با آن که آزادی بیان و رسانه های آزاد از اساسیترین ارکان دموکراسی به شمار میرود اما گزارش ها از توقف نشرات شماری از رسانه های محلی در کشور حکایت دارد. همچنان مسوولان برخی از رسانه های خصوصی هشدار میدهند در صورتی که دولت برای حفظ رسانه های آزاد در کشور اقدامی نکند، به زودی رسانه های محلی بیشتری از فعالیت باز خواهند ماند.
عرصه برای فعالیت رسـانههــای خصــوصـی در حالی تنگتر شده است که آزادی بیان و فعالیت رسانه های آزاد، از دستآوردهای مهم دولت در یک و نیم دهه گذشته به حساب میآید. حداقل در چند هفته اخیر در دو ولایت هرات و بلخ، مسوولان رسانه هــای خصوصی، از وضعیت بد اقتصادی شان خبــر دادهاند و از دولـت خــواهــان حمــایـت مــالـتی شـدهانــد. بــا ایــن حـال، کارشناسان امور رسانهیی، سقوط رسانههای خصوصی را برای آینده دموکراسی در کشور خطرناک عنوان کرده و میگویند این وظیفه دولت است که برای حفظ رسانههای آزاد برنامههای حمایتی و تشویقی داشته باشد. آنها در عین حال به معیاری شدن بیشتر رسانهها تأکید داشته و میگویند که رسانههای خصوصی فعالیت شان را نباید بر مبنای پروژه و به گونه تجارتی استوار سازند، بلکه تلاش کنند بـا درک شــرایـط اقتــصادی شـان پـلانهای درازمدتی برای فعالیت طراحـی کنند.
عبدالقهار سروری، روزنامهنگار و استاد پوهنتون، میگوید بعد از سقوط طالبان از قدرت، در افغانستان فضای بازتری برای فعال شدن رسانههای خصوصی فراهم شد و رسانههای زیادی در مرکز و لایتهای کشور شروع به فعالیت کردند. از نظر وی، بعضی از رسانهها با طرح و برنامههای مسلکی برای اطلاعرسانی ایجاد شدند، اما در این میان برخی از رسانهها با توجه به بازار گرم رسانهیی و اهداف تجارتی، توسط افراد غیرمسلکی به فعالیت آغاز کردند. سروری میگوید: «یکی از دستآوردهای شرایط جدید در کشور هم فعالیت رسانهها بوده است. اما با گذشت زمان نشرات تعدادی از رسانهها متوقف و از صحنه خارج شدند.»
از نظر این روزنامهنگار و استاد پوهنتون، سقوط رسانههای خصوصی در مرکز و ولایتها سه عامل عمده دارد: مشکلات مالی و نبود هزینه فعالیت؛ نبود ظرفیت تخصصی و نبود برنامه کاری و برآورده شدن اهداف سودجویانه عدهای از مالکان رسانهها که برای رسیدن به پول و شهرت اقدام به ایجاد رسانه کرده بودند. او نبود بودجه را عامل اصلی سقوط رسانههایی میداند که به گونه حرفهیی عرض اندام کردهاند. از این رو، وی فعالیت رسانههایی را که مسلکی عمل میکنند، در عرصههای اطلاعرسانی و روشنسازی اذهان عامه، بسیار حیاتی خوانده و میگوید که دولت باید این عده از رسانههای خصوصی را مورد حمایت قرار داده و از سقوط آنها جلوگیری کند.
با این حال، مسوولان در وزارت اطلاعات و فرهنگ، سخن از تعدیل مقرره حقالعضویت و حقالامتیاز رسانههای خصوصی به میان آورده و میگویند که قرار است تخفیف زیادی در این زمینهها برای رسانهها در نظر گرفته شود. صابر مهمند، سخنگوی وزارت اطلاعات و فرهنگ، میگوید: «وزارت اطلاعات و فرهنگ برای رسانهها مقرره جدیدی را طرح کرده و به وزارت عدلیه سپرده است، تا براساس آن در تأسیس و فعالیت رسانههای همگانی تضمین مالی و حقالعضویت و حقالامتیاز نسبت به گذشته بسیار کم در نظر گرفته شود.»
