ads

افغانستان-پاکستان؛ تفاهم و صلح ناممکن؟

در شب 11 میزان (3 اکتوبر)، رییس جمهور حامد کرزی قبل از سفراش روز گذشته بصوب هندوستان، در طی سخنرانی نسبتآ کوتاهی خطاب به مردم اذعان داشت که افغانستان با دولت ها طرف واقع شده نه با نیروهای حامی شان. پاکستان را، با وجود کوشش های تقریبآ یک دهه برای ایجاد صلح فیمابین،

نویسنده: The Killid Group
13 میزان 1390
افغانستان-پاکستان؛ تفاهم و صلح ناممکن؟

در شب11 میزان (3 اکتوبر)، رییس جمهور حامد کرزی قبل از سفراش روز گذشته بصوب هندوستان، در طی سخنرانی نسبتآ کوتاهی خطاب به مردم اذعان داشت که افغانستان با دولت ها طرف واقع شده نه با نیروهای حامی شان. پاکستان را، با وجود کوشش های تقریبآ یک دهه برای ایجاد صلح فیمابین، به بازی دوگانه و عدم صداقت و شفافیت متهم ساخت. بعد از این مذاکره با طالبان را نیز رد کرد. وی اضافه کرد، بزودی لوی جرگه عنعنوی تدویر می شود وپیمانهای ستراتیژیک که به نفع افغانستان باشد امضآ خواهد شد. یادآوری با ید کرد که طی نشست مشورتی چند روز قبل بعضی سران سیاسی وجهادی با رییس جمهور کرزی، پیشنهاد گردید که به عوض تلاش ناکام و بی نتیجه طولانی با طا لبان، مستقیمآ با خود زمامداران پاکستان در زمینهء راهکرد احتمالی صلح در افغانستان مذاکرات صورت گیرد. آنها اکثرطالبان را در عملکردهای شان مستقل نمی پندارند. این در حالیست که کرزی روز جمعه اول میزان (23 سپتامبر)، حین تشییع جنازهء برهان الدین ربانی رییس شورای عالی صلح، گفته بود حکومت وی با وجود شهادت استاد در تلاش اش به ادامه پروسهء صلح با مخالفین مسلح افغان مجدانه سعی خواهد ورزید. در بارهء مذاکرات بین افغانستان و پاکستان تذکار باید داد که کابل از چندین سال بدینسو با اسلام آباد در زمینهء صلح داخل چوکات تشکلات مختلفی مانند نشستهای سه جانبه افغانستان/پاکستان/امریکا، کمیسیون مشترک صلح بین کابل/اسلام آباد، جرگهء امن منطقوی، سفرهای هیئات  پارلمانی دولتین … تماس و دید و وادیدهای مدید داشته است. ماهیت راهبرد مذاکرات بعدی چگونه خواهد بود و با پاکستان از روی کدام اجندای تطبیق صلح “نو” بایستی دو طرفه یا … نشست ؟ در مصاحبه 8 میزان (30 سپتامبر) با یک چینل تلویزیون خصوصی، رییس جمهور اظهارداشت که با وجود کشته شدن پی در پی مقامات دولتی و اشخاص سرشناس حتا برادرش ولی کرزی در قندهار، درب صلح و تفاهم را همیشه با طالبان باز نگه داشته و بر آنها صدای مصالحه و تفاهم کرده است ؛ ولی اینبار وقتی رییس شورای صلح به وسیله قاتلی دستوریافته از خارج بنام قاصد صلح بقتل می رسد، مجبور است بر طرز و محتوای روند صلح با طالبان تجدید نظر کند. وی اضافه کرد که تا بحال از اعتقاد خاص، “خوشباوری” و”معصومیت” شان به برقراری صلح سوءاستفاده شده و با خدعه و غدر جواب یافته است. اما بیانات دیشب کرزی باز هم چگونگی دقیق راهبرد جدید صلح حکومت افغان با پاکستان را روشن نساخت. از سوی دیگر، روز یکشنبه 10 میزان (2 اکتوبر) سراج الدین حقانی، هم دست داشتن در ترور ربانی و هم وابستگی جنگجویانش به “آی.اس.آی” را رد کرد. گروه حقانی را جزٌ امارت اسلامی دانسته و عملیات خودرا پابند دساتیر و اوامرء مرکز فرماندهی شورا یا کمیسیون نظامی طالبان خواند.

مباحثات ضد و نقیض و مشاجرات لفظی در باره ناکامی یا ادامه روند تفاهم شورای عالی صلح با طالبان و دیگر گروپ های مسلح مخالف بعد از کشته شدن استاد ربانی شام سه شنبه 29 سنبله (20 سپتامبر) در منزلش واقع وزیراکبر خان، آغاز شد و در طول هفته شدت گرفت. در تظاهرات و راه پیمایهای مزار، هرات … و کابل که بدین مناسبت صورت پذیرفت، تظاهرکننده گان از حکومت خواستار شناسایی جدی قاتلین شدند و دست “ای.اس.ای” را در این قتل دخیل دانستند. این واقعه چالش خطیر دیگریست برای حکومتی که از قبل در بحران های عمیق سیاسی، اقتصادی و مدیریت نظام درگیر است. اما سوال اینست که چگونه از آن بدر خواهد آمد ؟ دیدگاه اکثر کارشناسان افغان در زمینه منفی می باشد.                 در این راستا نکته یی که بر ذهن غلبه می کند ولی محتاطانه باید برخورد کرد، مقایسه رول پروسهء تفاهم و صلح حکومت کرزی با کارکردهای مشئی مصالحهء ملی حکومت داکتر نجیب “الله” در دههء هشتاد میلادی است. البته نمی توان عین مقایسه را کرد، زیرا شرایط و اوضاع، موازنه و نوعیت قوتهای درگیر و مشروعیت یا نامشروعیت تاریخی مبارزه و دیگر عوامل سیاسی و اجتماعی باید واقعبینانه در همان مرحله خاص آن مطالعه شود. اشتباهات و خبط ها در عملکردهای سیاسی و ظاهرآ بعضی صحنه های تاریخی و حربی مقایسه و تکرار شده می تواند، ولی برعکس آنچه که بعضی ها گاهی سطحی می گویند، تاریخ و تعاملات آن تکرار نمی شود.

