توافقنامه همکاریهای استخباراتی میان دو نهاد امنیتی افغانستان و پاکستان که پس از امضای پیشنویس آن جنجالبرانگیز شد، به یکی از اعتراضهای جدی علیه حکومت کابل تبدیل شده و صداهای مخالف زیادی را بلند ساخته است. تمام اعتراضها بر این نقطه متمرکز است که دشمن دیرینهای چون پاکستان، یک شبه با افغانها دوست نخواهد شد و اعتماد بر دولت اسلامآباد جهت همکاریهای امنیتی، یک کار دشوار و اشتباه تاریخی خواهد بود. تعریفهای ارائه شده از پاکستان در افکار عمومی مردم افغانستان و نظریههای کارشناسان، حاکی از آن است که نباید هیچ سندی به این پیمانهای از همکاریها با پاکستان امضا شود؛ زیرا مفهوم آن فروختن خاک افغانستان به دشمنی چون پاکستان خواهد بود.
اما سوال این است که آیا تنها کارنامه نامیمون پاکستان در گذشته باعث میزان زیادی از نارضایتیها در برابر امضای این توافقنامه گردیده است یا متن توافقنامه نیز دارای محتوایی است که افغانستان را با خطر مواجه خواهد ساخت؟ کارشناسان بر این باور اند که برخی از مواد درج شده در این توافقنامه برخلاف منافع ملی افغانستان بوده و شرایط را به شکل یک جانبه به نفع اسلامآباد رقم خواهد زد. جاوید کوهستانی، آگاه مسایل نظامی و امنیتی، چهار محور مهم و حساس این توافقنامه را دارای مشکلاتی دانسته است که سود و صلاح افغانستان در آن مشاهده نمیشود. به گفته وی، “تجهیز و تربیت نیروهای امنیتی، اجرای عملیات مشترک در دو سوی سرحد، همکاری استخباراتی در برابر نهادهای استخباراتی دشمن و مقابله با جداییطلبان از جمله مهمترین موارد حساسی است که به هیچ وجه منفعت افغانستان در آن دیده نمیشود. زیرا پاکستان از دیربازی سیاست فریبکارانه با مردم افغانستان داشته و به همین دلیل نیز نیروی دفاعی افغانستان در قالب قول اردوها به سمت پاکستان و در نقاط سرحدی این کشور استوار شده است.”
این اقدام حکومت، میزان مخالفتها را در گستره وسیعی از نهادهای سیاسی، مدنی و مردمی کشاند. مسوولان اصلی حکومت در تیم رییسجمهور و رییس اجرائیه، مسوولان اصلی نهادهای امنیتی و … نیز دچار اختلاف شده و حتی برخی از آنان از امضای این سند ابراز بیخبری کردند. این مسأله اعضای ولسی جرگه و مشرانوجرگه را نیز وادار به اتخاذ موضع تند و تیز در برابر این تفاهمنامه کرد. برخی از اعضای پارلمان مثل شکریه بارکزی، غلام حسین ناصری و … این کار حکومت و موافقان آن را مصداق خیانت ملی خواندند و مخالفان امضای این توافقنامه را ستایش کردند. این اظهارات پس از آن صورت گرفت که خبرها از ایجاد تنش در ارگ ریاستجمهوری میان حنیف اتمر، مشاور رییسجمهور در شورای امنیت ملی و رحمتالله نبیل، رییس عمومی امنیت ملی، حاکی شد.
اما تنها محتوای این تفاهمنامه نیست که خشم نمایندگان و مردم را برانگیخته است، بلکه بیشتر از آن عدم اعتماد به صداقت پاکستان است. به همین دلیل نیز عبدالروف ابراهیمی، رییس ولسی جرگه، در نشست عمومی این مجلس گفت:”خانه هر افغان در نتیجه حملههای انتحاری شهید دادهاند و مسوول کشتن تمامی این افراد نظامیان پاکستانی هستند. پس هیچ کسی نمیتواند این واقعیت را انکار کند، اکنون صلاحیت به دست شما نمایندگان ملت است که این تفاهمنامه را رد کنید”.
این اعتراضها منجر به عقبنشینی حکومت از موضع قبلیاش شد و تفاهمنامهای که قرار بود پنهانی با امضای معاون امنیت ملی نهایی شود، به نظرخواهی بزرگان سیاسی در نشست با رییسجمهور گذاشته شد. با این وجود، سوال این است که در روند نهایی کردن این سند قرار است چه مقاصدی به دست آید و هدف اصلی از اصلاح این سند چه باید باشد؟
تفاهمنامه، سند دوستی یا ابزار فریبکاری؟
برخی از کارشناسان بر این باوراند که تفاهمنامه امنیتی میان کابل و اسلامآباد باید مورد ارزیابی کارشناسانه و به دور از احساسات سطحی قرار گیرد. حسین خاموش، نویسنده و روزنامهنگار، بر این باور است که “اصل مسأله این است که این سند باید به دور از واکنشهای سیاسی و احساسی در درون افغانستان، با نگاه و دیدگاه منطقیتری مورد ارزیابی قرار گرفته و به نحوی تصفیه و فلتر شود. زیرا اکنون باید فصلی رسیده باشد که دولت کابل و اسلامآباد تصمیم بگیرند که دشمن همدیگر باشند یا دوست یکدیگر. هرگاه دشمنی پنهان پیشین را ادامه دهند، به نفع هر دو کشور نبوده و تداوم آن برای دو ملت و دو کشور شکننده خواهد بود. لذا باید راه دوستی و همکاری به دور از هرگونه اغراض سیاسی و سودجویانه یکجانبه در پیش گرفته شود.”
اما اینکه در زدایش بدبینیها و بیاعتمادیهای گذشته نقش هرکدام از دو کشور تا چه اندازه جدی است، آصفه پیروز، عضو نهاد مدنی فعالان دموکراسیخواه، میگوید: “بدون تردید این تصمیم بیش از آنکه به عزم دولت کابل وابسته باشد، به تصمیم و سیاست جدی اسلامآباد نیازمند است. زیرا این کشور باید ثابت سازد که دوست افغانستان بوده و بیش از این به دشمنی پنهانی خود ادامه نخواهد داد. این نقش با قطع رابطه با گروههای افراطی و عدم حمایت از آنان محقق خواهد شد. در آن صورت است که مردم و حکومت افغانستان با تمام نهادهای رسمی و مردمی آن به امضای هرگونه سند همکاری تن خواهند داد.”
اینکه آیا در عملکرد و نیت پاکستان چنین عزمی به وجود آمده است، تا اکنون به صورت قطعی قابل قضاوت نمیباشد. زیرا اظهارات دولتمردان پاکستان نشان از تغییر رویکرد آنان میباشد و سرتاج عزیز، مشاور امنیت ملی پاکستان، بار دیگر در نشست “روند استانبول” از طالبان خواست که عملیات شان در افغانستان را متوقف کنند و از همکاری جدی و مؤثر اسلامآباد در تحقق صلح در افغانستان سخن گفت. با این حال، برخی از دولتمردان بلندپایه کابل به این تغییر سیاست، نگاه تردیدآمیزی دارند. محمد محقق، معاون دوم رییس اجرایی حکومت، بر این باور است که “پاکستان قول داده است در سال جاری ناامنیهای افغانستان کاهش یابد، اما اوضاع برعکس این تعهد به پیش رفت و ما شاهد خشونتهای بیشتر بودیم. لذا اعتماد به این گفتهها دشوار میباشد.”
مسأله اصلی، نجات از قربانی شدن
رایزنیهای مجادلهانگیز و مخالفتهای تنشزا بر سر امضای توافقنامه امنیتی با پاکستان در حالی رو به گسترش است که مسأله اصلی افغانستان، نجات از قربانی شدن در دام رقابتهای منطقوی است؛ چیزی که همواره برای افغانستان مشکلبرانگیز شده است. در جریان جنجالهای اخیر روی امضای این تفاهمنامه نیز چنین پیامدی قابل تصور بود که گفته میشود لغو قرارداد استخراج معدن حاجیگک از سوی کنسرسیوم هندوستان یکی از آن موارد است. هرچند این مسأله هنوزهم به شکل روشن آن تأیید نشده و وزارت معادن از عدم نهایی شدن این قرارداد سخن گفته است.
با این وجود، نزاع هند و پاکستان بر سر مسأله افغانستان یکی از موارد گریزناپذیری است که به نظر کارشناسان هیچ راه فراری از آن وجود ندارد. مهم این است که چگونه راه میانهای برای این مطلوب در پیش گرفت که نه دل پاکستان برنجد و نه هم محبتهای هند از دست برود.
به همین منظور و به هدف کاهش حساسیتهای ملی و منطقوی، ریاست عمومی امنیت ملی، فلترهایی را مد نظر گرفته است تا در نتیجه آن، اهداف مورد نظر افغانستان در چهارچوب تأمین منافع ملی در این تفاهمنامه درج گردد. امنیت ملی گفته است برای نهایی کردن و اجرایی شدن این تفاهمنامه، متن آن باید بر اساس منافع ملی و سیاست خارجی افغانستان باشد و برای گرفتن مشروعیت باید از این پنج مرحله بگذرد:
مرحله اول: چهارچوب، حدود و صلاحیتهای این تفاهمنامه را رییسجمهور افغانستان تعیین خواهد کرد.
مرحله دوم: متن پیشنویس تفاهمنامه توسط متخصصان نهادهای دولتی شامل ریاست عمومی امنیت ملی، وزارت امور خارجه، ریاست اجرایی حکومت و دفتر شورای امنیت ملی تهیه و بررسی خواهد شد. امنیت ملی گفته که این گروه متخصصان به رییسجمهور گزارش خواهند داد.
مرحله سوم: شورای امنیت ملی افغانستان در مورد پیشنویس این تفاهمنامه بحث خواهد کرد.
مرحله چهارم: بعد از این که تفاهمنامه از شورای امنیت ملی گذشت، برای ایجاد “اجماع ملی”، پیشنویس آن در اختیار بزرگان سیاسی، رهبران جهادی و نمایندگان مردم برای گرفتن نظرات آنها قرار خواهد گرفت.
مرحله پنجم: پس از گرفتن و درج نظریات، متن تفاهمنامه به دولت پاکستان سپرده شود.
با تمام این تنشهای سیاسی در خصوص امضای تفاهمنامه استخباراتی میان دو کشور، سازمان استخباراتی پاکستان تا اکنون در مورد مراحل نهایی کردن این موافقتنامه چیزی نگفته است. اما رسانههای این کشور از رضایت مقامات اسلامآباد از امضای این سند سخن گفتهاند.
به هر حال، نیاز افغانستان به جلب همکاری پاکستان و ایجاد رابطه دوستان به جای موضع خصمانه یک ضرورت است. اما تنظیم چنین رابطه کاری است که نیازمند صداقت دوجانب و قاطعیت نهادهای امنیتی افغانستان و پاکستان میباشد. لذا باید دید که آیا این رابطه تنظیم شده و دو کشور خواهند توانست نهال دشمنی کهنه را کنده و درخت دوستی را بکارند یا خیر.