مهمند افزود که در گذشته حقالعضویت و حقالامتیاز رسانههای خصوصی بالا بود، اما در مقرره جدید برای تلویزیونهای سراسری 10 هزار افغانی، برای تلویزیونهای محلی 3 هزار افغانی، برای رادیوهای سراسری 10 هزار افغانی و برای رادیوهای محلی 3 هزار افغانی ماهانه در نظر گرفته شده است. همچنان نهاد نمایش فلم و سینما و شبکههای کیبلی در گذشته 40 هزار حقالعضویت میپرداختند و در مقرره جدید 10 هزار در نظر گرفته شده است. به همین شکل، برای دیگر بخشهای مطبوعاتی نیز تخفیف زیادی در نظر گرفته شده است. وزارت اطلاعات و فرهنگ این تصمیم را بعد از آن اتخاذ میکند که رسانههای خصوصی محلی در ولایتهای مختلف شکایت شان را نسبت به بالا بودن مالیات دولت مطرح کردند.
رسانه های خصوصی هرات
مسوولان رسانههای خصوصی در ولایت هرات اخیراً به گونه دسته جمعی، نامهای به رییس جمهور نوشتند و در آن نگرانی شدید شان را نسبت به سقوط این رسانهها بیان کردند. در بخشی از این نامه آمده است که مسوولان رسانههای محلی هرات از فشارهای مالیاتی به ستوه آمدهاند و میگویند «کارد به استخوان رسیده است». آنها امیدوارند که نوشتن نامه به رییس جمهور برای بقای رسانهها کارساز شود.
در نامه فعالان رسانهیی هرات از محمداشرف غنی، رییس جمهور، خواسته شده تا جریمههای مربوط به مالیات فریکانس ۱۵رادیو بخشیده شود، پول برق رسانهها مانند پول برق شهری محاسبه شود و به رسانههای محلی زمین داده شود تا مجبور به پرداخت کرایه نباشند.
حامد مومن، مسوول دفتر نی (نهاد حمایت کننده رسانههای آزاد افغانستان) در غرب کشور، میگوید: «هر رسانه سه بار مالیه میپردازد که عبارت است از مالیات ریاست اطلاعات و فرهنگ، مالیات آیسا، مالیات مستوفیت یا وزارت مالیه. از طرفی هم عاید مالی آنها که از اعلانات به دست میآید، بسیار اندک است.» او افزود: «هر رسانه ماهانه 100 هزار افغانی پول برق و پول کرایه تعمیر میپردازد.»
روزنامهنگاران و فعالان رسانهیی هرات هشدار دادهاند که اگر وضعیت به همین صورت ادامه یابد، فعالیتهای رسانهیی شان را متوقف کرده و دروازههای رسانههای خود را مسدود خواهند کرد. مسوولان رسانهها و خبرنگاران در ولایت هرات، همچنان با راهاندازی همایشی خواستار حمایت مالی دولت از رسانههای محلی خصوصی شدهاند.
دفتر «نی» همزمان هشدار داده که اگر فشارهای مالیاتی بر رسانههای محلی هرات ادامه یابد، سال آینده فعالیت حدود ۱۵رسانه محلی متوقف خواهد شد. در هرات حدود ۲۲ ایستگاه رادیویی و ۱۸ شبکه تلویزیونی نشرات دارند که بسیاری از این رسانهها پشتوانه مالی مطمئنــی نــدارند و بیشتــر بر درآمدی که از پخـش اعـلانـات تجــارتی بـه دسـت مــیآورند، متکی هستند.
توقف ۳۰ رسانه در بلخ
شمار زیادی از رسانههای خصوصی محلی در ولایت بلخ، در معرض خطر سقوط مواجه میباشند. مسوولان شماری از رسانههای محلی و نهادهای مدافع حقوق رسانهها در این ولایت میگویند که مالیات بر رسانههای خصوصی بلند است و در سالهای اخیر بازار فعالیتهای تجارتی نیز برای رسانههای محلی بسیار محدود شده است. از این لحاظ، رسانههای محلی در این ولایت به شدت به مشکلات اقتصادی مواجه شدهاند. نهادهـای مـدافــع حقــوق رسـانــهها در ولایـت بلـخ میگویند در جریان دو سال گذشته حدود ۳۰ رسانه صوتی، تصویری و چاپی، به دلیل مشکلات اقتصادی، از فعالیت باز ماندهاند. همچنان مسوولان این رسانهها میگویند در صورت عدم توجه دولت به کاهش مالیات رسانهها، فعالیت تعدادی از رسانههای دیگر نیز متـوقـف خـواهـد شد. نجیب پیکان، مسوول رادیونهاد بلخ، میگوید: «متأسفانه ما چهار تلویزیون خود را بنابر مشکلات اقتصادی از دست دادیم؛ یعنی سقوط کردند. نشرات فعال شان غیرفعال شد و دو تلویزیون اصلاً به فعالیت آغاز نکردند.»
