میگوید: « آنچه معلم میخواهد به شاگرد یاد دهد باید با خلوص نیت و با قلب پاک باشد. هرگاه معلم صادقانه و با اراده و تصمیم قوی کار کند بدون شک شاگردان لایقی را تربیه خواهد کرد.»
این معلم مکتب به این نظر است که یک معلم باید در قبال شاگردان خود مسوولیتپذیر باشد، زیرا از نظر وی شاگردانی که امروز تحت آموزش معلمان قرار دارند، آنها آیندهسازان کشور میباشند. به گفته او، هرگاه معلمان خدای نخواسته در قبال شاگردان شان بیمسوولیتی کنند، بدان معنا است که آنها در قبال کشور شان بی مسوولیتی کردهاند. او میافزاید: «معلم باید با روانشناسی اطفال آشنا باشد. همچنان در پهلوی آن که با روش ها و میتودهای تدریس آشنا باشد، باید از شاگردان خود نیز شناخت خوب داشته باشد؛ باید بداند که شاگردش متعلق به چه خانوادهای است، یعنی وضعیت اقتصادی، سطح سواد و جایگاه اجتماعی خانواده شاگرد چگونه میباشد.» از نظر معلم شازیه سلیمی، خانوادههایی هستند که به خاطر فقر و بدبختیهای زیاد، فرزندان شان را نمیتوانند خوب تربیت کنند، از این جهت خیلی از افراد جامعه عقدهای به بار میآیند. او تأکید دارد که این وظیفه معلمان است تا در مکتبها نواقص تربیتی شاگردان شان را برطرف نمایند. او میافزاید که یک معلم باید هنرمند نیز باشد تا بتواند رازهای نهفته در شخصیت شاگردان خود را درک کند: «معلم نمیتواند مستقیماً وارد صنف شده و به تدریس آغاز کند، زیرا ممکن است شاگردان نیاز به آمادهسازی داشته باشند، لذا معلم باید با استفاده از روانشناسی و هنر، شاگردان را آماده درس بسازد.»
البته کار معلمی سختی های خود را نیز دارد، زیرا ممکن است معلمان با شاگردانی مقابل شوند که بازیگوش، شوخ و حتا بداخلاق باشند. در این رابطه شازیه سلیمی به این نظر است که معلمان باید برای درک بهتر شاگردان شان از تحقیق کار بگیرند. او میگوید: «من بار بار با شاگردانی مواجه شدهام که بازیگوش بوده و یا برخوردهای عقدهای داشتهاند، اما تلاش کردهام در مورد زندگی و خانواده وی تحقیق کرده و آن گونه که نیاز شاگرد بوده است، با وی برخورد کردهام.» این معلم، شاگردانش را در مجموع افراد دوستداشتنی، معصوم و نیازمند آموزش توصیف میکند: «شاگردان افراد معصوم و نیازمند دانش، آگاهی و شفقت میباشند. من شاگردانم را بسیار دوست دارم و شاگردان هم به استادان شان احترام دارند، زیرا آنها به خاطر آموزش به مکتب میآیند و نیاز به راهنمایی و کسب دانش دارند.»
شازیه سلیمی با اشاره به ضربالمثل قدیمی که «معلم پدر و مادر معنوی متعلمان است» تصریح میکند که شفقت و مهربانی معلم، شاگردان را به درجات عالی زندگی و کمال میرساند. بدین اساس، وی معلمی را شغل دلخواه خود خوانده و میگوید هرگز از این شغل خسته نخواهد شد.
از نظر شازیه سلیمی، جامعه افغانستان، امروز بیش از همه چیز به معلمان مسلکی و مهربان نیاز دارد، زیرا تمام بدبختی های کشور ناشی از عقبماندگی علمی میباشد. وی میگوید: «معلم معمار جامعه و انسانساز است، در افغانستان باید معلمان بیشتر مسوولیت احساس کنند و بیشتر مورد توجه دولت قرار بگیرند. اگر امروز فرزندان جامعه خوب تربیه شوند، کشور از بدبختی نجات خواهد یافت.» شازیه سلیمی با آن که به مسوولیتپذیری و مسلکی بودن معلمان تأکید دارد اما این را نیز یادآور میشود که معلمان در افغانستان مورد بیاعتنایی قرار دارند: «متأسفانه، امروز پایینترین مقام را در جامعه افغانستان معلم دارد. برداشت بسیار نادرستی از موقف معلم در جامعه وجود دارد، تا حدودی این برداشت مربوط به این است که معلمان در مقابل مزد کم خدمت میکنند؛ چون مردم به وضعیت اقتصادی افراد مینگرند.»
معلم شازیه سلیمی به دولت پیشنهاد میکند که باید معاش معلمان در مکتب های دولتی را بالا ببرد، زیرا مکتب های خصوصی تا حدودی معاش بهتر برای معلمان خود میدهند. از نظر او، در صورتی که معاش معلمان دولتی بالا باشد معیار معاش در مکتب های خصوصی هم بالا خواهد رفت. خانم سلیمی که در لیسه خصوصی «رنا نمبر یک» کار میکند، میگوید در این مکتب سهولت های خوبی برای معلمان فراهم است و معاش خوب هم به آنها داده میشود. اما او علاوه میکند معلمانی که در مکتبهای دولتی کار میکنند، معاش ناکافی برای شان داده میشود و این امر سبب بی اعتنایی به معلمان در سطح جامعه میشود.
