عملیات زمستانی، نخستین ابتکار نبرد طولانی دولت برای امنیت است که در سال روان روی دست گرفته شده است. پیش از این، فصل سرما، زمان آتشبس ناخواسته و ماه حمل، وقت گرم شدن سنگرهای جنگ و نبرد بود.
نهادهای امنیتی به تازگی اعلام کردند به منظور تضعیف هستــه گروههای مسلح مخالف، عملیات زمستـانــی در ولایتهــای ناامن اجرا خواهد شد. به گفته آنها، هدف اساسی این عملیات نابودی لانهها، راههای اکمالاتی و منابع مالی مخالفان مسلح است.
محمد رادمنش، معاون سخنگوی وزارت دفاع ملی، میگوید: “این عملیات در 13 ولایت راهاندازی شده است، چون طالبان در فصل سرما نیز در بخشهایی از کشور نبرد شان در برابر نیروهای افغان را ادامه خواهند داد.”
این عملیات در حالی راهاندازی شده که پرسشهای جدی پیرامون تأثیرگذاری و پیامدهای آن بر امنیت، چگونگی اجرا و جلوگیری از تلفات غیرنظامیان و نحوه هماهنگیها با نیروهای تازه وارد خارجی در ولایتهای جنوبی و برخی از سوالات دیگر در این خصوص مطرح است. در واقع، دغدغه اصلی و جدی شهروندان کشور این است که آیا عملیات زمستانی باعث تأمین ثبات در بهار سال آتی خواهد شد؟ علاوه بر آن، بسیاری از مردم از این موارد میپرسند که مصوونیت غیرنظامیان در این نبردها چگونه تأمین خواهد شد و حضور نظامیان تازهنفس خارجی در ولایتهای فراه و هلمند به چه منظور است و چه کمکی به نیروهای افغان خواهند کرد؟
محیالدین حیاتی، شهروندی که کارش رانندگی مداوم میان کابل و هرات است، انتظار آن را دارد تا عملیات زمستانی، نیروهای دولتی را در موقعیت برتری قرار دهد. وی میگوید: “امیدوارم عملیات زمستانی امسال، جسارت پیشین را از مخالفان مسلح بگیرد که بیشتر از این به آتشافروزیهای شان در مسیر شاهراهها ادامه داده نتوانند. زیرا ناامنی شاهراهها و بیثباتی بسیاری از ولایتها، سالانه آسیبهای جدی و خسارتهای هنگفتی به تاجران کشور میرساند.”
با این وجود، باید پرسید که عملیات زمستانی با چه نقاط قوت و ضعفی همراه است و چگونه باید به پیش برود تا ضمن جلوگیری از تلفات غیرنظامیان، زمینه زندگی آرامتری را در سال آتی فراهم سازد؟
تقویت حالت تهاجمی
کارشنـاسـان امنیتــی بــر ایــن بـــاور انـــد کـــه راهاندازی عملیات زمستانی از سوی نیروهای افغان اثرگذارترین گزینه برای سرکوب و تضعیف مخالفان است. جاوید کوهستانی، آگاه امور نظامی، میگوید: “اگر حکومت عملیاتهای زمستانی را روی دست نگیرد، سال 1396 نسبت به سال جاری خونینتر خواهد بود.” این نظریه از آن رو مطرح میشود که مخالفان مسلح همه ساله در فصل سرما برای آمادگی و سربازگیری بیشتر راهی لانههای امن شان در خاک پاکستان میشوند تا برای فصل جنگی، آماده شده و برای فصل گرم جنگ، دستآوردهای بهتری داشته باشند. اما طی سالیان گذشته، فصل سرما، زمان بیبرنامگی و رکود نیروهای دفاعی و امنیتی کشور بوده و در حال انتظار به سر بردهاند، تا سال دیگر سنگر نبرد گرم شده و آنان عازم میدان شوند.
به همین دلیل، آگاهان امور نظامی، بر این باور اند که عملیات زمستانی به نحوی نیروهای افغانستان را از حالت دفاعی به وضعیت تهاجمی سوق خواهد داد. اقبال صافی، عضو کمسیون امنیت داخلی ولسی جرگه، میگوید: “نیروهای امنیتی افغان زمانی میتوانند پیروز شوند که از حالت دفاعی به حالت تهاجمی درآیند. عملیات زمستانی دولت میتواند یک گام مثبت باشد، چرا که از مدت یک سال به این طرف حکومت، بهخصوص نهادهای امنیتی، همیشه در حالت مدافع بوده و وضعیت تعرضی شان ضعیفتر بوده است.” وی افزود: “با تغییر این تکتیک، نیروهای امنیتی میتوانند موفقیتهای بیشتری را به دست آورند و تعرضات دشمن را در ولایتهای چون هلمند، ارزگان، کندز و بغلان که در خطر هستند، مهار کنند.”
در واقع، همین ولایتها نیز نقاط تمرکز عملیات زمستانی بوده و سایر ولایتها نیز به تناسب ناامنی شان، شاهد حضور نظامیان کشور برای سرکوب مخالفان مسلح بوده است. با این حال، اگر عملیات زمستانی به خوبی عملی گردد، پیامد آن بهار امنتری خواهد بود و در سال آتی، ما شاهد شکستهای چون تصرف 90 درصد خاک هلمند، ورود به دروازههای شهر کندز، ناامن ساختن ولایتهای شمالی، به خطر انداختن جان مسافران در شاهراههای شمال و جنوب و سایر فکتورهای تباه کننده مشابه با سال 1395 نخواهیم بود.
جلوگیری از تلفات غیرنظامیان
آگاهان امور امنیتی بر این باور اند که شرط کافی برای تأثیرگذاری عملیــات زمستــانــی، هماهنگی همه جانبه در تمام سطوح سیاسی و نظامی است. بلقیس روشن، عضو سابق مشرانوجرگه، معتقد است که “سال گذشته هم حکومت عملیات مشابهی را روی دست گرفت که نتیجه آن فقط به تقویت و آماده شدن دوباره مخالفان انجامید. از طرف دیگر، در فصل زمستان، اکثر طالبان به پاکستان میروند، متباقی آنها هم در خانههای خود مینشینند و با این تکتیک طالبان، نیروهای امنیتی با چه کسی میخواهند بجنگند؟” خانم روشن اما دلیل راهاندازی این عملیات را نوعی تبلیغات برای مشغول نگهداشتن افکار عمومی میداند که سران حکومت وحدت ملی به راه انداختهاند. به باور وی، سخن گفتن از این عملیات، “شعارهای واهی” است که به نحوی قصد سرگرم ساختن مردم را دارد و بس. وی دلیل اصلی ناتوانی در عملیاتهای نظامی را اختلاف سران حکومت وحدت ملی و تأثیر آن بر زیر مجموعههای امنیتی شان میداند.
شکــی نیــست کــه در صـــورت نبـود هماهنگی، عملیاتهای نظامی در کشور، دچار عوارض و آسیبهای جانبی نیز خواهد شد. یکی از پیامدهای منفی و جدی این نقیصه، تلفات غیرنظامیان است. زیرا هر عملیاتی که راهاندازی شده، کموبیش از غیرنظامیان نیز قربانی گرفته و انتقاداتی را در پی داشته است.
به گفته عبدالاحمد احمدیار، کارشناس مسایل امنیتی، “از لازمه دقت در عملیات نظامی و جلوگیری از تلفات غیرنظامیان، داشتن تجهیزات لازم، ایجاد نقشه روشن جنگ و آشنایی به جغرافیای جنگ و مناطق نبرد خواهد بود.” به باور وی، اینگونه تجهیزات باید از جانب نیروهای خارجی به نهادهای امنیتی افغانستان داده شده و یا هم از بودجه امنیتی مهیا شود. زیرا در جنگ متعارف کنونی، داشتن تجهیزات قوی، معلومات کافی از ساحه جنگ و مهارت کافی نبرد، از نیازهای اساسی هر گروه نظامی است.
با این وصف، هرگونه عملیات نظامی در کشور، به نحوی با حمایتهای بیرونی گره خورده و ضرورت به تجهیزات جنگی و حمایتهای آموزشی و مشورتی پیدا میکند. در واقع، همین امر نیز باعث شده است تا نیروهای ناتو یک بار دیگر گروههای تازهنفس خود را به ولایتهای فراه و هلمند اعزام نموده و برای جنگ، در کنار نیروهای افغان، آمادگی بگیرند. لذا فکتور سومی نیز در راهاندازی چنین عملیات تأثیرگذار است و آن نقش مشورتی نظامیان ناتو میباشد.
نقش مشورتی و حمایتی ناتو
در این میان، نقش مشورتی و حمایتی نظامیان ناتو یکی از فکتورهای جدی و اساسی در عملیاتهای جاری در کشور است. سال گذشته شکایتهایی از کمبود تجهیزات نظامی، ضعف مهارتهای نظامی و عدم حمایت جدی نیروهای ناتو تحت عنوان “ماموریت قاطع” از نظامیان افغانستان در میدانهای نبرد وجود داشت.
کارشناسان نظامــی بــر ایــن بـــاور انـــد کـــه اگر هماهنگی همه جانبه در سطوح سیاسی و اقدامات منسجم در لایههای امنیتی و نظامی روی دست گرفته شود، تأثیرگذاری این نوع عملیاتها افزایش یافته و پیامد آن ثبات و امنیت گسترده و سراسری خواهد بود. حمیدالله یاوری، کارشناس مسایل امنیتی، میگوید: “با توجه به استقرار 300 نظامی امریکایی در هلمند و 200 سرباز ناتو در فراه، هماهنگیها در سطح امنیتی و نظامی از یکسو، تربیت و تجهیز نظامیان افغان از جانب دیگر و هماهنگی در سطوح سیاسی از جانب سوم، تأثیرگذاری این عملیات را افزایش خواهد داد.”
انتظار نیروهای امنیتی افغان نیز این است که نیروهای تازهنفس ناتو و امریکایی در ولایتهای جنوبی و غربی کشور به خوبی نقش مشورتی و حمایتی شان را ایفا نمایند. رسول زازی، سخنگوی قول اردوی ۳۱۵ اردوی ملی، میگوید: “این نیروها میتوانند در تعلیم و تربیت و آموزشهای مسلکی، ما را کمک کنند. همچنان امیدوار هستیم، در بخش هوایی، کمکهای شان ادامه یابد، چون بسیار مؤثر است.”
نقش حمایتی و مشورتی ناتو در سال جاری به خوبی اجرایی نشده و شکایتهایی از آن هرازگاهی موضوع رسانهها و انتقادات کارشناسان قرار میگرفت. این در حالی است که تعدادی از نیروهای ناتو و امریکایی در شمال کشور مستقر هستند و امسال مرکزیت جنگ نیز شمال کشور بود.
به هر ترتیب، نظر نهایی کارشناسان این است که اگر فکتورهای سه گانه فوق، یعنی تقویت حالت تهاجمی، هماهنگی همه جانبه در تمام سطوح و حمایتهای قوی نیروهای ناتو بر عملیات زمستانی و سایر برنامههای امنیتی و جنگی عملی شود، شکی نیست که نتیجه آن امنیت سراسری خواهد بود. آنها اما تأکید دارند که اگر یکی از این حلقهها در این معادله جایش خالی باشد، پیامدهای عملیات زمستانی نیز برای امنیت سراسری مثبت و تأثیرگذار نخواهد بود.