ذبیحالله احساس، معاون اجرائیه انجمن خبرنگاران شمال در بلخ، میگوید که امروزه بیشترین دستآورد را در کشور رسانهها داشته و بیشتر این دستآوردها مختص به رسانههای محلی است: «بیشتر از هر رسانهای دیگر رسانههای محلی درگیر مشکلات بوده و از نقاط دورافتاده و ناامن اطلاعرسانی میکنند و حکومت باید رسانههای محلی را به حیث رسانههای ملت حمایت کند.»
به گفته احساس، رسانههای محلی عواید ندارند و دولت نباید در وضع کردن مالیات، این رسانهها را در ردیف رسانههای ملی و بینالمللی قرار دهد. وی میافزاید: «ما رسانههای محلی عواید نداریم و اکثراً مصرف کننده هستیم، بناءً در وضع مالیات بر رسانههای محلی و ابررسانههای ملی که عواید بیشتر دارند تفاوت وجود داشته باشد.»
با این حال، ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت بلخ نیز تأیید میکند که ۲۸ رسانه صوتی، تصویری و چاپی، به دلیل مشکلات اقتصادی و عدم مدیریت درست صاحبان امتیاز این رسانهها، مسدود شدهاند. عطامحمد ساهو، مدیر اطلاعات ریاست اطلاعات و فرهنگ بلخ، میگوید که رسانههای غیرفعال شده از تواناییهای اقتصادی خوبی برخوردار نبودند و نتوانستند صرفیه برق و کرایه دفتر شان را پرداخت کنند. همچنان این رسانهها از مالیات دولت نیز قرضدار بودند و به همین دلیل فعالیت شان را متوقف ساختند. رسانـههــای خصــوصــی محـلـی در حالی در برخی ولایتها به مشکلات اقتصادی مواجه میشوند که طی یک و نیم دهه گذشته رسانههای زیادی به شمول چاپی، شنیداری و دیداری در کشور فعال شدهاند و بنابر نبود یک سیستم منظم مالی و مسلکی، تعدادی از این رسانهها، یک مدت محدود فعالیت کرده و دوباره از فعالیت بازماندهاند. به باور کارشناسان، با سرازیر شدن کمکهای جهانی، پروژههای مختلفی برای رسانهها اختصاص یافت. این امر باعث شد که برخی از رسانهها با استفاده از این پروژهها ایجاد و با ختـم پــروژههـا فعـالیــت آنهــا نیــز خاتمه یابد. حفیظالله شریعتی سحر، کارشناس امور رسانهیی، به این نظر است که نبود تجربه یا کمبود تجربه مدیران و دستاندرکاران رسانهها از یک سو و وابستگی بیش از حد رسانهها به کمکهای خارجی از سوی دیگر، عامل سقوط رسانهها میباشد: «برخی رسانهها پروژهیی عمل کردهاند. کسی که پروژهیی کار میکند، حرفهیی به کار نگاه نمیکند و در نتیجه به این گونه مشکلات روبهرو میشود. رسانه در افغانستان بیشتر برای تجربه و سرگرمی و پول است تا اطلاعرسانی و حرفهیی شدن.»
با این همه، مسوولان در وزارت اطلاعات و فرهنگ میگویند تا هنوز دو رسانه به نامهای تلویزیون «تجلی» در میدان وردک و «کیبل آرین» در هرات به این وزارت برای لغو جواز شان مراجعه کردهاند. براساس معلوماتی که مقامهای این وزارت ارایه میکنند، در حدود 154 شبکه تلویزیونی، 313 ایستگاه رادیویی و در حدود 1200 نشریه چاپی، به شمول روزنامه، هفتهنامه، گاهنامه و جریده، در این وزارت به ثبت رسیدهاند که معلوم نیست چه تعداد از این رسانهها تاکنون سقوط کرده و چه تعداد شان به خطر سقوط مواجه میباشند.