انتخابات ریاست جمهوری امریکا با کاروزار شدید نامزدان احزاب دموکراتها و جمهوریخواهان به مرحله حساس خود رسیده است. قرار است تا چند روز دیگر، مشخص شود که کلید کاخ سفید به دست هیلری کلنتن دموکرات میرسد یا دونالد ترامپ جمهوریخواه.
این در حالی است که رقابت دو طرف برای رسیدن به منصب مهم ریاست جمهوری قدرتمندترین کشور دنیا، شدیدتر شده و پای اتهامزنی را از مسایل شخصی تا دوسیههای سیاسی و مالی پیش کشیده است. اما موضوع مهمتر دیگر این است که این دو نامزد در حالی وارد دور حساس رقابتهای انتخاباتـی مــیشــونــد کــه بســیاری از کـشـورها نیز سرنوشت خــود را با ایــن رخـداد دمــوکراتیک گره میزنند.
از این جمله اما افغانستان و مردم آن بیشتر چشم به این قضیه دوخته و منتظر اند که تصمیم این دو نامزد در باره آینده افغانستان چه خواهد بود؟ این سوال برای آنان اهمیت دارد که آیا برنده شدن هیلری کلنتن، در جایگاه یک زن قدرتمندی که نامزد دموکراتها بوده و پیش از این نیز در ساختار حکومتی در خصوص افغانستان شرکت کرده بهتر اسـت یا رییـس جمـهـور شــدن تجــارت پیشهای که تا حدودی مباحث را تندتر و ملیگراتر مطرح میکند.
هرچند مقام اول کاخ سفید به عنوان شخصیکه در باره دنیا تصمیمگیری خواهد کرد، نمیتواند متمرکز و معطوف به مسایل داخلی باشد، ولی فرازهای اول از مناظرات و سخنرانیهای این دو نامزد بر محور مسایل داخلی آغاز میشود. مسلم است که منافع ملی هر کشور برای مقام اول آن اولویت دارد و این را نمیتوان انکار کرد.
اما در این میان افغانستان اگر از جایگاه نخست در سیاستهای کاخ سفید برخودار نباشد، در میان اولویتهای مهم مسایل مطرح در سیاستهای این کشور مقتدر جهان قرار دارد. به همین دلیل نیز جدا از این که برنده نهایی کدام نامزد را بدانیم، میتوان گفت که افغانستان یکی از دوسیههایی خواهد بود که روی دست رییس جمهور آینده امریکا قرار دارد. چه این که نامزد دموکراتها، بار سنگین ریاست جمهوری امریکا را بر دوش بکشد و یا آن که عنصر مورد حمایت جمهوریخواهان بر این مسند بنشیند، ناگزیر خواهد بود تا افغانستان را مورد حمایت قرار داده و این دوسیه را به فرجام برساند.
این مسأله در صحبتهای نخستین دو نامزد کنونی نیز مطرح شده بود. دونالد ترامپ در یکی از سخنرانیهایش گفت: “تهاجم ایالات متحده به عراق اشتباه بود. اما من هرگز نگفتهام که تهاجم ما به افغانستان اشتباه بوده است. افغانستان همسایه پاکستان است و باید مواظب اسلحه هستهیی پاکستان بود.” ترامپ در 29 اپریل نیز به تلویزیون فاکس نیوز گفت: “در افغانستان باقی خواهیم ماند، زیرا در شرق میانه کشوری است که ما باید به آن میرفتیم و چونکه [افغانستان] در جوار پاکستان قرار دارد، کشوریکه دارای اسلحه هستهیی است. به نظر من باید آن جا بمانیم و بیشترین تلاش را به خرج دهیم. حدود ۱۰ هزار سرباز امریکایی مستقر در افغانستان را در آن جا حفظ خواهیم کرد، صرف به خاطر این که پاکستان مجهز با اسلحه هستهیی است، فکر نکنم جز این گزینه، راه دیگری داشته باشیم.”
نظر خانم کلنتن نیز از جهات زیادی مشابه به این نوع نگاه است. این نامزد مورد حمایت دموکراتها در خصوص افغانستان تصریح کرده است: “ما برای کمک به آن کشور (افغانستان) با جان و مال سرمایهگذاری کردهایم و پذیرفته نمیتوانیم که بار دیگر آن کشور زیر سلطه طالبان یا داعش قرار گیرد و ما و تمام جهان را تهدید کند. روشن است که اگر رییس جمهور شوم، توجه خود را از افغانستان منحرف نخواهم ساخت.”
با این وجود، هرچند نظارت از این روند و پیگیری مناظرات انتخاباتی در کاروزارهای داغ این کشور یک نیاز در راستای حساسیتهای سیاسی از سوی شهروندان آگاه است، ولی دغدغه از واگذاری افغانسان به حال خودش در سیاستهای این نامزدان جا نخواهد داشت. زیرا منطقی نیست تا افغانستان به عنوان یک پروژه پر هزینه امنیتی نافرجام مانده و باعث بدنامی امریکا و هم پیمانان این کشور شود. از سویی هم واگذاری افغانستان در حالت کنونی، موجب رشد افراطگرایی خواهد شد که پیامد آن محدود به یک کشور نبوده و دامن دنیا را تا امریکا و اروپا نیز خواهد گرفت.
بنابراین، حساسیت و مسوولیت دولتمردان افغان در این خصوص به جا بوده و نگرانی شهروندان کشور نیز معقول و منطقی است. اما آنچه را که نباید فراموش کرد، تنظیم مناسبات درست و منطقی با حاکمان کاخ سفیـد اسـت تا بتـوان آنان را راضی به حمایت مطلوب از افغانستان نموده و نگذارد که این بخش مهم در تعاملات جهانی، بار دیگر به فراموشی سپرده شود.