دونالد ترامپ، نامزد جنجالی جمهوریخواهان امریکا در میان بهت و حیرت جهانی، به کاخ سفید راه یافت. انتخاب ترامپ منحیث رییس جمهور امریکا بیشتر از همه فضای افغانستان را دچار التهاب نموده و این پرسش را برجسته ساخته که ترامپ با افغانستان چه خواهد کرد؟
کارشناسان آشنا به سیاست کاخ سفید در عرصه جهانی گمانههای متفاوت و مختلفی در خصوص سیاست احتمالی ترامپ راجع به افغانستان دارند. برخی معتقد اند که سیاست خارجی ایالات متحده امریکا حالت کانکریتی دارد و ناشی از برنامههای درازمدت سیاست خارجی کاخ سفید است، که بیشتر توسط اتاقهای فکر، کانگرس و سایر نهادهای مربوط به استراتیژی این کشور تدوین میشود. به باور آنها، افغانستان نیز خالی از محدوده و محوری نیست که سیاست خارجی امریکا را شامل میشود. لذا اولین سوال مهم این است که رییس جمهور منتخب امریکا با زمامداران وحدت ملی چگونه برخورد کرده و برنامههای وی در قبال دولت و ملت افغانستان چه خواهد بود؟
آنچه مشخص و روشن است این که دولت ترامپ نیز مثل رؤسای پیشین کاخ سفید به حضور نظامی امریکا در افغانستان متعهد خواهد ماند. حمیدالله رسا، کارشناس مسایل سیاسی، با اشاره به موضعگیریهای گذشته ترامپ میگوید: “تاکنون دونالد ترامپ جزئیات مشخصی درباره این که چگونه تروریزم را در افغانستان شکست خواهد داد، ارایه نکرده است. اما وی برای حضور طولانی مدت نظامیان امریکایی در افغانستان دروازه سیاست خارجیاش را باز نگهداشته است. این طرح ترامپ دارای پشتیبانی گستردهای در درون حزب جمهوریخواه امریکا نیز میباشد.”
در حالی که دونالد ترامپ بارها موضعاش را درباره حضور نظامی طولانیمدت ایالات متحده امریکا در افغانستان اعلام کرده اما وی همواره با تلاشهای امریکا برای ملتسازی در افغانستان مخالف بوده است. ترامپ در ماه جنوری سال ۲۰۱۳ میلادی، در یک پیام تویتری خواهان خروج سربازان امریکایی از افغانستان شد و نسبت به مصرف بدون دلیل ملیاردها دالر امریکایی اظهار تأسف کرد و گفت که میشد با استفاده از این پول امریکا را دوباره بازسازی کرد. او در ماه اکتوبر سال ۲۰۱۵ میلادی، موضع قبلی خود را تغییر داد وحمایتش را برای حفظ ۹۸۰۰ سرباز امریکایی در افغانستان اعلام کرد. با این حال، وی تأکید کرد که این نیروها باید اهداف نهادسازی را در افغانستان رها و تمرکز شان را بیشتر بر مبارزه با نگرانیهای قریبالوقوع امنیتی سازند. به صورت مشخص، ترامپ باور دارد که باید شماری از نیروهای کشورش در افغانستان باقی بمانند؛ زیرا پاکستان سلاح هستهیی دارد که باید از آنها محافظت کنند.
آگاهان امور معتقد اند که تمرکز دولت ترامپ در افغانستان، روی نابودی تروریزم است. زیرا وی در شعارهای انتخاباتی و فعالیتهای سیاسیاش به این نکته تمرکز کرده است که با گروههای تروریستی و گــروه داعـش قاطعـانــه بــرخـورد خــواهـــد کـرد. زلمی خلیلزاد، سفیر پیشین امریکا در افغانستان، عراق و سازمان ملل، میگوید: “ترامپ تا هنوز چیز واضحی در مورد افغانستان نگفته است، اما در مورد تروریزم نکته نظر واضح داشته و موقف قوی در مورد مقابله با افراطیت و تروریزم ابراز کرده است. از آن نظر، چون افغانستان نقش مهمی در مقابله با تروریزم بینالمللی و افراطیت دارد، فکر میکنم که چانس همکاری و کمک به افغانستان زیاد است.”
همین نکته در تماس تلیفونی محمداشرفغنی با دونالد ترامپ نیز مورد تأکید و یادآوری قرار گفته است و رییس جمهور منتخب امریکا از تعهد دولت این کشور در راستای شکست تروریزم در افغانستان سخن گفته بود. اما در خصوص سایر مسایلی چون فساد اداری، شفافیت، توسعه و ثبات افغانستان، رویکرد دولت ترامپ حالت مشابهی با حکومت اوباما خواهد داشت. زیرا سیاست عمومی کاخ سفید این است که دولت تحت حمایتش، با فکتورهای بدنام کنندهای چون فساد اداری، اختلاس، صدور مواد مخدر و…. شهرت نداشته باشد. حسین ایوبی، روزنامهنگار و تحلیلگر مسایل سیاسی، معتقد است که “امریکا ناگزیر است تا حکومت وحدت ملی را مورد حمایت قرار دهد. زیرا در صورت دست برداشتن از چنین سیاستی، افغانستان به کام رقیبان منطقهیی و جهانی امریکا فرو خواهد رفت و جای پای روسیه، ایران و پاکستان در این کشور وسیعتر خواهد شد. لذا تلاش ترامپ نیز این خواهد بود که دولت کابل با قوت بیشتری به انکشاف و ثبات دست یافته و متحد خوبی برای کاخ سفید باشد.
با این وصف، حضور و نفوذ امریکا در افغانستان در زمان ترامپ، مثل گذشته کاخ سفید را در رویارویی و مقابله با کشورهایی چون پاکستان، ایران، روسیه و سایر قدرتها در پیرامون افغانستان قرار داده و در عرصه داخلی نیز با شبکهها و گروههایی چون داعش، القاعده و طالبان مواجه است. در حوزه داخلی همانگونه که گفته شد، برنامههای مبارزه با تروریزم از طریق دولت کابل عملی خواهد شد. لذا سوال باقی مانده این است که موضع ترامپ در قبال همسایههای افغانستان، بهخصوص پاکستان، چه خواهد بود؟
امریکا و بازیگران منطقهیی
کارشناسان، گمـانههــای متفاوتـــی را در خصــوص چگـونگــی بـرخــورد احتمــالــی دولــت تـرامپ با کشورهای تأثیرگذار در افغانستان مطرح میکنند. محمدواعظی، روزنامهنگار و تحلیلگر، حداقل سه فرضیه را در این خصوص مطرح نموده و میگوید: “فرضیه اول این است که امریکا با اعمال فشار بر کشورهای حامی بنیادگرایی و تروریزم، به مبارزه جدی با این پدیده در افغانستان خواهد پرداخت، بر این اساس نقش کشورهایی حامی تروریزم از جمله پاکستان نسبت به حمایت از تروریزم و بنیادگرایی در افغانستــان کاهــش خـواهد یافت. فرضیه دوم نیز چنین خواهد بود که امریکا با اجازه دادن به کشورهای قدرتمند منطقه مانند ایــران، روسیــه و هند نقش بیشتری برای بازی در افغانستان خواهد داد و از مسوولیتهای خود نسبت به افغانستان خواهد کاست. در نهایت، فرضیه سوم نیز این است که امریکا تلاش خواهد کرد با تمام قدرت و امکانات خود داعش و تروریزم را در منطقه و جهان از بین ببرد. بنابراین میزان حضور نظامیان امریکا برای حمایت از دولت افغانستان در امر مبارزه با تروریزم و افراطیت افزایش خواهد یافت.” در نهایت وی به این نتیجه میرسد که “سیاستهای امریکا در قبال افغانستان براساس توافقات و معاهدات دو و چندجانبه ادامه پیدا میکند. آمدن ترامپ و جمهوریخواهان در رأس قدرت در امریکا باعث تشدید روند مبارزه با تروریزم و افراطیت خواهد شد. افغانستان نیز سهم خود را در این موضوع خواهد داشت. در این میان با افزایش فشار بر کشورهای حامی افراطیت و تروریزم، از جمله پاکستان، نقش این کشورها در افغانستان کاهش خواهد یافت و مبارزه با تروریزم با حمایت جدی امریکا در افغانستان شدت پیدا خواهد کرد.”
از همین منظر است که به نظر میرسد برخورد دولت ترامپ با کشورهای تأثیرگذار در افغانستان، از جمله پاکستان، قاطعتر از پیش بوده و در جهت دست برداشتن این کشور از حمایت از تروریزم، تلاشهای متفاوتی خواهد کرد. پیش از این دولت امریکا ملیاردها دالر در قالب مبارزه با تروریزم به افغانستان کمک کرده بود. اما دونالد ترامپ در ماه جنوری سال 2012 در تویتی نوشته بود که “پاکستان دوست ما نیست. به آنها ملیاردها دالر دادیم، چه بهدست آوردهایم؟ خیانت و بیاحترامی و بسیار بدتر از آن.”
از جانب دیگر، ترامپ درست در زمانی مسوولیت ریاست جمـهوری امـریـکا را بــرعهـــده مــیگیـرد که پاکستان و برخی از کشـورهای دیگــر در عرصه حمایت از تروریزم در افغانستان تنها نیستند. در این اواخر، نشانهها و شواهدی از ارتباط ایران، روسیه و برخی کشورهای دیگر منطقه با طالبان نیز گزارش شده است. این مسأله، دولت افغانستان را شکنندهتر از پیش جلوه میدهد. لذا آگاهان معتقد اند که این نکته باید موضع دولت ترامپ را در حمایت از افغانستان و دولت مرکزی کابل قاطعتر سازد. نوید الهام، آگاه امور سیاسی، میگوید: “ظرفیت توافق میان طالبان، روسیه، ایران، چین و پاکستان میتواند به یک عقبگرد زیانبار برای افغانها در زمینههای مختلف از جمله حقوق بشر و حقوق زنان، معارف، مراقبتهای صحی و دیگر زمینهها منجر شود. بنابراین، امریکا باید در افغانستان درگیر بماند و اطمینان حاصل کند که چنین دستآوردهایی از دست نخواهد رفت.”
گمانههایی مبنی بر این که دولت کابل با همدستی امریکا قصد استفاده از تروریزم را دارند تا فشارهای بیشتری را روی روسیه و چین وارد کنند، محاسبهای را برای تهران و مسکو نیز به تصویر کشیده و آنها را در راستای حمایت از طالبان بسیج کرده است. این معادله با ایده “درد بد و دوای بد” تعقیب خواهد شد. به همین لحاظ آنها گروه طالبان را حمایت و تجهیز نموده و گمان میکنند که با استفاده از طالبان، جلو قوی شدن گروه داعش در افغانستان را خواهند گرفت.
با این حساب، هرگاه دولت ترامپ نتواند جلو تحرکات جاری کشورهای پیرامونی و تأثیرگذار بر وضعیت افغانستان را نگیرد، دولت تحت حمایت کاخ سفید در سایه مداخلات کشورهای بیرونی کماکان متزلزل مانده و به عنوان یک دستآورد شکننده روی دست ترامپ خواهد ماند.