شازیه سلیمی تصریح میکند که لیسه خصوصی «رنا نمبر یک»، تلاش دارد معلمان مسلکی جذب کند و در این بخش خیلی سختگیر هم است، اما در عین زمان این لیسه خصوصی در بخش مالی و ظرفیتسازی استادان خیلی توجه دارد. وی در مورد دیگر ویژگی های لیسه خصوصی «رنا نمبر یک» میگوید: «اداره و استادان لیسه خصوصی رنا نمبر یک تلاش میکنند از خود نوآوری داشته باشند و تلاش میکنند شاگردان را بیشتر به فعالیت بیندازند. چون این لیسه خصوصی است، استادان بیشتر احساس مسوولیت میکنند تا شاگردان در مقابل هر واحد پولی که پرداخت میکنند نتیجه خوبی به دست آورند.»
این معلم لیسه خصوصی «رنا نمبر یک» مثال میدهد که «همین زحمتکشی های استادان و اداره مکتب بود که در سال گذشته 55 شاگرد این لیسه در امتحان کانکور اشتراک کردند و 52 تن آنان به موسسات عالی و نیمه عالی راه یافتند.»
از ویژگی های دیگر این مکتب که خانم سلیمی به آن اشاره دارد این است که نظم خوبی در آن حاکم است و فضای صمیمی میان استادان و کارمندان سبب همکاری هرچه بیشتر آنها با شاگردان میگردد.
شازیه سلیمی در سال 1365 به دنیا آمده و دوران کودکی وی در فضای ترس و محرومیت (در دوران حاکمیت طالبان) در کابل سپری شده است. سلیمی میگوید قبل از آن که طالبان به کابل بیایند، وی شامل مکتب شده و تا صنف دوم درس خوانده است. اما با آمدن طالبان در کابل، درس های او برای چند سال متوقف شده است.
از نظر شازیه سلیمی، از این که در دوران طالبان، مکتبها به روی دختران بسته بوده و زنان اجازه کار و فعالیت نداشتهاند، افغانستان از کاروان علم و معرفت بسیار عقب مانده است: «در دوران طالبان نیز پدر و مادرم برای آموزش من تلاش میکردند، من در خانه درس میخواندم، از این لحاظ با رفتن طالبان من توانستم شامل صنف هفتم مکتب شوم. وقتی طالبان سقوط کرد، حس میکردیم که افغانستان صد سال عقب مانده باشد.»
این معلم فعال تا صنف دوازدهم در لیسه لامعه شهید در کابل آموزش دیده و بعد از آن بدون این که کورس های آمادگی کانکور را دنبال کند، در امتحان کانکور اشتراک کرده است. او میگوید: «این برای خودم جالب است که من درس هایی را که باید در مدت 16 سال میخواندم، در مدت 9 سال تمام کردم.» شازیه سلیمی در تربیه معلم سید جمالالدین افغان تحصیل کرده و بعد از فارغ شدن از آن جا شامل پوهنتون تعلیم و تربیه استاد برهانالدین ربانی شده و لیسانس خود را از رشته ادبیات دری از این پوهنتون اخذ کرده است. اکنون وی به دنبال فرصتی میباشد تا بتواند دوران ماستری را نیز فرا بگیرد. این خانم میگوید که علاقمند ادبیات است، از همین لحاظ تحصیلاتش را در همین رشته دنبال کرده است. وی با استفاده از تحصیلات مسلکی که دارد بعد از فارغ شدن از پوهنتون عملاً به اجرای وظیفه معلمی پرداخته و تاکنون برای مردم و کشورش مصدر خدمت میباشد.
این معلم فعال با آن که میگوید علاقمندی زیاد به سفر و کسب تجارب علمی دارد اما تاکنون پایش را بیرون از کابل نگذاشته است: «علاقه زیاد به سفر دارم، مخصوصاً سفرهای علمی. بسیار علاقمندم با اشخاص آگاه و عالم گفتگو داشته باشم و از تجربه آنها بهره ببرم.»
وی در ادامه سخنانش میگوید از کودکی علاقه به علم و دانش داشته و هیچگاهی عطش فراگیری دانش در وجود وی کاهش نیافته است. از این لحاظ، وی تاکنون ازدواج نکرده و میگوید که تشکیل خانواده تا این دم در اولویت برنامه های زندگیاش قرار نگرفته است: «هنوز خیلی راه مانده است که به پیمایم، هیچگاهی فرصت فکر کردن و علاقمندی به تشکیل خانوده را پیدا نکردهام.» به گفته سلیمی، خانواده نیز وی را در این رابطه آزاد گذاشته تا خودش در مورد زندگی آیندهاش تصمیم بگیرد: «من یک دختر آزاد هستم، هیچگاهی قیوداتی برای تحصیل و تعلیم و مسایل شخصی من از طرف پدر و مادرم وضع نشده است. پدرم تحصیلات عالی ندارد، مادرم هم بیسواد است، اما بهترین مادر دنیا است.» شازیه سلیمی جدیداً به نویسندگی نیز روی آورده است. او داستان های کوتاهی با الهام از واقعیت های جامعه و ماحول زندگیاش مینویسد. گاهی هم شعر میسراید، اما نمی خواهد در انتشار شعرهایش عجله کند، زیرا وی خود را در این زمینه تازهکار می پندارد و سعی دارد تا کارش به پختگی برسد. او اما یک پارچه از اشعارش را برای خوانندگان مجله کلید تقدیم کرده که به عنوان حسن ختام این مطلب آن را نقل کردهایم.
شبیه کودک چوپانم
که پای برهنهاش
مزرعه ریگزار را طی میکند
و در سر هوای
کفش ابریشمین دارد
از این حال و هوا دست برنمیدارم
خواب زیباییست
از بیدار شدن می هراسم
سنگریزه ها پاهایم را زخم کرده
در این خواب
درد زخم ها احساس نمی شود
کفش های ابریشمین
لطیف است و مرحمگذار