شکست یا نتایج نافرجام پروسه صلح جاری را باید در حیطهء تشنج و تیره گی اخیر روابط بین ایالات متحده امریکا و پاکستان در نظر داشت.

22 و 23 سنبله(13 و 14 سپتامبر)، حملات بیست ساعته شش انتحاری بر سفارت امریکا، آیساف/ناتو و مقرامنیت در شهر کابل، واشنگتن را به واکنش تند علیه پاکستان واداشت. مقامات بُلند پایهء امریکا “شبکه حقانی” را در تبانی و کمک “ای. اس.ای” تحت ظن و اتهام واقع ساختند و از زمامداران پاکستان با تندی و شدت خواستار اقدام علیه این “شبکه” در وزیرستان شدند. اسلام آباد ادعای ارتباط سازمان استخباراتی اش را با حقانی تکذیب کرد. وروابط از قبل متشنج هر دو مملکت بعد از قتل 12 ثور(2 مه) اسامه بن لادن رهبر القاعده در ایبت آباد، متشنجتر و بحرانی گردید. ولی تا حال فشار عمده واشنگتن بر پاکستان سیاسی و دیپلوماتیکی بوده و تهدید بر قطع بعضی کمکهای اقتصادی کرده است. آیا دخالت یا اقدام نظامی ایالات متحده امریکا در آنجا پیشبینی شده می تواند ؟ نظر به رابطهء چندین دهه مریز و کجدار این دو کشور و با در نظر داشت اوضاع بغرنج و وخیم فعلی چی از زاویهء وضعیت حساس ژوپولیتیکی، چی از نگاه نظامی، سیاسی و یا اقتصادی در منطقه و در خود پاکستانی دارای سلاح هستوی، تصمیم به یک عمل جدی نظامی علیه اسلام آباد بعید به نظر می رسد. مقامات سیاسی واشنگتن، باوجود اتهامات و کشمکشهای اخیر باز هم به اهمیت روابط دو مملکت تآکید می ورزند.

اما پاکستان بعوض مسامحه یی یا اندک نرمشی، راه خشونت، لجاجت، دخالت بیشتر و تحرکات جنگی را علیه افغانستان روی دست گرفت. قیود بر اموال تجارتی را سختتر و از یک و نیم هفته بدینسو ولایات شرقی کنر و نورستان را بلاانقطاع هدف توپخانهء خود قرار داد و می دهد که منجر به خسارات جانی و مالی و متواری شدن تعداد زیاد هموطنان ما از خانه و کاشانه ای شان شده است. حال حتا اقدام به اعزام نیروهای رزمی زیادتر و استحکام نقاط سوق الجیشی در امتداد خطوط سرحدی می نماید. بدین منوال مناسباتی از قبل بی توازن و مخشوش کابل و اسلام آباد بیشتر به وخامت گرائیده است. در ماه های جون و جولای نیز اردوی پاکستان مناطق شرق کشور را آماج صدها راکت قرار داده بود. در آن زمان مانند امروز، هیچ مقام و هیچ نیروی مانع آن حملات نشد و عکس العمل لازم و جدی نشان نداد !

در حالیکه امسال برنامه انتقال امنیت ملی به اردو و دیگر اورگانهای دفاعی و امنیتی افغان جریان دارد و ایالات متحده امریکا اقدام به خروج اولین قطعات نظامی خود کرده است ( 10000 طی سال 2011 و 32 تا 33000 در سال 2012 ) تحریکات و تداخلات خونبار همسایهء جنوبی و شرقی به وخامت اوضاع می افزاید. از یکسو می توان تعبیر کرد که بخصوص استخبارات و حلقات نظامی پاکستان با این اعمال مخرب و نامعقول در افغانستان پردهء کاذبی بر اوضاع خیلی نابهنجار اقتصادی و نظامی داخل خود پاکستان می اندازند. از سوی دیگر به تصور به وجود آمدن خلای قدرت در کشور درقبال تغییر اخیر ستراتیژی امریکا و ناتو، پاکستان می خواهد بدین ترتیب خودرا دوباره منحیث بازیگر عمده و طراز اول در قضیه لاینحل افغانستان جا زند. به اصطلاح عام گرداب افغانستان را یکبار دیگر به اجاره گیرد.

کنفرا نس کشورهای منطقوی ماه نوامبر که در شهر استامبول ترکیه دایر می گردد، چی نقشی را به پاکستان قایل خواهد شد ؟ آیا از این همه اعمال نظامیگرا و دهشتزای خود که مطلقآ بر ضد منافع ملی افغانستان تمام می شود بلاخره نفع پایدار خواهد برد ؟ خود به چی عواقبی پیشبینی ناشده یی گرفتار خواهد شد ؟

خلاصه تا زمانیکه افغانها متحد نشوند، در تحکیم وحدت ملی مصرانه و عاقلانه جد و جهد نکنند، ارزشهای واقعی منافع ملی خودرا تشخیص ندهند حفاظت ننمایند و سرنوشت سیاسی و ملی خودرا خود رقم نزنند، افغانستان هرگز از حلقهءشوم فقر، ذلت، انقراض هویت، وابستگی و نتوانی اقتصادی و سیاسی رهایی نخواهد یافت.

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA