ads

آموزش و تعلیم مفلوج‌ها در اندونیزیا

جایی که افراد معیوب و معلول از حمایت و دلسوزی برخوردار نباشند، یک اقدام دستگیرانه ولو خیلی کوچک هم باشد، کمک بزرگی برای آن‌ها شده می‌تواند.
در اندونیزیا، آگاهی مردم از وضعیت معلولان خیلی کم است و این بیچاره‌ها نمی‌توانند بدون پذیرش و حمایت خانواده و جامعه، به زندگی عادی ادامه دهند.

نویسنده: zekria
11 ثور 1396
آموزش و تعلیم مفلوج‌ها در اندونیزیا

جایی که افراد معیوب و معلول از حمایت و دلسوزی برخوردار نباشند، یک اقدام دستگیرانه ولو خیلی کوچک هم باشد، کمک بزرگی برای آن‌ها شده می‌تواند.
در اندونیزیا، آگاهی مردم از وضعیت معلولان خیلی کم است و این بیچاره‌ها نمی‌توانند بدون پذیرش و حمایت خانواده و جامعه، به زندگی عادی ادامه دهند.
در یکی از مکتب‌های اندونیزیا، یک طفل مفلوج حروف‌های سکرین “تبلیت” را لمس می‌کند و خانم “سفرینا روواسیتا” معلم‌اش وی را تشویق می‌کند.
این معلم و شاگرد یک چیز مشترک دارند و آنهم فلج بودن و مشکل عصبی آنهاست که روی توانایی‌های عصبی و فزیکی آنان نیز تاثیر گذاشته‌است.
اما خانم سفرینا که اجازه نمی‌دهد یک فرد عاطل و باطل جامعه باشد، علت پرداختن به وظیفه معلمی را در این مکتب، چنین شرح می‌دهد: “به صفت معلم با مشکلات و چالش‌های زیادی روبرو هستم، ولی چیزی که سبب خوشحالی‌ام می‌گردد، این است که من و اطفال در اینجا مشترکا چیز های زیادی را می‌آموزیم، اگر طفلی در اینجا خواهان آموزش و پیشبرد دروس نباشد، وظیفه‌ای ماست که به وی انگیزه دهیم.”
در تمام اندونیزیا سه معلم مفلوج است که خانم سفرینا یکی از آن‌ها می‌باشد.
آقای “مهراردی”، سرمعلم مکتب، خانم سفرینا را یکی از معلمان با ارزش و ویژه دانسته، می‌گوید: “بعد از ختم تحصیلات و اخذ دیپلوم علاقه نشان داد که می‌خواهد به صفت معلم کار نماید، همان بود که پس از سپری نمودن امتحان‌های چند ماهه، به وظیفه گماشته شد. وی که در جریان این چند ماه با شاگردان رابطه‌ای خوبی برقرار کرده‌است، خیلی با انگیزه بوده و درس‌اش در روح و روان شاگردان تاثیر خود را بجا می‌گذارد.”
سفرینای 32 ساله می‌داند، هنگامی که در پوهنتون درس می‌خواند، به مرض فلج گرفتار گردید.
وی، می‌گوید: مردم اندونیزیا آن وقت هم در مورد فلج آگهی کم داشتند و اکنون هم وضعیت به همین منوال است، زیرا داکتران در این مورد معلومات ناچیز ارایه می‌کنند.
سفرینا، از تلاش‌های والدین خویش برای بهتر شدن وضعیت و تداوی‌اش یاد نموده، گفت: “حتی مادرم نمی‌دانست که مرا مرض فلج زده است، وی همین قدر می‌گفت که تکلیف من از دیگران فرق دارد، هیچ‌کس برای ما نگفت که مشکل من فلج است، حتی حالا هم، دکتران به ندرت والدین کودکان را در مورد مرض فلج آگاه می‌سازند. از همین سبب والدین مجبور می‌شوند برای دریافت معلومات به انترنت مراجعه کنند.”
در اندونیزیا، از هر 1000 کودکی که به دنیا می‌آید، از 1 الی 5 تن آنان مصاب به فلج اطفال اند.
مشکلی که ناشی از غیر نورمال بودن انکشاف مغز و صدمه‌ای آن قبل و بعد از تولد بوده می‌تواند.
اکثر مردمی که مبتلا به مرض فلج می‌گردند، نشانه‌های آن‌را که عبارت از اختلالات فزیکی، مشکلات در کنترول اعضای بدن، لرزش وجود وغیره است، بروز می‌دهند.
اکثر اوقات بر اثر لرزش نسبتا شدید اعضای بدن، خوردن غذا هم برای مریضان فلج زده مشکل می‌گردد، همین نارسایی‌های محیطی و نبود آگاهی در مورد مرض فلج، خانم سفرینا را وادار ساخت تا با همکاری چند تن از والدین و یک گروه کمکی، در فکر پر نمودن این خلا برآیند.
وی، می‌افزاید: “من در تلاش ایجاد یک مرکز کمک به ملفوج‌ها بودم، ولی دروس پوهنتون مانع کارم می‌شد، همان بود که در سال 2012 در همکاری با 7 تن دیگر این مرکز را ساختم تا به افراد مفلوج کمک نمایم.”
همین حالا در شهر “یوگیا کارتا” در حدود 1000 شخص مفلوج زندگی می‌نماید که البته گروه ما فرصت را برای شان میسر می‌سازد تا تجارب و دانستنی‌های خویش را در مورد مرض مذکور با دیگران شریک ساخته و با متخصصان مشورت نمایند.
خانم سفرینا، می‌افزاید: “هنوز هم اگر این بیچاره‌ها بخواهند یک زندگی آزاد و مستقل داشته باشند، مجبور می‌شوند با هزاران چالش و دشواری مواجه گردند، اما ما می‌خواهیم چی بی‌سواد و چی تعلیم یافته، همه قادر به ایجاد یک زندگی مرفه و مستقل برای خویش باشند. شماری از این مفلوج‌ها با وجود تحصیلات عالی و اخذ دیپلوم فراغت، هنوز هم موفق به دریافت کار نشده‌اند.”
اما هر چی است، سفرینا شکست نخواهد خورد، وقتی هم که به تدریس نمی‌پردازد، به یکی از روزنامه‌های محلی مقاله و مطلب نویسی می‌کند.
سفرینا، آرزو دارد، روزی راجع به مفلوج‌ها یک کتاب نوشته و هم‌چنان با مراجعه دوباره به پوهنتون، پروگرام “پی ایچ دی” خویش را تکمیل نماید.

کلیدگروپ را در تویتر و فیس بوک دنبال کنید
طراحی و توسعه توسط تکشارک - Copyright © 2024

Copyright 2022 © TKG: A public media project of DHSA