ads

از امنیت شیشه‎ای تا شاهکاری سربازان

این روزها اوضاع امنیتی به شدت شکننده است و فضای زندگی برای هر افغان بسان شیشه‎ای است که امکان دارد با سنگ‎ مخالفان مسلح دولت به سادگی فروبریزد. اما کار سربازان بسی سخت‎تر است و در بسا موارد شاهکاری‎های بسیاری کرده‎اند.

نویسنده: The Killid Group
7 سرطان 1394
از امنیت شیشه‎ای تا شاهکاری سربازان

این روزها اوضاع امنیتی به شدت شکننده است و فضای زندگی برای هر افغان بسان شیشه‎ای است که امکان دارد با سنگ‎ مخالفان مسلح دولت به سادگی فروبریزد. اما کار سربازان بسی سخت‎تر است و در بسا موارد شاهکاری‎های بسیاری کرده‎اند.
پس از درگیری مسلحانه و جنگ رویارو در ولایت‎های شمال، مخالفان مسلح توانستند با انبوهی از ابزارآلات جنگی تا دروازه شورای ملی رسیده و نشست عمومی ولسی جرگه را که برای دادن رأی اعتماد به وزیر دفاع و مسوول اصلی جنگ از جانب دولت برگزار شده بود، مختل ساخت. این حادثه بار دیگر انگشت انتقاد را به جانب نهادهای کشفی و استخباراتی کشانید و از بی‎تدبیری نیروهای امنیتی و نهادهای مسوول در خصوص کشف و جلوگیری از چنین حوادث اعتراض‎های شدیدی صورت گرفت.
عرفان‌الله عرفان، نایب دوم ولسی جرگه، می‎گوید:”این حادثه نشان داد که دولت افغانستان ضعیف است و دشمنان مردم در نهایت زیرکی قرار دارند و هر زمانی که بخواهند توان انجام حمله را دارند. حمله به پارلمان، پیام واضح برای نپذیرفتن ندای صلح مردم افغانستان از طرف مخالفان است. آنان می‌خواهند بگویند که هیچ‎گاه حاضر به پذیرش صلح نیستند.”
عرفان با ستایش از نیروهای امنیتی که در درون پارلمان کار می‌کنند، گفت که آنان مقاومت خوبی از خود نشان دادند و اجازه ندادند تا مهاجمان مسلح داخل تالار شوند. او گفت: “این حادثه نشان می‌دهد که کسانی در درون حکومت وجود دارند که مخالفان را رهنمایی می‌کنند و به ‌خاطر ضعفی که در درون نهادهای کشفی وجود دارد، از این حوادث جلوگیری کرده نمی‌توانند.”
در این حال، نقیب‌الله فایق، عضو ولسی جرگه، می‎گوید که پارلمان افغانستان از چندی بدین‌سو زیر تهدید بود، گزارش‌هایی وجود داشت که حملات بزرگی در راه است و به همین نسبت تدابیر شدید امنیتی گرفته شده بود و حتی وکلا به محافظین خود نیز دستور داده بودند که مراقب اوضاع در بیرون از تالار باشند. فایق می‌افزاید: “حادثه روز دوشنبه هفته گذشته یک برنامه کلان و طرح‌ریزی شده بود؛ کسانی که آن را سازمان‌دهی کرده بودند، از هفته‌ها بدین‌سو منتظر فرصت بودند تا مجلس بحث کلانی داشته باشد تا آنان دست به این حمله بزنند. در آن جلسه پیش از آمدن معاون دوم رییس‌جمهور برای ده دقیقه برنامه کاری دیگری داشتیم و در این میان، مهمانان ما نیز به تأخیر حرکت کرده بودند که این حادثه اتفاق افتاد.”
این عضو ولسی جرگه باور دارد که این حادثه یک برنامه منظم و ترتیب شده بود که توسط دستان بسیار بزرگی اداره و کنترول می‌شد. فایق تأکید می‌کند:”قومندانی امنیه کابل و استخبارات در این زمینه کاملاً کم‌کاری کرده‌اند و احتمال دارد که انتحاری‎ها روزهای پی‌هم آمده باشند و ساحه پارلمان را دیده باشند و ساعت‌ها کابل را چکر زده باشند و در یکی از خانه‌های کابل هفته‌هایی را سپری کرده باشند تا چنین حادثه‌ای را بیافرینند.” او تصریح می‌کند: “این حمله کار استخبارات پاکستان است که دست‌هایی آن را در درون حکومت افغانستان عملی ساخت و باید دولت این دست‌ها را شناسایی و به مردم فاش سازد.” این عضو ولسی جرگه می‌گوید که حمله بالای پارلمان افغانستان حمله بر یک قوه دولت است و حکومت این‌بار باید مسوولان امنیتی این ساحه را که سهل‌انگاری کرده‎اند، بازداشت کند.

شمال، از بهشت امن تا دوزخ سوزان
اما این تنها شورای ملی نیست که چنین آشفتگی را در نتیجه یک حمله گروهی احساس کرده است. در سطح گسترده‎تر آن، شمال کشور که سالیان زیادی به بهشت امن کشور شهرت یافته بود این روزها به دوزخ سوزانی برای ساکنان بسیاری از ولایت‎های آن تبدیل شده و همه روزه آتش جنگ از نقاط مختلف آن زبانه می‎کشد. کندز،‌ بغلان،‌ بدخشان، سرپل، تخار و… همه روزه شاهد درگیری‎های مکرری است که باعث وارد شدن تلفات و خسارت‏‎های زیادی به مردم شده است. احتمال این که این وضعیت در ولایت‎های دیگری که تا اکنون آرام مانده است نیز سرایت نماید بعید از تصور نیست و امکان این که به زودی شمال کشور، دست‎آوردهای چهارده ساله‎اش را از دست بدهد، زنگ خطری است که به صدا درآمده است.
همت‎خان که مدت زمان زیادی است در ولایت بغلان به آرامی و آسایش نسبی زندگی کرده است، این روزها کابوس افتادن محل سکونت‎اش به دست طالبان، خوابش را پریشان ساخته است. وی می‎گوید: “بسیاری از آشنایانم در مناطق تحت تصرف طالبان با ترس و هراس بیش از حد زندگی نموده و عده‎ای نیز خانه و کاشانه شان را با تمام دار و ندار شان ترک گفته‎اند. من نیز هرشب با این ترس به خواب می‎روم که صدای فیر تفنگ بیدارم ساخته و روزی شاهد حضور مخالفان مسلح در مرکز شهر کندز باشیم. این کابوس ترسناک خواب را از چشمانم ربوده و زندگی را به کام من تلخ ساخته است.”
برخی از ولایت‎های دیگر کشور که نیز پیش از این در شمار مناطق امن به حساب می‎آمد، اکنون ترس از ظهور گروه‎هایی مثل داعش، مو را بر اندام شهروندان آن راست نموده است. حمیدالله، شهروندی که زندگی در ولایت همیشه بهار ننگرهار برایش شیرین بوده است، اکنون وقتی می‎شنود در برخی از ولسوالی‎های آن گروه داعش ظهور نموده و حتی تعدادی را سر بریده‎اند و همچنین تصور این که ولایت وی حالاتی مثل سوریه و عراق را پیدا نماید، لرزه بر اندامش می‎اندازد.
امین عالمی، کارشناس مسایل سیاسی، معتقد است که “شمال افغانستان به مسیر رسیدن به مرکز یک بازیگاه بزرگ تبدیل شده است و مخالفان دولت قصد دارند تا راه را برای کشانیدن بحران به آسیای میانه باز نمایند. بدون شک در این قضیه دست‎های زیادی در کار است و اکمالات و تجهیزات مخالفان مسلح در شمال کشور توسط عناصری از خارج تهیه شده و علیه دولت و ملت افغانستان تحریک می‎شوند.”  به باور وی، هرگاه حکومت وحدت ملی نتواند بر بحرانی که اکنون دامن ولایت‎های شمالی را گرفته است فایق آید، دست‎های دیگری وارد این بازی شده و منطقه را به شدت دچار تنش خواهند کرد.
این هشدار در حالی صورت می‎گیرد که این روزها گروه‎های مسلحی برای دفاع از ولایت‎های شمال ایجاد شده و در تازه‎ترین مورد آن، حزب سیاسی جنبش ملی به رهبری جنرال دوستم،‌ معاون اول ریاست‎‏جمهوری و حزب جمعیت اسلامی به سرپرستی عطامحمد نور، ‌سرپرست ولایت بلخ، به هم پیوسته و قصد مبارزه با مخالفان مسلح را دارند. این در حالی است که قوت گرفتن این احزاب مسلح خود خطر دیگری علیه امنیت عمومی کشور در درازمدت تلقی می‎شود.
در این میان، کاستی و کمبودیی که در اداره حکومتی به مشاهده می‎رسد، برای پیش‎بُرد امور کشوری به منزله بحران ارزیابی شده و شکاف ناشی از اختلاف‎های موجود در رأس هرم قدرت از یک‎سو سایه سیاه خود را بر اقتصاد و معیشت مردم انداخته و از جانب دیگر به مخالفان مسلح دولت جسارت بیشتری برای شورشگری بخشیده است.
کارشناسان تداوم این وضعیت را برای کشور نگران‎کننده و بحران‎زا خوانده و از دولت‎مردان می‎خواهند برای مدیریت اوضاع نابسامان امنیتی از انسجام بیشتری کار گرفته و شرایط زندگی آرام‎تری را برای شهروندان فراهم سازند. آنان ریشه‎های بیشتر تنش‎ها و کشش‎های موجود را در اختلاف نظر میان رهبران سیاسی می‎دانند. سلیم شفیق،‌ روزنامه‎نگار، بر این عقیده است که “اگر نگوییم همه، ریشه‌های اکثر نابسامانی‌های موجود از اختلافات جناحی رهبران حکومت وحدت ملی آب می‌خورند. در نُه ماهی که از عمر این حکومت می‌گذرد، دو طرف نتوانسته‌اند بر سر نامزد وزارت دفاع به اجماع برسند. وزارت دفاع ملی که در واقع ماشین جنگی حکومت در برابر ناامنی‌های فزاینده است، هنوز مسوولی ندارد که در برابر نارسایی‌های کنونی پاسخگو باشد. هرچند قرار بود که هفته گذشته نامزدوزیر وزارت دفاع برای رأی تأیید صلاحیت به پارلمان معرفی شود، ولی از آن جایی که او مورد توافق کلی طرفین نیست، بعید به نظر می‌رسد که بتواند از پس این مسوولیت کلان ملی موفق بیرون شود.”

از شیپور صلح تا آتش جنگ
در حالی که مخالفان مسلح دولت به شمول طالبان همه روزه به آتش‎افروزی دست می‎یازند، حکومت به طبل آشتی کوبیده و بر شیپور جنگ می‎دمد. کارشناسان این رویکرد حکومت را به نحوی ضیاع وقت و هزینه‎‏بر پنداشته و به در پیش گرفتن راه منطقی‎تر و مؤثرتری تأکید می‎کنند. سلیم شفیق،‌ روزنامه‎نگار، معتقد است که “ناامنی هر ‎روز دامنش را گسترده‌تر از پیش می‌کند. حکومت وحدت ملی به رهبری محمداشرف‎غنی که همه تلاش و هم‌وغمش را به آوردن صلح متمرکز کرده، به نظر می‌رسد که خیلی روشن در رسیدن به این هدف‎ شکست خورده است. طالبان هر‎روز جسورتر از پیش می‌شوند. ظاهراً پیام‌ صلح‌خواهی کابل در اسلام‌آباد نیز گوش شنوایی ندارد و به چند بیانیه رسمی و میان‌خالی بسنده شده است. خطر بزرگ‎تر از طالب در گوشه‌وکنار کشور خودش را بزرگ‌تر از پیش جلوه می‌دهد، ولی مقام‌ها ظاهراً سربازگیری و تحرکات داعش را دست‌کم گرفته‎اند.”
وضعیت موجود بیشتر از همه، بخش‎های اقتصادی مردم را تحت تأثیر قرار داده و معیشت آنان را دچار شکست و گسست وصف‎ناپذیری نموده است. مسوولان ادارات اقتصادی و مدیران اتاق‌های تجارت و صنایع افغانستان معتقد بودند که پس از پایان انتخابات ریاست‎جمهوری ثبات نسبی فضای سیاسی این کشور را فرا خواهد گرفت که سبب جلب مجدد سرمایه‌گذاران به افغانستان خواهد شد، اما اینک همین مسوولان مدعی هستند که دولت جدید نتوانست کاری را انجام دهد که سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی حاضر به فعال‌سازی شرکت‌های تولیدی شوند.
عبدالحکیم اکبری، کارشناس مسایل اقتصادی، می‎گوید:”فرار سرمایه‌ها در کنار این که ضربه بزرگی به اقتصاد نوپای افغانستان وارد کرد، زمینه‌ساز افزایش بیکاری در کشور نیز شد، زیرا زمینه‌های اشتغال در کشور با سرمایه‌های فراری تا حدود زیادی از دست رفت. ناامنی فزاینده روی افکار افغان‌هایی که قادر به سرمایه‌گذاری حتی با کم‌ترین پول نیز بودند، تأثیر گذاشت و اکنون آنان نیز حاضر به سرمایه‌گذاری در کشور نیستند.”
با این حال، مسلم است که حکومت نیازمند عزم جدی و انسجام تصمیم در خصوص حمایت از نیروهای امنیتی است تا بتواند اوضاع امنیتی را به صورت بهتری سامان بخشیده و مانع فروپاشی نظم عمومی در سطح گسترده‎تری گردد.

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA