ads

اطفال دارای معلول ، تبعیض در مقابل آنان

1.    اطفال دارای معلول ، تبعیض در مقابل آنان(ادریس پسر 7 ساله،مادر 35 ساله، پدر 40 ساله، ادریس میخواهد شامل مکتب شود اما پدرش در این مورد تشویش دارد فردای آن روز ادریس به مکتب می رود و  نماینده صنف می شود)موسیقی (آرام و ملایم)ادریس (با هیجان و خوشحالی): وای مادر جان! بخیر مه هم […]

نویسنده: The Killid Group
14 میزان 1390

1.    اطفال دارای معلول ، تبعیض در مقابل آنان
(ادریس پسر 7 ساله،مادر 35 ساله، پدر 40 ساله، ادریس میخواهد شامل مکتب شود اما پدرش در این مورد تشویش دارد فردای آن روز ادریس به مکتب می رود و  نماینده صنف می شود)
موسیقی (آرام و ملایم)
ادریس (با هیجان و خوشحالی): وای مادر جان! بخیر مه هم سر از صبح مثل دیگه بچه ها مکتب می رم!
مادر (با لبخند و دلسوزی): ها بچم! بخیر مکتب می ری، خواندن و نوشتن یاد می گیری…
ادریس (با خوشحالی): مه زیاد تلاش می کنم تا که یک روز کلان آدم شوم… مه خوش ندارم که مثل پدرم واری گل کار باشم!
مادر(با لبخند و دلسوزی):: به امید خدا بچم! امشب باید زود نان بخوریم، زود خواب شویم تا صبح زود بخیری، مکتب بری که ناوقت نشه… (صدای تک تک دروازه)
مادر: به خیالم پدرت آمد…
ادریس (با خوشحالی): مادر جان بان مه دروازه ره باز می کنم…
(صدای برداشتن چوب های زیر بغل(عصا) و صدای پای کودک و عصا و کمی نفس نفس زدن)
ادریس (با صدای بلند): کیست؟
پدر(با لبخند): بچه قندم دروازه ره باز کو مه  استم!
(صدای باز شدن دروازه)
ادریس (با خنده): سلام پدر جان مانده نباشی… خوش آمدی
پدر (با خنده و مهربانی): سلام ادریس جان قند… بچه مقبولک مه!
موسیقی متن
ادریس (با لذت از خوردن نان شب): مادر جان نان بسیار مزه دار بود تشکر…
مادر (با لبخند):  نوش جانت! حالی برو دندانایته بشوی و خواب شو که صبح بخیر مکتب می ری…
ادریس: به چشم مادر جان… انه رفتم!!
(صدای برداشتن چوب های زیر بغل(عصا) و صدای پای کودک و عصا و کمی نفس نفس زدن)
پدر (نفس عمیقی می کشه): به نظرت ادریس مکتب رفته می تانه؟
مادر(با ناراحتی): چرا که نه؟ چی کده بچه مه که رفته نتانه؟
پدر(با افسوس): کتی ای حال!! کاش پای هایش جور می بود
مادر(با حالت انتقادی): چی گفته می ری؟ کار خداست! حالی هم بچه مه شکر خدا جور و تیار است! خیر است که از پای فلج است… مغزش خو فلج نست….
پدر(با تردید): نمی فامم… خدا کمکش کنه!
مادر(با حالت انتقادی):: اگه مه و تو ای قسمی بچه خوده کم بزنیم دیگرا چی خواد گفتن؟ بچه ما هیچ کمی از دیگه بچه ها نداره!! فامیدی؟
پدر: هر چی باشه او از پای معیوب است، خواه نا خواه کتی دیگه بچه ها فرق داره!
مادر: ایقدر بد فکری نکو! خدا مهربان است… ان شالله که بچه ما ده مکتب سربلند خواد بود!!
موسیقی متن
ادریس (با خوشحالی): مادر جان مه رفتم، خدا حافظ…
مادر: بخیر بری بچم! کتی رفیقایت یک جای برین ده سرک احتیاط کنید…
ادریس (فریاد می زند، در حالی که ازخانه دور شده): خو مادر جان تشویش نکو
مادر: بحیر بری… خدایا خودت بچه مه کمک کو
موسقی کوتاه متن
(هیاهوی وارد شدن شاگردان به صنف ها) لحظه ای بعد (صدای عصای ادریس و نفس نفس زدن او)
ادریس(نفس نفس زنان): کلگی صنف رفتن! به خیالم ناوقت شده…
(صدای پای استاد)
نگران (با مهربانی): سلام بچه ام چرا اینجه استاد استی؟ صنف چند استی؟
ادریس: سلام استاد! صنف اول استم! به خیالم ناوقت آمدم!
نگران (با خنده): خیر است… روز اول است…  (با حالت سوالی) خوش داری که نماینده صنف باشی و هر روز سر وقت به مکتب بیایی؟
ادریس (با هیجان): نماینده؟ ها استاد  بچه کاکای مه هم نماینده است… مه هم بسیار خوش دارم که نماینده صنف باشم!
استاد (با خنده و مهربانی): بسیار خوب بریم ده صنف تا مه تو ره به کلگی معرفی کنم!
ادریس (با تردید): استاد… به نظر شما مه می تانم نماینده باشم؟
استاد (با تعجب): حتما می تانی… چرا ای سواله پرسان کدی؟
ادریس (با ناراحتی): از ای خاطر که پای مه معیوب است!
استاد (با تعجب): ای چی گپ است که می زنی بچم؟ معیوب کسی هست که از توانایی ها و نعمت هایی که خدا برش داده استفاده نتانه!!
ادریس: ای چی معنا استاد؟
استاد: به ای معنا که ما از چیزهایی که داریم باید خوب استفاده کنیم! هر کس نتانه از استعداد و توانایی خود استفاده کنه ناتوان و معلول است!!
ادریس (با خوشحالی): راست می گین استاد، مه یک پایم فلج شده اما مه بسیار هوشیار استم! بسیار شعر یاد دارم! شکر خدا زبان دارم… جانم جور است… مادرم همیشه می گه از تو حرکت از خدا برکت! مه تلاش می کنم که موفق شوم خدا هم مره کمک می کنه!
استاد: آفرین به تو ادریس جان! تو نشان دادی که بسیار توانمند و با استعداد هستی…  حالی صنف بریم که واقعا ناوقت شد…
ادریس (با خنده): بله استاد بریم…
(صدای راه رفتن آن دو)
موسیقی پایانی

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA